به قلم: محمدعلی سلطانی (محقق و پژوهشگر کرمانشاهی)
نمانامه: «سرانجام» کتاب گستردهای است به زبان کُردی اورامی که واژگانی از فارسی، کردی لکی، لُری، کردی کرماشانی، کردی دیمیلی یا زازایی، کردی کرمانجی، گویشهای سایر نقاط قلمرو ایران فرهنگی در مرزهای غربی که نقاط تجزیه شده کردستان را شامل میشود، در آن دیده میشود. چون عقیده علویان (یارسان) دَوْری است و نه خَطّی، بنابراین مجموعه کتاب سرانجام از دورههای متعدد تشکیل شده است که ازقرن سوم هجری تا زمان حال را در بر میگیرد و این خود گنجینهای عظیم است که اکثر مستشرقان و پژوهشگران ادیان و عرفان را به شگفتی واداشته است.
«سرانجام» همانند «اوستا» در آغاز نسخهای منحصر بوده است و سرودههای دههجایی منظوم و ملهم آن ادوار به شیوه متون مانویان تدوین یافته و سرودهها را «کلام» و اجزای آن را «بند» و «واته» میگویند. بنابراین خوانندگانِ سرودهها را «کلامخوان» مینامند. کلامخوانان به شیوه هنرمندان مذهبی ایران باستان کلامها را با ساز تنبور که ساز مقدس علویان یارسان است، در هفتاد و دو مقام موسیقایی یارسانی با نوایی گرم در مراسم مذهبی خود میخوانند.
سرانجام به معنای آغاز و انجام یا اول و آخر است. این ضربالمثل فارسی که میگوییم: «دنیا دو روز است»، ضربالمثلی علوی است. اگر اندکی دقت کنیم، دنیا دو روز نیست، بلکه روزهای متوالی و پی در پی است، اما در این ضربالمثل به تأیید کلامدانان پیشکسوت که جز انگشتشماری سالمند از آنان باقی نماندهاند، دو روز مقصود یک روز که به دنیا میآییم و متولد میشویم و روزی که از دنیا رخت برمیبندیم؛ روز تولد (سر) و روز مرگ (انجام) است، که همچنان در سیر صعودی خود تکرار میشود. «سرانجام» که مترادف اول و آخر است، در آیین علویان یارسان به هر دو معنا یعنی سرانجام و هم اول و آخر اصطلاحی دعایی و مقدس است که در مکالمات علویان رایج و متداول است. این توضیح و روشنگری درباره واژه سرانجام نخستین بار است که چاپ و منتشر میشود.
کلامهای پیش ازقرن هفتم هجری در دوره سیداسحاق برزنجی که به «سلطان سهاک» یا «شاه اورامان» شهرت دارد و دوره محوری و اصلی از ادوار اعتقادی علویان یارسان به شمار میرود، تدوین یافته است. سرانجامهای پیش از دوره او متعدد و مهم هستند و آنچه در دوره سلطان سهاک که به «دوره پردیوری» معروف است، شامل شش دوره است: ۱ـ دوره هفتوانه، ۲ـ دوره بارگه بارگه، ۳ـ دوره گلیم و کول، ۴ـ دوره چهلتن، ۵ ـ دوره عابدین، ۶ ـ خرده سرانجام۳۲ که با دورههای تکمیلی پیش از پردیور، «هفت دوره» را در بر میگیرد و این هفت به معنای کمال حقیقت، در دوره سلطان سهاک است و… دورههای پیشین از دوره کمال حقیقت = پردیور = دوره سلطان سهاک به ترتیب، دوره بهلول، دوره شاخوشین، دوره باباسرهنگ، دوره باباجلیل، دوره باباناووس، بیاوبس ساجناری، دوره پیره و پیرالی، دوره برزنجه، دوره عالیقلندر، که متعلقات مهم و مفصلی بر دورههای پیش و پس از پردیور و همچنین بر دوره پردیور وجود دارد. چون دامیار دامیار، گروگرو، کلام بابایادگار و زلال زلال یا کلام دوره شاه ابراهیم و… این عناوین اصلی است و بخش مفصل دیگر ادعیه، سرودههای مناسبتی مرگ، ازدواج، نامگذاری نوزاد، سرسپاری و… دورههای مقدس و مهم شاه میهمان، کلام خان الماس (خاندان آتشبگی)۳۳ و کلام شاه هیاس (خاندان شاه هیاس)۳۴ و دوره آسیدفرضی۳۵ و… به انضمام «تذکره اعلی» نخستین سرانجام فارسی مربوط به خاندان آتشبگی که با مقدمه مفصل به زبان انگلیسی به اهتمام ایوانف در ۱۹۵۰م در هند چاپ و منتشر گردید.۳۶
