نمانامه: «دایناسورها» عنوان اثر جدید سجاد قنواتی نویسنده و شاعر جوان است. این داستان روایتگر زندگی پسری جوان است که در آستانه تولدش در سالهای آغازین جوانی با بحرانی رو به رو میشود که تمام زندگی و آیندهاش را دستخوش تغییرات میکند.
داستان بلند « دایناسورها» در جنوب کشور اتفاق میافتد، آنجا که به همان اندازه دایناسورها باستانی و کهن است و البته هنوز پا بر جاست. نویسنده کتاب «دایناسورها» کوشیده است با بهرهگیری از سبک ادبی متفاوت در زمینه داستان نویسی معمول این سالهای ایران، عمق مورد نیازموضوع داستان را به آن ببخشد.
داستان را میتوان با بررسی المانهای برجسته آن در دسته مجیک رئالیسم قرار داد.
– مجیک رئالیسم در داستان چه میکند؟
در یک اثر مجیک رئالیستی ، جهان داستان هنوز در دنیای واقعی بنا شده است، اما عناصر خیالی در این جهان به واسطه عواملی که موجب ایجاد اختلال در عملکرد طبیعی مغز میشوند، عادی تلقی میشوند.
اصطلاح “magischer realismus” (در زبان آلمانی) که به “رئالیسم جادو (magic realism)” ترجمه میشود، اولین بار در سال ۱۹۲۵ توسط منتقد هنری آلمانی، فرانتس روه (Franz Roh)، در کتاب “پس از اکسپرسیونیسم: واقعگرایی جادویی” استفاده شد. وی این اصطلاح را برای توصیف “عینیت جدید” به کار برد، سبکی از نقاشی که در آلمان در آن زمان رواج داشت و جایگزینی برای رمانتیک گرایی اکسپرسیونیسم بود.
ویژگیهای مجیک رئالیسم چیست؟
بهتر است قبل از خواندن دایناسورها، ویژگیهای مجیک رئالیسم را بشناسیم، همین امر باعث میشود از داستان حظ کامل ببریم:
– بسترسازی واقعگرایانه: داستان دایناسورها در شهری اتفاق میافتد که همگی ایرانیان کم و بیش با این شهر آشنا هستند. خانه، دوستان، دانشگاه، بیمارستان ها و … همه مکانهایی آشنا هستند و حتی زمان داستان هم مشخص و معمول است.
– عناصر جادویی : المانهای جادویی در داستان گاه و بیگاه پدیدار میشوند و خواننده بی هیچ دشواریای آنها را میپذیرد چرا که میداند بر اثر توالی کدام رویدادها اتفاق افتاده است.
– اطلاعات محدود: نویسنده در داستان اگرچه اطلاعات مورد نیاز را به خواننده میدهد اما در مواردی که وهم و سحر و جادو وجود دارد دست از دادن اطلاعات میکشد تا برای خواننده عادی سازی کند.
– نقد: نویسندگان اغلب از رئالیسم جادویی برای ارائه انتقادی ضمنی از جامعه، به ویژه سیاست و نخبگان، استفاده میکنند. در داستان دایناسورها با نقد انواع جوامعی که روزمره با آنها در ارتباط هستیم مواجهه میشویم، نقد خانواده، دانشگاه، همشهریان و …
– ساختار منحصربهفرد پیرنگ: در مجیک رئالیسم داستان از یک قوس روایی معمولی پیروی نمیکند و مانند یک ژانر ادبی، آغاز، میانه و پایان مشخص ندارد. این امر باعث ایجاد یک تجربه متفاوت میشود، زیرا خواننده نمیداند چه زمانی پیرنگ پیش میرود یا چه زمانی کشمکش رخ میدهد. خواننده اثر دایناسورها ناچار است داستان را خط به خط و کلمه به کلمه دنبال کند، تا به پایان بندی برسد. البته که پایان بندی داستان برای هر خواننده در دایناسورها متفاوت از دیگری است.
داستان بلند « دایناسورها» نوشته سجاد قنواتی اگرچه قرار بود در اغاز سال ۱۴۰۱ در نشر پرسمان به چاپ برسد، در واپسین روزهای سال ۱۴۰۰ به درخواست خوانندگان روانه بازار کتاب شد.
.
غزل قربانپور
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0