پایگاه خبری نمانامه: برخی کارشناسان دیپلماسی را هنر مرتبط ساختن عناصر قدرت ملی به مؤثرترین شکل، با آن گروه از ویژگیهای شرایط بین المللی می داند که مستقیما به منافع ملی مربوط میشوند. به طور کلی، دیپلماسی را میتوان مدیریت سیستم بینالمللی تعریف کرد، به گونهای که بتوان در آن، سیاست خارجی مورد نظر خود را به اجرا گذاشت.
دیپلماسی به طور عمومی، متضمن و مستلزم ارتباط با گروههای مرجع، رهبران احزاب سیاسی، گروههای ذی نفوذ، نخبگان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و رسانهای به عنوان سازندگان افکار عمومی و نیز کلیه شهروندان برای شکلدهی به افکار و هماهنگسازی اذهان آنان با اهداف سیاست خارجی است. جوهر و شالوده دیپلماسی عمومی، اعمال و به کارگیری قدرت نرم برای مدیریت افکار عمومی جهانی است.
برخی دیگر نیز معتقد هستند دیپلماسی عمومی، فعالیتی ارتباطی و سیاسی است که باید از نظر راهبردی با پویاییهای ارتباطی و سیاسی در حوزه بینالمللی همراستا باشد؛ تا به اثربخشی برسد. در واقع، دیپلماسی عمومی بیشتر از آنکه یک پدیده ارتباطی باشد، یک پدیده سیاسی است؛ که پیوند ناگزیری با قدرت دارد و دولتها برای ایجاد همصدایی در دیگر ملتها از آن استفاده می کنند؛ بهاین ترتیب، از طریق رسانه ها یک طرز فکر را به عموم القا کرده و در افکار عمومی آن را تشدید می کنند. کمپینهایی که برای ارتقا و بهبود تصویر از یک کشور، در کشورهای هدف و سخنرانی به زبانهای مختلف از رسانههای مختلف برای ایجاد تأثیر و همسوسازی افکار عمومی بین المللی تشکیل می شود، از جمله مواردی است که دولتها مورد استفاده قرار میدهند تا آنگونه که مایل هستند در دنیا شناخته شوند از طریق رسانه القا کنند.
اطلاعات نقش مهمی در این رابطه ایفا میکند و میتوان بیان کرد که اطالعات، قدرت است. اگر قدرت نرم شامل شکل دادن به تصورات کشورها نیز باشد، اطالعات یک منبع مهم قدرت نرم محسوب می شود.
به طور کلی، دیپلماسی عمومی شامل دو بعد به همراه ابزارها و شاخصههای خود، کلیت دیپلماسی عمومی را شکل می دهند.
که این دو دیپلماسی عمومی از طریق اقدامهای گوناگونی مانند انتشار کتاب و تشکیل کتابخانهها، پخش رادیو و تلویزیونی بینالمللی، برنامههای مبادالت آموزشی و فرهنگی، آموزش زبان، نمایشگاهها و جشنوارههای هنری و اعزام هنرمندان نمایشی و اجرایی به خارج از کشور، ایجاد پایگاهها و سایتهای اینترنتی، مجلههای الکترونیک، برنامههای سخنرانی، برگزاری سمینارها و جلسات با تجار خارجی و چهرههای شاخص دانشگاهی، تولید فیلم، تئاتر، مبادله استاد و دانشجو، خبرنگاران اعزامی و دیگر ابزارها صورت میگیرد.
می توان گفت هدف نهایی در دیپلماسی عمومی، تأثیر بر اذهان مردم کشورهای دیگر و ایجاد تصویر مثبت از کشور، با بهرهمندی از روشهای ارتباط جمعی و مدیریت ارتباطات خارجی است؛ به گونهای که
موفقیتهای خود را در میان دیگر جوامع شایع کند، شکستهای احتمالی را کوچک جلوه دهد و تغییر در حکومت و جامعه را برای دیگران توضیح دهد؛ تا دولتها و ملتهای دیگر، نسبت به کشوری که دیپلماسی عمومی را به کار میبرد، تمایل مثبتی در ذهن خود احساس کنند.
