به قلم: غزل قربانپور
نمانامه: کتاب « بنفش مایل به لیمویی» جدیدترین اثر نویسنده جوان یاسمن خلیلی فرد است، که اورا پیش از این با رمانهای « یادت نرود که…» و «انگار خودم نیستم» میشناسیم، اگرچه مجموعه داستان کوتاه او با نام « فکرهای خصوصی» درست چندماه پیش از همهگیری کرونا رونمایی و استقبال خوبی برخوردار شد ولی اورا میتوان رمان نویس متبحری دانست.
« بنفش مایل به لیمویی» از جهاتی بسیار با رمانهای قبلی یاسمن خلیلی فرد شباهت دارد، سوژه همان سوژه همیشه آشنای منتخب یاسمن خلیلی فرد است، دغدغه گروهی از افراد میانسال در رابطه با خود، فرزندان و آنچه که طی سالها پیموده اند. اما یاسمن خلیلی فرد در بررسی زاوایای مختلف از سوژههای مشابه بسیار هوشمندانه عمل میکنند.
گویا میخواهد به خواننده ثابت کند هر سوژهای ارزش بارها دیدن و بررسی کردن دارد. آدمهای رمان «بنفش مایل به لیمویی» انگار همان آدم های آشنای دو رمان قبلی هستند.
اما دیالوگها، توالی اتفاقات، انسجام و گیرایی این رمان انقدر جدید و جذاب است که خواننده را تا پایان داستان میخکوب میکند. شغل و دغدغه کاراکترهای داستان مربوط به نمایش است، همان کاری که سالهاست شغل اصلی یاسمن خلیلی فرد نیز هست، بنابراین اگرچه جزییات میزانسن داستان بسیار زیاد است ولی خسته کننده نیست و ضروری به نظر میرسد.
کلیت کتاب سناریویی است روی صحنه آمده که چندبار ارزش دیدن دارد. این کتاب را در واقع به جای خواندن باید با استفاده از فضاسازی ذهنی دید. شیانه زن میانسال بازیگری است که به دلیل ممنوعالکاری در وطن از آنجا مهاجرت کرده و از همسرش جدا شده است، او به همراه دخترش درنا به فرانسه آمده است. همان جایی که استاد شیانه « موعظ رامینفر» هم زندگی میکند. موعظ رامینفر که کارگردان تئاتر است اکنون در فرانسه مغازه فروش سرویس بهداشتی دارد، کاری بسیار بی ربط به آنچه علاقه داشته و در آن تبحر دارد.
شیانه شخصیت اصلی داستان است، زنی که به خاطر دخترشان با همسر سابقش در ارتباط است و ارتباط خوب و معقولی نیز دارد تا آن حد که نادر همسر سابق شیانه به همراه زن و فرزندش برای آزمونی که فرزندش در پیش دارد به فرانسه و به منزل شیانه میروند.
آشیانه شیانه:
خانه شیانه صحنه ایست که اتفاقات ریز و درشت در آن رقم میخورد. شخصیتها در همین خانه دچار فراز و فرود میشوند.در همین خانه تصمیمات مهم را میگیرند و به راه میافتند. خانه شیانه چیزی کم دارد، چیزی که یکی از محورهای اصلی داستان هم اوست. درنا دختر شیانه و همسر سابقش نادر که طی داستان غایب است، شخصیتی است که حلقه اتصال شیانه به گذشته است. شخصیتی که جای خالیاش در آشیانه شیانه به چشم میاد.
نادر، شاه شکست خورده:
نادر اگه، نویسنده و کارگردان تئاتر که از همسر اولش شیانه علیرغم علاقمندیشان بهم جدا شده است و با زنی بسیار جوانتر از خودش ازدواج کرده و فرزند پسری نیز دارد، بعد از سالها به خانه همسر سابقش میآید و شکست ها و ناکامیهای گذشتهاش چونان دملی چرکین سرباز میکند و زندگی اطرافیان را دستخوش تغییر میکند. نادر شخصیتی استاتیک دارد و همین شخصیت منفعل برایش زندگی منفعل و محقرانهای ساخته است.
موعظههای یک واعظ:
موعظ شخصیت دیگر کتاب است که نماینده درستی از کاراکترهای خاکستری است. موعظ نیز از همسرش جدا شده و تنها زندگی میکند، به شیانه پس از مهاجرت بسیار کمک کرده است، رابطه خوبی با دختر شیانه و نادر دارد، موعظ پند و اندرزهایش را در قالب زخم زبان و نیشخند بیان میکند و خودش نیز به آنها عمل نمیکند. انتخاب اسم موعظ برای این کاراکتر که عالم بی عمل است بسیار به جا بوده. در داستان شاهد این هستیم گرهها اغلب به دست موعظ زده میشوند و به دست او باز میشوند.
اما موعظ با تمام مهارت و جهانبینی همه جانبه اش نمیتواند کلاف زندگیش را از سردرگمی خارج کند رمان « بنفش مایل به لیمویی» نوشته یاسمن خلیلی فرد سال ۱۴۰۱ از سوی نشر ققنوس روانه بازار کتاب شد.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0