اصول اخلاقی کوچینگ چیست؟

به قلم: لیلی بحیرائی

نمانامه: کوچینگ باید به عنوان یک مشارکت منطقی، محترمانه و قابل اعتماد بین مربی و مشتری تلقی شود که کوچ در راستای منافع مشتری از نظر یادگیری و نتیجه و بدون دخالت قضاوتی عمل می کند.

قراردادهای مشتری بخش مهمی از اخلاق است. تقریباً هر سازمانی که شما برای آن کار خواهید کرد، نمونه توافق نامه ای دارد که توسط بخش حقوقی آنها تهیه می شود. این توافق نامه ها در مورد اخلاق کوچینگ بحث نمی کند یا انگیزه ای برای بهبود در کوچ ایجاد نمی کند. بلکه برای جلوگیری از سوء تفاهم ها و درگیری هایی است که در آینده ممکن است به وجود بیاید. ولی اخلاق کوچینگ بر عهده مربی است.

تنظیم استانداردهای اخلاقی شخصی که بسیار قوی تر از آنچه حرفه نیاز دارد، و تعهد به انجام هر کاری که به نفع مشتری است، یکی از راه های انجام این کار است. در ادامه به ۴ اصل اخلاقی کوچینگ خواهیم پرداخت.

اعتماد

یکی از راه‌های اعتماد سازی این است که افراد به شناخت بیش‌تر یکدیگر ترغیب شوند. برای این کار بکوشید تا با ایجاد برخی موقعیت‌ها زمینه‌ای را فراهم کنید که افراد بیش‌تر با تجربیات شخصی یکدیگر آشنا شوند و اشتراکاتی را میان خودشان پیدا کنند. می‌توانید درباره‌ی سرگرمی‌های آن‌ها سؤال کنید، اما حریم خصوصی افراد را رعایت کنید.

اعتماد یکی از چهار اصل کوچینگ است، به طوری که همه اثر بخشی کوچینگ بر اساس اعتماد سازی، شناسایی و به کار انداختن توانمندی و استعداد افراد، خلق کردن تعهد و درواقع به اجرا گذاشتن اهداف است. یک کوچ چگونه می‌تواند موفق باشد وقتی که قابل اعتماد نیست، نمی‌تواند توانمندی‌های تیمش را به کار اندازد، به دیگران اعتماد ندارد، نمی‌داند که چگونه تعهد اعضا تیمش را داشته باشد و اختیار تیمی را دارد که در اجرا و رسیدن به مهم‌ترین اهدافش شکست می‌خورد. فدراسیون جهانی کوچ (ICF) مجموعه‌ایی از استانداردهای اخلاقی را برای کوچ‌ها منتشر کرده است. در کنار سایر چیزها، همه کوچ‌های حرفه‌ایی متعهد به موارد زیر هستند:

  • به طور اصیل و واقعی به رفاه و آینده مراجع اهمیت بدهد.
  • یکپارچگی، صداقت و خلوص نیت را به طور مستمر نمایش بدهد.
  • محرمانه بودن اطلاعات و رازداری را حفظ کند.

به دست آوردن اعتماد بسیار سخت، اما از دست دادنش بسیار آسان است. برای به دست آوردن اعتماد به هفته‌ها و ماه‌ها رسیدگی و توجه ظریف و دقیق نیاز است، در حالی که یک پیمان‌شکنی، نشان دادن یک سردی، بی‌علاقگی یا بی‌تفاوتی، یا تلاش و نیت کوچ برای کنترل مراجع و تحت تاثیر قرار دادنش، یا یک اعتماد سلب شده می‌تواند همه چیز را ویران کند.

به همین دلیل است که اعتماد اولین اصل کوچینگ است. همه کوچینگ‌های اثربخش با این فهم آغاز می شود که قابل اعتماد بودن یک الزام بی‌چون و چرا و بسیار مهم است. همه موافق این موضوع هستند که فقط فردی با این خصلت‌های برشمرده شده، قابل اعتماد است و یکی از چهار اصل کوچینگ این است که قابل اعتماد باشد.

 استعدادهای نهفته

همه جلسات کوچینگ بر اساس نیاز و خواسته مراجع انجام می‌شود. به این معنی که دستور جلسه کوچینگ همواره توسط شخصی که کوچینگ را دریافت می‌کند پیش برده می‌شود. مانند یک خیاط سفارشی دوز، یک کوچ خوب ابتدا آنچه مراجعش می‌خواهد را شناسایی می‌کند و سپس اندازه‌های آن شخص خاص را برمی‌دارد. یک کوچ خوب کار را با چشم انداز خود آن شخص شروع می‌کند و سپس او را به سمت اولویت‌بندی چیزهایی که در رسیدن به چشم انداز مهم‌تر هستند هدایت می‌کند.

