به قلم: پروفسور حسن امین
نمانامه: ۲۹ دی ماه زادروز یکی از انسان های خوب زمانه ما دکتر فریبرز رئیس دانا بود. متولد ۱۳۲۳ در دشت قزوین. فریبرز چهار سالی از من بزرگتر، اما در دوره دکتری در انگلیس با من همدوره بود. دانشجوی دانشگاه درجه یک « مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن» معروف به LSE بودکه دارای دانشکده حقوق ها! (از جمله حقوق بین الملل) معتبری است.
در ۱۳۵۴ در لندن هفته ای دو سه بار او را در دانشگاه می دیدم. کلاس ها و نشست های من در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی معروف به سواز SOAS و یونیورسیتی کالج UCL و کتابخانه مرکزی دانشگاه لندن، با دانشکده او در ال اس ای LSE زیاد فاصله نداشت و من به خیلی از کلاس های ال اس ای هم می رفتم. خانه فریبرز هم سوئیت کوچک اما شکیل و آبرومندی بود که اجاره ماهانه آن امروز باید حدود ۲۰۰۰ پوند باشد.
فریبرز رئیس دانا به خلاف خاستگاه خان زادگی، به قول خودش «چپول» یعنی چپ گرا و حامی کارگران و کارمندان و کشاورزان و طبقات زحمتکش نه سرمایه داران موروثی بود با جبهه ملی هم تعامل مثبت داشت. من چند بار در جلسات سیاسی دانشجویان ایرانی در ال ای ای هم به رغم اختلاف مرام سیاسی و ضدیت با توده ای ها به دعوت فریبرز رئیس دانا شرکت کردم.
فریبرز رئیس دانا پس از اخذ دکتری، پس از پیروزی قطعی انقلاب به خلاف من، به ایران بازگشت و در عرصه اجتماع و سیاست در داخل کشور به مبارزه ادامه داد. تدریس و سخنرانی کرد. کتاب و مقاله نوشت. در تشکل ها از جمله کانون نویسندگان فعال شد، ولی خیلی اذیت شد و چون به زندان افتاد و حقوق دانشگاهی اش قطع شد، به زحمت افتاد و زندگی اش سخت شد. در پیرانه سر ازدواجی دوباره کرد. من که سال ها پس از او به ایران برگشتم، در مجله حافظ از او به عنوان عضو شورای علمی ماهنامه دعوت به همکاری کردم و نامش در شناسنامه اولین شماره مجله و مقالاتش در شماره های مختلف مجله حافظ درج است. خاک بر او خوش باد که از مردان ممتاز و فرامایه این آب و خاک ناخوش و جامعه مصمم به نخبه کشی بود. انسان فرهیخته توانمندی که ایثارگرانه منافع جامعه را بر منافع شخصی ترجیح داد.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0