بحران آب در ایران/ استاد محمد مسعود بهمنی و مرتضی بهمنی

جمعیت ایران طی هشت دهه گذشته حدود ۷ برابر شده و از کمتر از ۱۰ میلیون نفر در سال ۱۳۰۰ شمسی به بیش از ۷۶ میلیون نفر تا پایان سال ۱۳۹۱ رسیده است. همچنین بر اساس گزارش سازمان ملل، ایران هفدهمین کشور پرجمعیت جهان است، بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر کشور از میزان حدود ۱۳ هزار مترمکعب در سال ۱۳۰۰ شمسی به حدود ۱۷۰۰ مترمکعب در سال ۱۳۹۱ رسیده است.

سالانه ۶۴ میلیارد مترمکعب آب از منابع زیرزمینی سرزمین ایران از طریق قنوات، چشمه‌ها و چاه‌ها برداشت می‌شود که این میزان به‌طور میانگین ۶ میلیارد مترمکعب بیش از توان این سفره‌های زیرزمینی است که خشک شدن قسمت‌های از دریاچه ارومیه، فرونشست دشت‌های کشور و از بین رفتن باغات پسته در کرمان و رفسنجان و … بحران‌هایی است که درنتیجه برداشت بی‌رویه به‌خصوص از منابع آب‌های زیرزمینی در حال بروز است. به گفته مسئولین وزارت نیرو حدود ۶۰۰ هزار حلقه چاه آب در کشور شناسایی‌شده که بخش عمده آن‌ها، مصارف کشاورزی را تأمین می‌کند که از این تعداد بیش از ۱۰۰ هزار حلقه چاه آب، غیرمجاز هستند، ضمن اینکه دارندگان چاه‌های مجاز هم در برخی از مواقع بیش از مصرف مجاز، برداشت می‌کنند.
اضافه برداشت از آب‌های زیرزمینی علاوه برافت تراز آب و کم شدن کیفیت آن، منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و فرونشست زمین و ایجاد فرو چال‌ها در سطح زمین می‌شود. بیشترین مشکل در برداشت اضافه از سفره‌های زیرزمینی در اطراف تهران، فلات مرکزی، دشت‌های همدان، سمنان، یزد، اصفهان و کرمان مشاهده می‌شود.
به‌عنوان‌مثال یکی از علل خشک شدن قسمتی از دریاچه ارومیه، وجود ۳۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز این دریاچه است که حفر گردیده البته عواملی همچون تغییرات اقلیمی و ساخت‌وسازهای عمرانی و … نیز نقش دارند.
بیش از یک‌سوم از دشت‌های کشور ازنظر برداشت آب جزو مناطق ممنوعه هستند و اجازه برداشت آب از آن‌ها تحت شرایط خاص و تنها برای تأمین آب شرب داده می‌شود.
افت سطح آب‌های زیرزمینی و فرونشست آن بعد از حدود ۵ الی ۱۰ سال آینده باعث می‌شود که دشت‌های کشور نابود شوند. لذا ده سال آینده دهه سرنوشت‌ساز است و مردم در بیابان‌هایی که خود به وجود آورده‌اند در فقر و نداری دست‌وپا می‌زنند و فاجعه انسانی و زیست‌محیطی رخ خواهد داد. ایران با ۹۰ درصد اقلیم خشک، سرزمینی بیابانی است که اگر مدیریت آب رعایت نشود بقیه مناطق مرطوب دیگر نیز به‌سوی بیابان شدن می‌روند. کمبود آب برای کشاورزی و باغات میوه باعث گردیده که ایران در یک دهه پیش نخستین تولیدکننده میوه و فرآورده‌های کشاورزی در خاورمیانه بوده ولی در این چند سال اخیر در شمار پنج کشور نخست واردات میوه قرارگرفته است.
میزان تلفات آب در بخش کشاورزی به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب حدود ۶۷ درصد است، لذا با توجه به افزایش تقاضا برای آب در آینده و کمبود منابع آب موجود در کشور، استفاده بهینه از آب در همه بخش‌ها به‌ویژه بخش کشاورزی امری ضروری است.
مشکل دریافتن آب شیرین که به دلیل استفاده بیش‌ازحد از منابع به وجود می‌آید اصطلاحاً تنش آبی نامیده می‌شود و ما در کشور خودمان دچار تنش آبی هستیم ولی در بسیاری از نقاط کشور از مرز بحران آبی هم عبور کرده‌ایم. به‌عنوان‌مثال شهرهای کوچک در استان‌های کرمان، هرمزگان، دارای برنامه نوبت‌بندی آب هستند و شهرهای اصفهان، یزد به دلیل محدودیت در منابع آب سطحی و همچنین بندرعباس به دلیل افت سطح زیرزمینی با کمبود آب مواجه هستند. دخالت انسان در طبیعت و قطع درختان اثرات تخریبی بر محیط‌زیست گذاشته و اثرات منفی آن بر بارش‌ها و آب‌وهوای مناطق به وجود می‌آید، ازجمله مصرف بیش‌ازحد چوب درختان و تبدیل جنگل‌ها به زمین کشاورزی و استفاده از بوته‌زارها و خارها برای سوخت در روستاها و عشایر و مجوز چرای دام در منابع طبیعی از عوامل از بین رفتن پوشش گیاهی و محیط‌زیست در مناطق کشور می‌شود. مرگ درختان بلوط زاگرسی، نابودی جنگل‌های شمال کشور و بهره‌برداری شرکت‌ها از چوب جنگل‌های طبیعی شمالی و … همگی باعث تغییرات اقلیمی و آب و هوایی و فرسایش زمین و خاک منطقه می‌شوند و درنهایت اثرات منفی بر بارش‌ها و آب‌وهوای مناطق می‌گذارد.
56 درصد از مجموع بارندگی ایران فقط در ۳۰ درصد از پهنه کشور واقع می‌شود. و متوسط بارندگی در کشور ۲۵۱ میلی‌متر در سال است و این رقم در دنیا ۷۵۰ میلی‌متر است و متوسط بارندگی در تهران ۲۳۲ میلی‌متر در سال است که کمتر از یک‌سوم متوسط بارندگی جهانی است. صرف‌نظر از کم بودن میزان بارش در کشور نبود توازن در توزیع مکانی و زمانی بارش نیز وجود دارد و به‌عنوان‌مثال : درحالی‌که در بندر انزلی با بارش ۲ هزار میلی‌متر در سال روبرو هستیم، بارندگی در شهرهایی مثل یزد به کمتر از ۶۰ میلی‌متر در سال می‌رسد که کمتر از یک سیزدهم متوسط بارندگی جهانی است. که این کمی بارش در کشور به ایجاد بحران و تنش آبی در ایران کمک می‌کند و وضعیت کشور را در حالت بحران و اضطرار قرار می‌دهد.

