به قلم: ناصر سهرابی
پایگاه خبری نمانامه: بدون تردید همه ما صحنههای مبارزه تن به تن فیلمهای رزمی را دوست داریم و در دورهای تعدادی از این فیلمهای سرگرمکننده را تماشا کردهایم. صحنه مبارزههای جذاب “اما تورمن” در فیلم «بیل را بکش» با آن لباس یک تکه زرد رنگ که یاد و خاطره “بروسلی” در آخرین فیلمش”بازی با مرگ” را زنده میکند، از ذهن عاشقان سینما هیچوقت فراموش نمیشود. اما تورمن با شمشیر سامورایی میان جمعیتی از مزدوران ماسک به صورت زده با حرکات رزمی، نمایش حیرتانگیزی را خلق میکند که سالهای سال در ذهن تماشاگران جدی سینمای رزمی به یادگار میماند. این روزها حرکات رزمی پای ثابت آثار هالیوودی شده حتی فیلمهای “کمیک استریپ” نیز به خوبی از آن سود میبرند. سکانس آغازین فیلم تماشایی “ماتریکس” را به یاد دارید؟ آنجا که “کیانو ریوز” میان لشگری از پلیسها گیر میافتد و هیچ راه فراری برای خود نمییابد و به تنهایی با آنها درگیر میشود.
بیشتر “بلاک باستر”های هالیوودی از این امرمهم و حساس برای یک خون و خونریزی تمام عیار سود میبرند و تماشاگران را در سالن سینما میخکوب میکنند. برادران “واچایوفسکی” بعنوان خالقان ماتریکس، اسلحه به دست ستارگانشان نمیدهند. “نئو” میچرخد، نگاهی به پلیسها میکند، روی هوا بلند میشود و به شیوه یک قهرمان سنتی فیلمهای رزمی، پلیسها را به عقب میراند. از این دست درگیریها در ماتریکس کم نیست. فیلم پر است از نبردهای تن به تن. در واقع هرجا اسلحه کم میآورد، هنرهای رزمی جای آن را پر میکند و اهمیت این کار به قدری است که حدود یک بخش ۱۵ دقیقهای از فیلم به آن اختصاص داده شده است.
چندی پیش فیلم جدید کمپانی مارول “بیوه سیاه” را تماشا میکردم. اسکارلت جوهانسون در جایگاه قهرمان فیلم با ارائه فنون رزمی در صحنهای نفسگیر، بیش از پنجاه نفر را از میان برمیدارد وشکوهمند ظاهر میشود. نقطه اوج این رویکرد خالقان افسانه آمریکایی در سری فیلمهای “مردان ایکس” است. درست است که هریک از “میوتانتها” برحسب قدرتی که دارند برابر حریفشان میایستند و یا حتی اسلحه مدرنشان در جایی از بدنشان جاسازی شده است اما باز “مردان ایکس” اصالت خود را از همین نبردهای رزمی میگیرد. دو قهرمان خیر و شر در برابر یکدیگر میایستند. بطور کامل سنتی که نه، با همراهی وسایل کمکی خود اما در عمل با همان فنون رزمی میجنگند و خیر، شر را نابود میکند. این قصه برایتان آشنا نیست؟ این یکی دیگر بطور کامل آسیایی است. “ببرخیزان اژدهای پنهان” پر است از نبردهای زیبای فانتزی رزمی اما نه فقط برروی زمین. این اثر مهیج و دیدنی خاطره فیلمهای رزمی “کمپانی برادران شاو” را زنده میکند که همهی ما روی نوارهای “وی اچ اس” پر از موج و تراک با آنها شبهای تابستان را به صبح میرساندیم و آخر سر از میزان به اصطلاح خالیبندیهایش شاکی هم میشدیم! همان داستانهایی که بعدها سر از شبکههای سیما هم درآورد و با کمی سانسور پشت سرهم به نمایش گذاشته شدند. قهرمانان این فیلمهای کاراتهای بیشتر روی آسمان با هم مصاف میکردند. از دیواری به دیوار دیگر میپریدند و گاه آنقدر تصنعی بودن حرکاتشان مشخص بود که اعصاب عاشقان این فیلم ها هم به هم میریخت.
فیلمهای رزمی در گذر از “بروس لی” تا “جکی چان” و “جت لی” راه درازی را پیمودهاند. همیشه بهعنوان ژانری فاقد ارزش و تجاری صرف شناخته شدهاند و هرچند قهرمانانش در دورههای مختلف محبوب مخاطبان عام بودهاند اما پس از چند سال این ستارگان به کلی از چرخه تولید کنار گذاشته شدهاند.
آن چه در این میان جذاب به نظر میرسد استفاده جریان خاص هالیوودی از این نوع سینما است که این روزها به دوران اوجش رسیده و مخاطبان متعصب خاص خود را دارد. اگر دقیقتر به آثار ساخته شده در سالهای اخیر بپردازیم با نمونههای متعددی روبرو میشویم که از فنون و قواعد سینمای رزمی برای هرچه اصیلتر نشان دادن منشا اثرشان بهره بردهاند. اتفاقی که نه تنها تماشاگران جهانی را پس نزده بلکه باعث شده آنها در برنامه فیلم دیدن خود، فیلمهای رزمی کلاسیکتر را هم به تماشا بنشینند. نگارنده نیز در این سالها هرگاه فرصتی بوده نوستالژی تماشای فیلمهایی چون: خشم اژدها، پنجههای مرگبار، تند و تیز، سه مرد در راه سخت، تیز تر از اژدها و گیوتین را از دست ندادهام. نوستالژیهایی که روزگاری با پلاکاردهای خود بر سر در سینماهای لالهزار تهران یا سالنهای نمایش میدان امام حسین کنونی تهران، خودنمایی میکردند. آثاری که گذشت زمان جایگاهشان را با ارزش و دیدنیتر نشان میدهد.
سینمای رزمی پس از افول کامل در ابتدای دهه نود میلادی، این روزها در کالبدی تازه متولد شده است و حرفهای جدیدی برای گفتن دارد.
منبع: رسانه ستاره سینما
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0