به قلم: جبار آذین
پایگاه خبری نمانامه: در بزرگراه پر چاله و چوله و پرغوغای فرهنگ و هنر و سینمای ایران، سال ها است که کاروان ها وکارناوال ها در حرکت اند. در مسیرهای موازی این بزرگراه که افق آن در غبار، مشاهده نمی شود، انواع افراد، گروه ها و جریان ها، سوار بر خودروهای خود، با سر و صدا و بدون سر و صدا، جاده پیمایی می کنند.
حتی در حاشیه های بزرگراه، پیاده هایی را می توان دید که افتان و خیزان، در پی کاروان هاروان اند. گنده سرمایه دارها و مافیا و پولشویان و ابتذالگراها، داخل خودروهای چند میلیاردی خود، با نمایش بازی نور و رنگ و موسیقی، کارناوالی به راه انداخته اند که گرچه با پوستر سینما تزیین شده است، ولی هیچ ربطی به سینما ندارد و چشم به قبله گاه خود در غرب دارند…
آنسوتر، کاروانی پر صلابت در حرکت است که پیشانی بند «مقاومت» بر سر دارد. اندکی این سوتر، در پس کارناوال، خودروی های قد و نیم قد که تصاویری از سینمای دیروز و امروز ایران و جهان را با خود حمل می کنند، حرکت می کنند. در حاشیه بزرگراه سینما و فرهنگ، خودروی کوچکی به پیش می رود که افزون بر پیشانی بند، بر خلاف بازیهای صفوف کارناوالی ها، فانوس هایی به آن آویخته و از بلندگوهایش، صدای جوان هایی بلند است که از فرهنگ، باور و اعتقاد می خوانند.
با آنکه خودروی آن ها کوچک است و فارغ از تزیین و رنگ و لعاب و چشم نوازی های متداول، اما در صدایشان، صداقت وجود دارد. با این همه، در بلبشو و ترافیک فرهنگ و سینما، چندان دیده نمی شود.
خودروی «عماریون» امسال هم از حاشیه آمد و از همان حاشیه هم عبور کرد. بدون آنکه به اندازه آرمانهایش، تاثیرگذار باشد. تنها نکته متفاوت و تازه خود روی فرهنگی عمار، بزرگداشت سینماگر ملی و ممتاز کشور «مسعود جعفری جوزانی» بود. جوزانی بزرگ و مانا در بخشی از سخنان خود در دفاع از آزاداندیشی و نفی سانسور از من یاد و حمایت کرد و برادران عمار در رسانه ای کردن گفته های جسورانه ایشان، آنچه درباره من بود را بزرگوارانه سانسورکردند!…..
این بزرگراه همچنان دایراست و آمد و شدها همچنان جریان دارد. آن سوی بزرگراه، تابلوی «جاده در دست تعمیر است» و در این سوی آن تابلوی «کارگران مشفول کارند» نصب شده است، اما از تعمیر، ترمیم، اصلاحات و کار و سازندگی خبری نیست!
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0