به قلم : پروفسور سید حسن امین
پایگاه خبری نمانامه: متن گیرا و باحالی که نویسنده و منتقد خوب هنری و سینمائی برومند شکری در رثای استاد عزت الله جامعی ندوشن ( از استادان هنر هفتم ) نوشته بود، با اشتیاق توام با اندوه خواندم و با دریغ و افسوس از خود پرسیدم:
چرا عمر طاووس و دراج کوته؟
چرا زاغ و کرکس زید در درازی؟
بعد از باب تداعی معانی به یادم افتاد که شاعر در ادامه همین بیت، از پیامبر اسلام نیز به عنوان وجودی که عمری در همین حدود استاد جامعی ندوشن کرد، یاد کرده است و گفته است:
چرا شصت و سه زیست آن مرد تازی؟
امروز اکثریت پارسی زبانان خیال می کنند که تعبیر تازی برای نژاد و زبان عرب، نشانه تحقیر و تخفیف ایرانیان نسبت به اعراب است ، یعنی قریب به اتفاق ایرانیان نمی دانند که در متون کهن و اساطیر ایران باستان، اعراب و ایرانیان هر دو از نسل واحد کیومرث( اولین مخلوق انسانی اهورا مزدا ) یند.یعنی پس از چند نسل ، فرواک یکی از نوادگان کیومرث دو پسر می آورد که از نسل یکی از آن پسران، ایرانیان و از نسل پسر دیگر، اعراب به وجود می آیند . این جد اعلای اعراب به پارسی تاج /تاز نام دارد و منسوب به او در پارسی تازی، نامیده می شود و لذا مرد تازی، زبان تازی ، اسب تازی و سگ تازی در اصل از باب تبعیض نژادی به اعراب نسبت داده نشده است، بلکه مثل اشکانیان متسوب به اشک و ساسانیان منسوب به ساسانیان و اشباه و نظایر آنها منسوب به جد اعلای یک تیره از نژادهای گوناگون بشری است.
ثواب این تتبع و تحقیق را که در جهت تقویت تساوی نوع بشر و تحکیم حقوق بشر جهانی است، نثار عزت الله جامعی ندوشن میکنم که نگارش سوگیاد او مرا به یاد این شعر انداخت.
صد البته، امثال استاد جامعی ندوشن نمی میرند که به قول پدرم سید علینقی امین در رثای ضیاء الحق حکیمی متخلص به ضیایی ( نوه حاج ملا هادی سبزواری) : او زنده ابد از آثار خویشتن است. روحش شاد و آثارش جاودان ایدون باد!
سید حسن امین
تهران ۱۴ آبان ۱۳۹۹
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0