پایگاه خبری نمانامه: مگر یک عاشق سینما هم پیدا میشود که فیلم “پاپیون” اثر درخشان و فراموشنشدنی “ادوارد جیشافنر” را دیده باشد و از بازی فوق تصور و تاثیرگذار “داستین هافمن” لذت نبرده باشد. هافمن در نقش “لوئیس دگا” شخصیت یک فرانسوی کوتاه قد، زشت با سرنوشتی مختوم را به نمایش میگذارد که برای رهایی از زندان ریسک نمیکند و ادامه زندگی سخت و اندوهبار در جزیره شیطان را میپذیرد. فیلم پاپیون کاملا فیلم استیومکوئین ستاره است ولی هافمن جوان با نگاهی به سبک بازی متد، پرفرمنس خیرهکنندهای ارائه میدهد. تماشاگر در صحنه آخر فیلم زمانیکه لوئیس دگا عینک از صورت برمیدارد و قطرات اشکش را پاک میکند همراه با موسیقی متن شنیدنی جری گلد اسمیت با او همذاتپنداری برقرار میکند و هیچوقت فراموشش نمیکند. داستین هافمن کوتاه قد که زیبایی بصری چندانی هم ندارد از پیشگامان هنر بازیگری در سینمای مدرن آمریکا شناخته میشود. #هافمن در لیست بازیگرانی قرار میگیرد که خودش را به حرفه و #هنر متعهد میداند و از این جهت تهیهکنندگان او را بازیگری سختگیر و از خود راضی میدانند. اگر دهه پنجاه و پیدایش سبک “متداکتینگ” را انقلابی در بازیگری بدانیم بدون تردید چهرههای بزرگی چون: مارلون براندو ، جیمزدین جکنیکلسون ، رابرت دنیرو ، آل پاچینو ، داستین_هافمن شاخصترین آنها محسوب میشوند که هر کدام در جایگاه خود افتخارهای بسیاری را در کارنامه هنریشان به ثبت رساندهاند. داستین هافمن در طول دوران فعالیتش بیشتر ایفاگر نقش ضدقهرمانهای آسیبپذیر بود. شخصیتهایی که در روند فیلم سعی میکنند تاثیرگذار باشند ولی در پایان سرنوشت، تراژدی غمانگیزی برایشان رقم میزد.
داستین هافمن در ۸ آگوست ۱۹۳۷ در لسآنجلس دیده به جهان گشود. پدرش طراح مبلمان و یکی از خیاطهای کمپانی “کلمبیا پیکچرز” و مادرش “لیلیان” از هنرپیشه های حاشیهای #تئاتر بود. بهدلیل علاقهاش به تیاتر ، تحصیلات موسیقی در کالج معروف “سنتا مونیکاسیتی” را رها کرد و برای کسب پیشرفت به تئاتر نیویورک نقل مکان کرد. نقل قول است در همان سالها بسیاری از شبها را در منزل #جین_هاگمن (بازیگرسرشناس) به صبح میرساند. بعد از بازی در نقشهای کوچکی در تئاتر و تلویزیون برای اجرای صحنهای ” پنجمین سوار سرنوشت” جایزه بازیگری مرد را دریافت کرد و به شهرت رسید.
“مایک نیکولز” که استعداد ذاتی او را در تئاتر کشف کرده بود نقش اول فیلمش “فارغالتحصیل” را به او سپرد و این اثر خوش ساخت، هافمن سی ساله را به جایگاه یک ستاره_سینما رساند. کاراکتر “بنجامین براداک” فارغالتحصیل، نماینده نسل پایانی دهه ۱۹۶۰ بود که با جوش و خروش نهفته حرفهای بسیارتندی برای شنیده شدن داشتند. “کابوی نیمه شب” ۱۹۶۹ ساخته “جان شله زینگر” و ایفای نقش استثنایی را تسوریتسوی گوشبُر یکی از بهترین بازیهای او به حساب میآید. در فیلم “بزرگمرد کوچک” ساخته “آرتورپن” سفیدپوست بزرگ شده در میان سرخپوستانی بود که داستان او از کودکی تا ۱۲۱ سالگیاش به تصویر کشیده میشود. “سگهای پوشالی” به کارگردانی “سام پکین پا” گوشه دیگری از مهارت بازیگری او را عرضه میکند. هافمن در “دونده ماراتن” ۱۹۷۶ ساخته “جان شله زینگر” در مقابل “سرلارنس الیویه” افسانهای قرار میگیرد.
این فیلم تقابل دوسبک از هنر بازیگری را نشان میدهد. هافمن در سال ۱۹۷۹ در ارائه شخصیتی از خودراضی برای فیلم “کرامر علیه کرامر” ساخته “رابرت بنتن” نخستین جایزه اسکارش را دریافت کرد.”توتسی” ۱۹۸۲ ساخته “سیدنی پولاک” اوج هنرنمایی هافمن در دهه هشتاد است. هافمن با آرایشی زنانه، زیستن درون شخصیت یک زن را تجربه میکند و با ظرافتی خاص نقش سخت و مشکل “مایکل” را در تاریخ سینما ماندگار میکند. ایفای نقش کاراکتر “ویلی لومن” در فیلم “مرگ فروشنده” شاهکار آرتورمیلر ستایش همگان را برانگیخت. هنوز هم ظاهر فوقالعاده او با موهای خاکستری کم پشت، عینک پنسی و چشمان گود رفته از ذهنها فراموش نشده است.
“مرد بارانی” ۱۹۸۸ به کارگردانی “بری لوینسون” دومین اسکار را نصیبش کرد.
داستین هافمن در سال ۲۰۱۲ اولین فیلم خود را به نام “کوارتت” کارگردانی کرد که در گیشه نیز موفقیت چشمگیری را سپری کرد. هافمن هشتادوسه ساله بعد از یک دوره بیماری طاقتفرسا این روزها در منزلش استراحت میکند و همچنان منتظر یک شاهنقش دیگر است تا خاطرات روزهای خوش گذشتهاش را تکرار کند و شاید بتواند سومین اسکار را به مجموعه جوایزش اضافه کند.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0