به قلم: جبار آذین
نمانامه: شاخص ترین ویژگی افراد نامسوول و نامدیر نقد و اصلاح ناپذیری و دیگر خصوصیات آنها، محدود و دگم اندیشی،گذشته گرایی، منافع مداری و خودی نوازی، سیاسی بازی، نداشتن دانش و تخصص و تعهد و بی اعتنایی به ملت و حیف و میل بیت المال است. چند تن از این نوع افراد و صندلی نشینان ناحق را در جامعه سراغ دارید؟ بدون شک، تمام ما این گونه اشخاص را می شناسیم و با عملکردهایشان، برخلاف سخنان فریبا و شعارهای کاذبشان آشنا هستیم.
وقتی ما و شما از منظر دلسوزی، کارشناسی، خدمت به کشور، کمک به بهبود احوال مردم و جامعه در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، سخن می گوییم، نقد و اصلاح ناپذیران که فقط به خود و اهداف و منافع شخصی و گروهی می اندیشند و فاقد انگیزه های رضایت خدواند و مردم هستند و خود را تافته جدابافته می دانند، دربرابر تذکرها، توصیه ها، نقدها، پیشنهاد ها و راهکارهای سازنده، به موضع گیری منفی در قبال نقد و نظر و منقد و منتقد می پردازند.
اینان چشم ها وگوش های خود را بسته و فقط به خود و منافع فکر می کنند. همه ما با این جمله ها به خوبی آشنا هستیم که می گویند و می گوییم: گوش شنوا وجود ندارد!، نرود میخ آهنین برسنگ و … و مصادق آنها را می شناسیم.
این جماعت نقدناپذیر نمی خواهند بفهمند که نظرها، نقدها و دیدگاه های متخصصان و حتی مردم، در صورت توجه و تعمق، می تواند، راهگشای آنها و مشکلات بوده و تبدیل به نقاط قوت مدیریت آن هاشود. آیا به راستی آن ها نمی فهمند یا نمی خواهند بفهمند. آیا آنها توانایی درک، فهم و تشخیص مسایل را ندارند. آیا نمی توانند در جهت خدمت به مردم و در عرصه فرهنگ، به هنر و هنرمند کمک کنند، یا موضوع چیزی دیگر است!
واقعیت اینکه، اینان، افرادی جاهل و ناتوان نیستند، زیرا اگر بودند، نباید به میز و صندلی، منافع، ثروت و مقام و خودی نوازی توجه می کردند که می دانیم این مسائل برای آنها، اصل است. بنابراین مشکل چیز و جای دیگراست. و اینکه، این جماعت اشتباهی که موقعیت ها و امکانات ملی و بیت المال را در اختیار گرفته اند،در راستای تامین و تحصیل منافع خود بسیار هم توانا و هوشمند هستند و ابدا نباید آنها را نادان و نفهم خطاب کرد، ولی آنچه مانع می شود که آنها به دیگران و چیزهای دیگر و بهبود اوضاع و درد و رنج و گرفتاری مردم و در حوزه فرهنگ،هنرمندان و صاحبان هنر و قلم بیندیشند و در راه خدمت به آن ها و جامعه، گام بردارند “منافع” است. اگر جز این بود، به عنوان نمونه، متولیان و مسوولان رنگارنگ دوره های مختلف فرهنگ و هنر و سینما و صدا و سیما، طی سالها به نقد و تحلیل های کارشناسانه و دلسوزانه و حق و عدالت محور نگارنده و دیگر ناقدان و هنرمندان و کارشناسان صادق و متعهد توجه می کردند که اگر عنایت می کردند، فرهنگ و هنر امروز کشور در تمام بخشها و مراکز به بیراه نمی رفت و نابسامان و آلوده انواع فسادسیاسی، مالی و اخلاقی نمی شد. از همین رو مساله «بودن و کسب منافع و تکیه بر صندلی و مقام است و تلاش برای ماندن به هر قیمت!
باز هم تاکید می کنم که روی سخن من با آن عده محدود از مسوولان متعهد و متخصص و دلسوز کاربلد که گاه به آنها هم مجال خدمت به جامعه داده نمی شد، نیست. موضوع اساسی، دوری نامدیران و نامسوولان از اهداف و آرمانهای جامعه و زندگی و مشکلات و دغدغه های مردم است. آری نرود میخ آهنین بر سنگ این جماعت که نمی خواهند، گوش شنوا و دیده بینا داشته و به مردم و کشور خدمت کنند، چرا که برایشان «منافع» از همه چیز مهم تراست، اگر جز این بود، با دعوت از متخصصان و کارشناسان و منقدان و استادان مثلا درفضای فرهنگ، و هنر و سینما در نشست های ویژه و کاربردی و باهم اندیشی و همسویی ملی و کارشناسانه برای بهبود حال و احوال هنر و فرهنگ و هنرمند، اقدام می کردند! باز هم به قول خودمان: خانه از پای بست ویران است!.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0