به قلم: ناصر سهرابی
پایگاه خبری نمانامه: هرگاه به سراغ سینمای جنگ و دفاع مقدس میرویم، ناگهان نام ابراهیم حاتمیکیا همهچیز را در تاثیر خود قرار میدهد. فیلمسازی که با ساختههای جنجالی و منحصربفردش نام خود را به عنوان یک حرفهای تمام عیار در حوزه سینمای جنگ به ثبت رسانده است. حاتمیکیا خالق بهترین فیلم جنگی/ اجتماعی در سینمای دفاع مقدس است. حاتمیکیا در فیلم «از کرخه تا راین» نگاهی تلخ و واقعگرا به دوران جنگ و دفاع مقدس دارد که در کمتر فیلمسازی مشاهده شده است. او سعی کرده تمام حوادث و مشکلات آن سالها و سالهای بعد از جنگ را به نوعی حساس، قوی و دیدنی در آثارش به تصویر بکشد و در تثبیت این امر مهم نیز همیشه موفق و تاثیرگذار نشان داده است.
حاتمیکیا متولد اول مهر ۱۳۴۰ تهران است. به حق او را باید کلاس اولی عرصه فیلمسازی دفاع مقدس بدانیم. کارنامه پرباری دارد و بیشتر ساختههایش با موفقیت و فروش خیرهکنندهای روبرو شده است و هر بار فیلمی روی پرده داشته، به نوعی توانسته توازن گیشه را به نفع سینمای جنگ درآورد. موضوع و حوادث جنگ برای رشد و توقع حاتمیکیا ایدهآل عمل کرده است. جنگ این امکان را برای او فراهم آورده تا خودش را بهتر بشناسد. پرداختن به جنگ و دفاع یکی از بزرگترین اعتقادات او به شمار میرود.
حاتمیکیا را در یک جمله میتوان یک فیلمساز موفق جنگی، مذهبی و اعتقادی معرفی کرد. حاتمیکیا در جبههها از نزدیک جنگ را به خوبی حس کرده و با تحصیل هنر و قراردادن این دو امر مهم در کنار هم باعث شده فیلمهای او با دیگر آثار ساخته شده در این ژانر تفاوتهای بسیاری داشته باشد. در بیشتر آثارش، صحنههای عاطفی و اعتقادی زیبایی وجود دارد که این حاکی از نگاه هنرمندانه او به این نوع سینما است. حاتمیکیا شرایط جامعه را به خوبی درک میکند، حس مخاطب را میشناسد و به خوبی میداند در هر برهه زمانی چگونه فیلمی را باید بسازد. ایجاد حس همذات پنداری با فیلم جنگی کاری بسیار سخت است اما حاتمیکیا از این آزمون و مولفه مهم موفقیت در سینما، سربلند بیرون آمده است.
حاتمیکیا متعلق به نسلی است که همواره در جستجوی هویت تاریخی خودش است. سینمای دفاع مقدس با نام او گره خورده و هیچگاه نمیتوان فیلمهای درخشانی چون؛ آژانس شیشهای، خاکسترسبز، برج مینو، مهاجر، دیدهبان، روبان قرمز، بوی پیرهن یوسف، ارتفاع پست، بادیگارد و مجموعه بیادماندنی “خاک سرخ ” را فراموش کرد. ممکن است گاهی او به مسائل اجتماعی و سیاسی مانند فیلمهای «دعوت»، «به رنگ ارغوان»، «گزارش یک جشن» بپردازد، اما پلاک حاتمیکیا، جبهه و جنگ است و اگر دو فیلم آخر او، «به وقت شام» و «خروج» را کنار بگذاریم، کارنامهای پربار و قابل دفاع دارد.
منبع: رسانه ستاره سینما
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0