۲- منابع آب موجود در کشور

منابع آبی موجود در کشور حدود ۱۳۰ میلیارد مترمکعب است که برای کل مصارف شهری –شرب، صنعتی و کشاورزی برآورد شده است. که از این مقدار ۹۲ درصد از آب موجود در کشور در بخش کشاورزی و ۶ درصد در بخش شرب شهری و ۲ درصد در صنعت به مصرف می‌رسد.
حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور ۱۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب است، که به گفته یعقوب همتی معاون هماهنگی شرکت مدیریت منابع آب ایران در مصاحبه با خبرگزاری مهر این رقم تا ۲۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب نیز می‌رسد که این میزان معادل ۷/۵۳ درصد از حجم مخازن سدهای کشور است. از چالش‌های منابع محدود آبی کشور می‌توان به افزایش مصرف آب با توجه به رشد جمعیتی کشور، توسعه صنعت و کشاورزی، آلودگی منابع آب، پایین رفتن سطح آب سفره­های زمینی و کاهش ظرفیت زیستی نام برد. به گفته ستار محمودی در گفتگو با خبرگزاری مهر با توجه به وضع نامناسب منابع آب کشور اگر روند مصرف آب تغییر نکند قطعاً وضع منابع آب کشور اسفناک خواهد شد و اگر جمعیت کشور بیشتر شود این موضوع بر میزان تولید غذا و نیاز به آب تأثیرگذار خواهد بود و اگر فعالیت‌های صنعتی کشور به سه تا چهار برابر میزان فعلی برسد، نیازمند آب هستیم. لذا نیازمند یک برنامه جامع در مدیریت علمی آب در کشور هستیم و در مدیریت بخش آب مصرف‌کننده، تولیدکننده و مقررات­گذار دارای مسئولیت هستند. و به گفته آقای روحانی رئیس‌جمهوری ایران «اگر برداشت‌های بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی به همین روال پیش رود تا ۲۵ سال دیگر ۶۰ میلیون نفر جمعیت کشور از تشنگی می‌میرند. سومری‌ها و مادها در این کشور به دلیل شوری آب‌وخاک در آن زمان و نبودن امکان تولید غذا از بین رفتند و اگر فکری برای وضع آب کشور نکنیم در ۳۰ سال آینده بیم آن می‌رود که قوم آریایی هم از بین برود»

