به قلم: جبار آذین
نمانامه: باز هم بیست و یک شهریور ماه و روز ملی سینما از راه رسید. نمی دانم این روز را به اهالی سینما باید تبریک گفت یا تسلیت! زیرا سینمای ملی که هیچ، آقایان بالا نشین سینما، چیزی از حیات سینما و هوایی سالم برای تنفس سینماگران کشور باقی نگذاشته اند که مایه دلخوشی و امید و حتی دورنمایی از آینده نیک سینمای کشور باشد.
آنقدر آشفتگی، نابسامانی، تفرقه، حیف و میل، دلمردگی، انحراف و بیکاری در فضای سینمای نیم جان ایران موج می زند که انگیزه و امکان فعالیت را از همگان سلب کرده است و آن ها هم که در چنین شرایط،کار می کنند، خارج از این دو گروه نیستند:
یک؛ سینماگران عاشقی که پوستی کلفت دارند و با چنگ و دندان و قرض و قوله، از زندگی هنری خود و سینما حراست می کنند.
دو؛یا ازخودی ها و وابستگان هستند که کنار سفره رفاقت و سیاست و منافع نشسته اند.
با این وصف، شاید بشود «روز سینما» را نه روز ملی سینما را چون ایران، فاقد سینمای ملی است، به عده ای تبریک و به گروهی دیگر تسلیت گفت. به همین دلیل این روز را در دوران غیبت کبیر سینمای ملی وصنعت سینما و روزهای خوش سینما و سینماگران، به هنرمندان سختکوش که به رغم تمام سختی ها و تلخی ها، هنوز به دیوار سست یاس تکیه نداده و می کوشند، حضور سینمایی خود را در این برهوت، حفظ کنند و آنها که امیدوارند، روزی و روزگاری سینمای ایران، احیا و صنعت و ملی شود، تبریک می گویم و به اکثریت که نه می توانند ونه می گذارند، فعالیت کرده و یار و یاور سینما باشند، تسلیت عرض می کنم و امیدوارم-هرچند با وجود غلط ها و نادانیها و ناتوانیها و کار نابلدی مدیران و انفعال گروه های سینمایی، چشمایم آب نمی خورد، سینمای ایران از بندهای سیاست، تجارت، کجروی و آلودگی رها و آباد شود و روزی به راستی در تقویم فرهنگ و هنر ملی و مردمی ایران زمین، به جشن بزرگ ملی سینما اختصاص یابد و شاهد شادمانی اهالی فرهنگ و هنر و سینما و مردم و شکوفایی سینمای ملی ایران باشیم!
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0