خشونت افراطی در فیلم‌های سینمایی

به قلم: فرزاد موتمن

پایگاه خبری نمانامه: ظاهـراً “مسیٔول اسلحه” که زن بیست و چهـار ساله‌ای‌ست که این دومین فیلم او بوده، سه اسلحه براى صحنه تدارک دیده بوده (از یک کاراگاه خصوصى امانت گرفته شده بودند)، وقتى دستیار کارگردان یکى از آنهـا را به دست الک بالدوین می‌دهـد، می‌گوید :”سرده” (اصطلاحاً یعنى اسلحه امن است) اما وقتى بالدوین شلیک میکند، هـالینا هـوچینز ، فیلمبردار فیلم از ناحیه سینه زخمى شده و سپس جان می‌سپارد . کارگردان فیلم هـم که پشت سر فیلمبردار ایستاده بوده زخمى می‌شود. اما این هـمه ماجرا نیست.
این پروژه وسترن، یک فیلم “رده ب” است که از ابتداى فیلمبردارى دچار بحران مالى بوده و چند ساعت پیش از این حادثه هـفت نفر از عوامل در اعتراض به نادیده گرفتن ایمنى گروه، رعایت نشدن پروتکل‌هـاى بهـداشتى و پرداخت نشدن هـزینه هـتل، پروژه را ترک کرده بودند و هـالینا هـوچینز هـم تهـدید به ترک پروژه کرده بوده، به این ترتیب می‌توان حدس زد که پروژه اساساً بحرانى بوده است. هـم اکنون اغلب بحث‌هـا درباره اینست که آیا بالدوین که تهـیه‌کننده کار هـم هـست با اتهـاماتى مواجه خواهـد شد یا خیر و اتحادیه‌هـاى مختلف صنعت فیلم امریکا خواهـان دستورالعمل‌هـاى جدى و تازه اى براى حفظ امنیت جانى اعضاى خود شده اند.(از جمله عدم استفاده از سلاح‌هـاى واقعى سر صحنه فیلمبردارى)، اما طبق معمول آنچه که اساسى‌تر و مهـم‌تر است ، اصلاً عنوان نمی‌شود. واقعیت این‌ است که از سال ۱۹۶۲ که کوروساوا در صحنه فینال فیلم “سانجرو” ، فواره خون راه انداخت‌، ساز و کار و شکل اجرایٔى و محصول نهـایٔى صحنه‌هـاى خشن به شکلى رادیکال دگرگون شد. کاپولا در مصاحبه‌اى اعتراف می‌کند که خشونت گرافیکى “پدرخوانده”‌هـا را تحت تأثیر کوروساوا ساخته است.
خشونت اپرایٔى این فیلم قوانین سانسور را معتدل کرد و در فیلم‌هـاى مهـم دیگرى از جمله “راننده تاکسى” (اسکورسزى)، “صورت زخمى”(دپالما) و “باشگاه مشت زنى”(فینچر) تکرار شد‌، مرزهـا جا به جا شدند ‌و در پاره‌اى از فیلمهـا اجرایٔى واقع‌گرا پیدا کردند‌، مثلاً در فیلم “برگشت ناپذیر”(نویٔه). با گذشت نزدیک به شصت سال از استفاده از خشونت گرافیکى واقعگرا و گاه غلو آمیز‌، شاید دیگر وقت آن رسیده باشد که صنعت سینما به یک سیٔوال ابتدایٔى پاسخ بدهـد: آیا این هـمه خونریزى ، به نفع سینما بوده ؟ یا در تمام این سالهـا خشونت گرافیکى واقع نما خودش را بر ذات و جوهـره اصلى سینما تحمیل کرده است!