۳- شاخص سرانه آب تجدیدشونده

از تقسیم آب موجود در یک منطقه بر جمعیت آن منطقه، شاخص سرانه آب تجدیدشونده به دست می‌آید
در کشور ما، با رشد جمعیت این شاخص روزبه‌روز کمتر و کمتر می‌شود. درحالی‌که شاخص بحران آبی ۱۰۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر در سال است و شاخص بحران مطلق آبی ۵۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر در سال است، شاخص سرانه شهری مانند تهران به ازای هر نفر ۳۵۰ مترمکعب است یعنی استان تهران در بحران مطلق آبی به سر می‌برد.
لازم به ذکر است که سرانه آب تجدیدشونده در کشور ما از سال ۱۳۳۵ تا سال ۱۳۹۲ (در مدت حدود ۵۷ سال) به مقدار ۷۵ درصد کاهش داشته است.
منابع تجدید پذیر آب شامل منابع سطحی تجدید پذیر و منابع آب زیرزمینی تجدید پذیر می‌شود، منابع سطحی به‌صورت سالانه در اختیار ما قرار می‌گیرند یعنی اگر یک سال درست مصرف نکنیم سال بعد دوباره این منابع را در اختیارداریم فقط ممکن است میزان بارش‌ها به دلایل مختلف کمتر شود اما در مورد منابع آب زیرزمینی شاخصی در دنیا تعیین‌شده است که به‌صورت نسبی رعایت می‌شود و آن این است که ما مجازیم فقط ۶۰ درصد از منابع آب زیرزمینی تجدید پذیر استفاده کنیم و ۴۰ درصد بقیه را به‌منظور حکمرانی مطلوب و مؤثر نباید برداشت کنیم اما زمانی اتفاق می‌افتد که ما ۱۰۰ درصد منابع تجدید پذیر را برداشت کرده و وارد برداشت از بخش تجدید ناپذیر شده‌ایم. یعنی اتفاقی که در بسیاری از مناطق و دشت‌های ایران در حال رخ دادن است و این یعنی یک وضع بحرانی

۴- خشک‌سالی هیدرولوژیکی :

درصورتی‌که جریان‌های سطحی آبی بیش از ۳۵ درصد در مقایسه با درازمدت کاهش داشته باشد، نشان‌دهنده وقوع خشک‌سالی هیدرولوژیکی است.
متأسفانه در ایران شاهد این هستیم که جریان‌های سطحی ۴۴ درصد در مقایسه با درازمدت کاهش داشته است.
به دلیل تداوم خشک‌سالی‌های گذشته، وضع جریان‌های سطحی آب کشور ما هنوز خوب نیست، چند سال پشت سر هم در کشور خشک‌سالی وجود داشته است و حوضه‌ها تخلیه گردیده و توان آب دهی را ازدست‌داده‌اند و این در حالی است که بازگشت حوضه‌های آبی به وضع پیشین طول می‌کشد بنابراین ایران در حال حاضر با خشک‌سالی مواجه است.
شاخص‌های کم‌آبی در ایران به‌مراتب نامطلوب‌تر از شاخص‌های جهانی است. لذا برای زندگی در ایران چاره‌ای جز سازگاری باکم آبی نداریم و برای سازگاری باکم آبی باید الگوهای مصرف اصلاح و رعایت شود. بیشتر کارشناسان معتقدند که کمبود آب، بیشتر ناشی از اندازه جمعیت است و خشک‌سالی نیز در اثر تغییرات آب و هوایی و عدم بارش کافی و عوامل دیگر است. ازجمله تغییرات آب و هوایی در جهان باعث عقب‌نشینی یخچال‌های طبیعی، کاهش جریان رودخانه‌ها و کوچک شدن دریاچه‌ها شده است.
استفاده بی‌رویه از سفره­های آب زیرزمینی که به‌سرعت جایگزین نمی‌شوند باعث کمبود آب شیرین شده و بر مشکل خشک‌سالی دامن می‌زند.
البته ناگفته نماند که خشک‌سالی و بحران آب فقط مربوط به کشور ما نیست، بسیاری از کشورهای جهان ازجمله کشورهای آفریقایی – آسیایی و عربی و صحرانشینان همواره با آن دست به گربیان اند که سعی می‌کنند با آن سازگاری کنند، همان‌طور که نیاکان ما نیز با این مشکل کنار آمده بودند.