در این اصل کوچینگ سعی در شناسایی و رشد استعداد پوشیده و ناپیدای هر شخص برای به دست آوردن اهدافی که برای خودش و سازمانش مهم است، می‌شود. در این اصل کوچینگ، صرف نظر از کجا یا از چه سطح توانمندی و شایستگی راهش را آغاز کرده، براساس این فرض بنا گذاشته شده که هر فردی می‌تواند رشد کند و اینکه هر شخصی دارای پتانسیل و استعدادهای نا آشکار و نهفته برای تبدیل شدن به چیزی بهتر است. در این اصل کوچینگ، ابتدا با فهمیدن داستان، زمینه و نظرات مراجع انجام می‌شود. پس از آن اگر لازم باشد می‌توانیم کمک کنیم تا نظر مربوطه مجددا چهارچوب بندی شود. بنابراین پتانسیل مراجع بتواند شناسایی و مورد استفاده قرار گیرد.

در این اصل کوچینگ، یک کوچ ماهر و عالی اطلاعات را از طریق شنیدن با قلب برای فهمیدن احساسات، شنیدن با گوش‌ها برای درک اطلاعات زمینه و شنیدن با چشم‌ها برای دریافت اشاره‌های دیداری که به زبان در نیامده‌اند، جمع‌آوری می کند. کوچ‌های واقعا موثر و تاثیرگذار ریزترین اشارات و نشانه ها را جمع آوری می‌کنند.

تعهد

انگیزه دادن به افراد در کوتاه مدت کار آسانی است. با استفاده از انگیزه بخش‌های بیرونی مانند یک گفت‌وگوی مجاب کننده انگیزشی، یک پاداش آنی یا یک تهدید فوری می‌توان آدم‌ها را به حرکت وا داشت. اما این موارد دوام ندارند و به محض اینکه فوریت از بین برود، انگیزه هم با آن خواهد رفت. تنها نوع تعهدی که باقی می‌ماند تعهد درونی است.

ایجاد تعهد ماندگار یکی از اصول کوچینگ است که از ارزش بالایی برخوردار است و اثر بخش است. اما کوچ چگونه می‌تواند در فرد تعهد ایجاد کند؟ البته که شما نمی‌توانید از دیگران تعهد بخواهید، اما می‌توانید شرایطی را خلق کنید که دیگران به اهدافی که خودشان دوست دارند به آن برسند، متعهد شوند. مهارت‌های اساسی برای خلق چنین شرایطی که منجرب ایجاد تعهد در فرد می‌شود پرسیدن سوالات قدرتمند کوچینگ است. سوالات قدرتمندی که در این اصل از کوچینگ مطرح می‌شود ممکن است به سه حوزه زیر تقسیم شود:

  • ارتباط سازی با مقصود فرد (ماموریت شخصی فرد) یا درگیر کردن فرد با مقصودش (افتتاح جلسه)
  • پیشروی به سوی تعهد
  • متعهد کردن فرد به اهدافش (ختم جلسه)

البته در اصول کوچینگ، کوچ‌ها همیشه باید به یاد داشته باشند که فرصت کوچ کردن دیگران با این تکلیف و تعهد همراه است که این جزو حقوق مراجعین است که مسئول بروندادهای تجربه کوچینگ خود باشند.

کوچ وظیفه دارد تا این حقوق را محترم بشمارد و سوالات نباید کنترل‌گرانه باشند. البته در این اصل از کوچینگ سوالات به طور طبیعی الگوی گفت‌وگو را دنبال می‌کند. در اکثر گفت‌وگوها رسمی یا غیر رسمی، به محض اینکه فرد شروع به اشتراک‌گذاری داستانش می‌کند، این به اشتراک گذاری ممکن است باعث ایجاد سوالات پیگیرانه‌ی مناسب و بینش دهنده شود.

اجرا

قدم آخر کوچ این است که به مراجع خود کمک کند تا اهدافش را اجرا کند و طی این فرایند پاسخگو و مسئول باشد. اصلی که اینجا وجود دارد آشکار و مشخص است. اگر اجرا و پاسخگویی وجود نداشته باشد، رابطه‌ی کوچینگ فقط به رشته‌ای از گفت‌وگوهای مداوم بی‌حاصل تبدیل خواهد شد.

تمامی گفت‌وگوهای موفق کوچینگ باید به طور مستقیم به شاخص‌های عملکرد کلیدی، معیارها و اهداف مرتبط باشد تا واقعا در نهایت به آن‌ها برسد. هدف اصلی در تعیین اصول کوچینگ تلاش برای کشف ماهیت دقیق و مقصد مطلوب مراجع.

هدف و گستره کلی این توافق چیست؟

چالش اصلی کوچ این است که بدون تحمیل کردن انگاره‌های ذهنی شخصی، چشم‌انداز، ارزش‌ها یا اشتیاق خودش به مراجع، به او کمک کند تا مقصد مطلوب خودش را پیدا کند. در بررسی اصول کوچینگ می‌توان به این نتیجه رسید که وظیفه کوچ این نیست که سفر مراجع را مشخص کند یا آن‌ها را در مسیری که شاید دوست نداشته باشند بروند با زور و فشار به جلو براند. به جای این کار کوچ‌ها به افراد کمک می‌کنند تا دستشان را روی فرمان ماشین خودشان حفط کنند تا هر دو نفر بتوانند برانند و برسند.