یادداشت دکتر غلامحسین الهام در حکم قاضی شریح

 

⚫️ حکم قاضى شُرَیح؛ تمهید قتال
لَعَنَ اللَّه الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُم

▪️ حکم شُرَیح، قاضی کوفه، در مورد حضرت اباعبدالله علیه‌السلام به این شرح نقل‌شده:
«انّ حسین بن علیّ بن ابی‌طالب لقد شقّ عصی المسلمین و خالف امیرالمؤمنین و خرج عن الدّین ثبت عندی و حقّق عندی قضیت و حکمت بدفعه و قتله حفظا لشریعه سیّد المرسلین»
به‌ یقین حسین بن علی بن ابیطالب موجب تفرقه در اجتماع مسلمین شده و با امیرالمؤمنین (یزید) مخالفت کرده و از دین جدش خارج گشته است. این امر نزد من ثابت و محقق شده، من به مبارزه با او و کشتن او حکم می‌کنم و رأی می‌دهم به خاطر حفظ شریعت سید رسولان!

▪️ در مورد این رأی تأملاتی چند لازم است:

۱- در اعتبار تاریخی این رأی و در حقیقت صحت وجود آن مناقشاتی وجود دارد.

۲- اگر وجود و صحت اسناد رأی به شُرَیح درست باشد؛

• محکومیت بدون محاکمه ظاهراً در دوره امویان رایج بوده است.

• حکومت مشروعیت برخی رفتارهای خطرناک را متکى بر آراى قضات می‌نموده، هرچند آن امور ماهیتاً قضایی نباشند.

• قتل امام حسین علیه‌السلام آن‌قدر قبیح و غیرقابل‌توجیه بوده که حکومت ناگزیر از توسل به‌حکم قضایی بوده است!

• حکم قضایی ظاهراً اسباب مشروعیت تصمیمات ناصواب و ظالمانه تلقی می‌شده است!

• حکومت تدبیر کرده که همه ارکان خود را در این جنایت بی‌نظیر سهیم کند.

• قاضی کهن که سابقه قضاوت او به دوره خلافت خلیفه دوم می‌رسیده خیلی آسان در خدمت ارباب قدرت قرار گرفته و تطمیع یا تهدید شده است و دین به دنیا فروخته است. گفته‌شده که شُرَیح شاهد بیعت هفتاد تن از بزرگان کوفه با اباعبدالله بوده و خود نیز از زمره آنان بوده است!

• صرف عدم بیعت و مخالفت با امیرالمؤمنین از نظر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام هرگز جرم تلقی نشده بود، شُرَیح با کدام سابقه از شریعت، مخالفت یا عدم بیعت را جرم انگاشته است و مستحق قتل؟

• چرا استدلال و پاسخ حسین بن علی بن ابیطالب در «منی»، در «مدینه»، در «مکه»، در منازل بین مکه تا کربلا، در ایام استقرار در کربلا، در روز عاشورا و تا لحظات آخر شنیده نشد؟

• این چه دادگاهی بوده که محکوم آن در همه احوال غایب بوده است و صدایش در هیچ مرحله و فرازی شنیده نشده است؟

• آیا در نحوه قتال و جنگ و نقض همه قواعد شریعت در قبل و حین و بعد از قتال و رفتار با کودکان و زنان و اسارت آنان بعد از شهادت امام و خاندان و اصحاب او علیه‌السلام شُرَیح با صدور این حکم شریک و دخیل نیست؟!

۳- شریح آن روز که در جمع نخبگان کوفه با امام بیعت کرده بود چه دیدگاهى نسبت به حسین بن على (ع) داشت؟
بیعت شکنى خود او با حکم و فتوایش خودش چه حکمى دارد؟

۴- آیا در ادبیات فارسی، بی‌جهت است که شُرَیح نماد هر نوع داوری و قضاوت ناعادلانه و مظهر قضاوت ظالمانه است؟

۵- قضاوت امر خطیری است، آثار آن گاهی الی‌الابد غیرقابل‌جبران است! بر جایگاه پیامبران تکیه نزنیم:
«یَا شُرَیْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً لَا یَجْلِسُهُ إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ أَوْ شَقِیٌّ»
(کلام امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام خطاب به شُرَیح)

◾️ و آخر الکلام:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً قَتَلَتْک وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً ظَلَمَتْک وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