۵- سد و  سدسازی

با عنایت به اینکه ایران کشوری خشک و کم آب است و همچنین توزیع بارش‌ها ازنظر زمانی و مکانی متناسب و متعادل نیست و از سوی دیگر توسعه شهرنشینی، افزایش سطح رفاه و بهداشت عمومی باعث تمرکز جمعیت در مناطق شهری شده است و همین امر باعث رشد مصرف آب شرب و درنتیجه روی آوردن به ابزارهای ذخیره‌سازی منابع آب و هدایت آن به‌سوی مراکز جمعیتی شده است و ازجمله یکی از اهداف اصلی برای ساخت مخازن و سدسازی، تأمین آب موردنیاز اراضی کشاورزی در پایین‌دست سدها است که متأسفانه بخش قابل‌توجهی از آب تولیدی کشور در این بخش به هدر می‌رود. عمر سدها محدود بوده و هر سد دارای یک‌عمر مفید است که با احداث شبکه‌های آبیاری برای اراضی کشاورزی پایین‌دست از هدر رفت آب سدها جلوگیری می‌شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی در صنعت سدسازی کشور انجام‌گرفته و سعی گردیده که به آخرین تکنولوژی این صنعت دست‌یابیم و سدهای بسیاری در کشور ساخته‌شده است حجم مخزن سدهای استان‌های کشور حدود ۱۹۷ سد است که به میزان ۵۲۳ میلیون مترمکعب است که قابلیت تنظیم آب ۴۹۴ میلیون مترمکعب آب رادارند.
حجم مخازن سدهای بزرگ ملی که تاکنون به بهره­برداری رسیده ۴۷ میلیارد مترمکعب است که قابلیت تنظیم آب به میزان ۳۳ میلیارد مترمکعب در سال رادارند.به طور کلی سدهای در دست بهره­برداری ایران ۳۳۹ سد است که از این تعداد ۱۴۲ سد از جمله سدهای ملی بوده و ۱۹۷ سد بصورت استانی است.[۴]
ظرفیت نیروگاه‌ها برقابی نصب‌شده بر روی سدهای بزرگ ملی کشور خود ۱۰ هزار مگاوات است که نقش مهمی در تنظیم شبکه برق کشور بخصوص در ایام اوج مصرف ایفا می‌کنند.
میزان حجم آب موجود در مخازن سدهای کشور ۱۸ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب است.
از مجموع ۱۴۲ طرح سد بزرگ ملی کشور که در دست بهره‌برداری است ۱۹ سد با حجم مخزن ۱۳ میلیارد و ۴۰۴ میلیون مترمکعب مربوط به دوران پیش از انقلاب اسلامی است و مابقی آن مربوط به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است، یعنی در مدت ۵۷ سالی که از سدسازی در ایران می‌گذرد، به‌طور میانگین سالانه ۵/۲، سد به بهره‌برداری رسیده و سالانه ۸۳۰ میلیون مترمکعب به حجم مخازن سدهای کشور اضافه‌شده است[۵]
برای بازگشت هزینه‌های سنگین سدسازی در کشور باید راندمان آبیاری از ۳۵ درصد افزایش یابد و آثار این سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی نمایانگر شود. ولی متأسفانه هنوز حدود ۳ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی کشور ما در پایین‌دست سدها، شبکه آبیاری مدرن ندارند که بایستی تا قبل از اتمام عمر مفید سدها توسط وزارت نیرو انجام گیرد.