رسانه اصلی ترین ابزار دیپلماسی عمومی تلقی می شود، هرچه قدرت تنوع و نفوذ رسانه کشوری در سایر ملتها بیشتر باشد، به همان میزان تأثیرگذاری و هدایت این افکار به سمت دلخواه نیز بیشتر است. در حال حاضر، از یک سو دیپلماسی عمومی همراه با دیپلماسی رسانه ای معنا می یابد و از سوی دیگر، دیپلماسی رسانهای دیپلماسی عمومی را تقویت میکند. تعدادی از وظایف کاربردی رسانه ها در دیپلماسی رسانهای عبارت از ایجاد ارتباط صحیح با مخاطبان، خنثی کردن دروغپردازی و شایعهپراکنی در عرصه خبر و تبلیغات از طرف رقبا، زمینه سازی رسانه ها برای فعالیتهای خارجی، ابزارهای رسانهای زمینههای اعتمادسازی، میانجیگری، تدوین راهبرد دیپلماسی رسانهای بهروز، برای تنظیم روابط بین الملل دولتها است.
دیپلماسی رسانهای
جریان اطالعات و ارتباطات همواره پایه و اساس دیپلماسی یک کشور را تشکیل دادهاند. اکنون که «جامعه اطالعاتی» جایگزین جامعه صنعتی شده، دیپلماسی نیز تحول عظیمی یافته است.
توسعه فناوریهای نوین ارتباطات و اطالعات، ماهیت فعالیتهای دیپلماتیک را دگرگون ساخته و در آغاز هزاره سوم «دیپلماسی رسانهای» تبدیل به یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی شده و بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است.
دیپلماسی رسانه ای از جمله مفاهیمی است که تعاریف متعدد و متنوعی برای آن ذکر شده است. خیلی از کارشناسان دیپلماسی رسانهای را استفاده از رسانه های جمعی برای تأثیرگذاری بر افکارعمومی میدانند. این نوع دیپلماسی به معنای استفاده از رسانههای جمعی، برای برقراری ارتباط با بازیگران دولتی و غیردولتی جهت اعتمادسازی، پیشرفت مذاکرات و بسیج حمایت عمومی از توافقات تعریف می شود.
در این نوع دیپلماسی، چهره یک کشور و ملت به گونه ای تبلیغ میشود که میتواند موجب جذب سرمایه، نخبگان، افکار عمومی، مردم و مسئولان کشورهای دیگر شود و در نهایت به ارتقای نفوذ و جایگاه خارجی و بینالمللی کشور بینجامد.
امروزه، رسانه های جمعی نقشهای حساس، متنوع، متکثر و با اهمیتی را راجع به موضوعهای مختلف در سطوح ملی و بین المللی ایفا می کنند؛ این نقشها به ویژه در زمینه ارتباطات سیاسی و بین المللی از حساسیت و اهمیت راهبردی و مهمی برخوردار هستند. در اغلب رسانه ها تلاش معناداری برای جهت دهی به اخبار و گزارشها، با استفاده از ابزار و تکنیکهای مختلف به منظور
شکل دهی به افکار عمومی و القای پیام مورد نظر صورت میگیرد. ورود رسانه به عرصه سیاست، به تدریج تغییراتی را در مؤلفههای قدرت ایجاد کرده است و ما شاهد قرار گرفتن رسانه ها در فهرست عناصر قدرت در کنار عواملی نظیر اقتصاد، تسلیحات، نیروی انسانی و … هستیم. به دلیل ماهیت و نوع تأثیر رسانه ها (قدرت نرم) و پیشرفت فناورانه، شاهد حضور همه جایی رسانه ها هستیم.
اثربخشی دیپلماسی رسانهای یک کشور، متغیر مهمی در توانایی به کار بردن آن در رسانه های بین المللی، برای تأیید و پشتیبانی از چگونگی ارائه هویت ملی و تصویر بین المللی آن است. وی می افزاید: » بدون تردید، هویت کلی یک کشور، به گونهای که از سوی رسانههای بین المللی معرفی می شود، از عوامل عمده پذیرش یا تأثیرگذاری سیاست خارجی آن کشور در صحنه جهانی است«.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0