حجم آب ۵۱ سد کشور ازجمله سدهای سفیدرود، لار، وشمگیر، خدا آفرین، کرخه، دانشمند، سیمره، سیوند، زاینده‌رود، ساوه، ۱۵ خرداد، ملاصدرا و کارد، در شهریورماه (۱۳۹۲) به کمتر از ۳ درصد ظرفیت مخزن این سدها رسیده و در همین زمان آب ورودی به ۵۲ سد کشور نیز بیش از ۲۰ درصد کاهش نشان می‌دهد ولی در همان زمان هفت سد ازجمله سدهای کوثر، دولت‌آباد، شهید عباسپور بیش از ۹۰ درصد حجم مخزن موجودی، آب داشتند[۶].
سدسازی با عنایت به محاسن زیادی که دارد درعین‌حال دارای معایبی نیز هست که می‌بایست باکار کارشناسی دقیق این امر صورت گیرد، در غیر این صورت عوارض جانبی آن ازجمله خشک شدن تالاب‌ها و کم شدن آب رودخانه‌ها و از بین رفتن اکوسیستم منطقه و آواره شدن مردم روستاهای نزدیک سد که زمین‌های آن‌ها به زیرآب می‌رود و … همراه است.
اکنون در آمریکا که الگوی ایران برای ساخت سد و سدسازی بوده، طی ده الی پانزده سال، بیش از هزار سد تخریب‌شده است، چراکه آن‌ها پی برده‌اند، برای جلوگیری از افزایش ریز گردها و حفظ تنوع زیستی ابتدا باید تالاب‌ها را در اولویت قرارداد. در ایران اسلامی نیز بایستی کار کارشناسی دقیق در خصوص سدها انجام گیرد و سدهایی که توجیه اقتصادی و کشاورزی و … ندارند تخریب‌شده تا رودخانه‌ها و تالاب‌ها آب‌گیری شوند. محاسن سدها نیز بسیار است ازجمله کنترل سیلاب‌های بهاره و جلوگیری از خسارت‌های ناشی از سیل- تأمین آب آشامیدنی (که نیاز به سامانه انتقال و تصفیه دارد)، تنظیم آب برای مصارف آبیاری و کشاورزی بخصوص زمین‌های مجاور سد و همچنین تولید انرژی برقابی برای کمک به شبکه سراسری برق به‌ویژه در ساعات اوج مصرف می‌توان نام برد. به‌عنوان‌مثال سد امیرکبیر کرج که حدود ۵۰ سال از عمر مفید آن می‌گذرد نقش بسیار مهمی در تأمین آب آشامیدنی سالانه تهران به میزان ۳۴۰ میلیون مترمکعب دارد و حدود ۱۳۰ میلیون مترمکعب در سال برای مصارف آبیاری و کشاورزی اراضی حومه کرج دارد. سد امیرکبیر در فاصله ۶۳ کیلومتری شمال غرب تهران و در کیلومتر ۲۳ جاده کرج – چالوس در شمال کرج قرار دارد و قادر است در آینده آب سالم و مطمئن را برای ۵/۳ میلیون نفر از شهروندان تهرانی تأمین کند.


[۱]- روزنامه اطلاعات، سه شنبه ۷ آبان ۱۳۹۲ ص ۴
[۲] – همان منبع، ۵ شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۲ ص ۹
[۳]- مدیر اندیشکده تدبیر آب ایران، سید احمد علوی اطلاعات ۸ دی ۱۳۹۲ ص ۱۰
[۴] – روزنامه اطلاعات، دوشنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۳۹۲ ص ۷
[۵] – همان منبع
[۶] – همشهری سه شنیه، ۱۹ شهریورماه ۱۳۹۲ ص ۴

 

بخشی از کتاب : بحران آب ىر ایران و جهان و اهمیت آب ىر قرآن کریم
اثر: محمد مسعود بهمنی ـ مرتضی بهمنی