در کنار این متون کُردی و فارسی، همچنین متون مفصل و متعدد کلامات ترکی در حوزه آذربایجان و کلامات لری در حوزه لرستان مربوط به خاندان آتشبگی و کلام قوشچی اُغلی از یاران قدسی شاه ابراهیم و… آخرین دوره یریتنی یا زبور حقیقت که کلام چهل تن دوره حیدری نیز گفته میشود که سرودههای چهل تن از یاران قدسی آقا سیدبراکه گوران را شامل میشود،۳۷ و سپس «شاهنامه حقیقت» به فارسی در تلخیص و توضیح سرانجامها از حاج نعمتالله جیحونآبادی۳۸ و… که دریای مواج کلامات یادشده و ملحقات و متعلقات آنها دهها هزار صفحه تاریخ، اعتقاد و اسطوره در حوزه ایران فرهنگی را به زبان کردی اورامی، ترکی و فارسی را از قرن دوم تا امروز در بر میگیرد و این تنها ذکر عناوین اصلی در ایران است و چنانچه دواوین اشعار کردی و ترکی و فارسی در این حوزه چون دیوان شاه ختایی و… را اشاره کنیم، اطاله کلام خواهد شد.۳۹ تعدادی از این متون در ایران و فرانسه چاپ و منتشر شدهاند۴۰ و پس از انقلاب نیز تعدادی در ایران تکثیر یا در حکومت اقلیم کردستان به عنوان پشتوانههای زبان کردی و سیر تاریخ زبان و ادبیات کردی ازقرن دوم تا امروز مورد استفاده قرار گرفته و چاپ و منتشر شدهاند.۴۱
سرانجام حاکی از تجلی چهارگانهای است ۱ـ اساطیر، پیامبران و پهلوانان ایرانی (ملیت)، ۲ـ حکمای یونان (خرد)، ۳ـ انبیای خطی از آدم تا خاتم (آزادی و عدالت)، ۴ـ آل علی (مکتب و مذهب) و در جغرافیا نیز با اینکه اکثر نقاط جهان را در بر میگیرد، اما بیشتر بر هند، ایران، شام و آناتولی و شهرهای مدینه، مکه، کربلا و کوفه تکیه دارد، بهویژه قلمرو ایران فرهنگی برای علویان مقدس است و شهرزور کردستان ارض موعود آنان محسوب میشود.
در متون سرانجام از تقدس ایران به کرات یاد شده است. از جمله در متن دوره باباسرهنگ دودانی آمده است: سهرههنگی دودان…ر ئهز کهنامیمهن سهرههنگی دهودانر چــهنی ئیرمانان مهگیلیم هـهردانر مهکوشم پهری ئایینی کوردان.۴۲ترجمه: «سرهنگ دَودان، من که سرهنگ دودان هستم، با یاران روحانی خود، کوهها و تپهها را درمینوردیدیم و برای [بقای] آیین کردها تلاش میکنیم» که در بعضی از نسخهها «آیین ایران» آمده است هر چند آیین کُردان و آیین ایران مترادف یکدیگرند.
متن کلامی سرانجام به حدی در دوستداری و پیوند با زبان و فرهنگ ایرانزمین ژرف و دقیق است که بهرغم تمامی برداشتهایی که از سلطنت غزنویان و مذهب سلطان محمود و نزدیکان او و نسبت هجو فردوسی و بحثهایی که امروز به تلاش متفکران در بحث ایرانشناسی مردود شناخته شدهاند، جلوس سلطان محمود غزنوی و احیای زبان و ادب فارسی و تولد شاهنامه را در آن دوره با تمام تناقضهای موجود شخصیتی و تاریخی سلطان محمود به عنوان یکی از ادوار اعتقادی اهل حق (یارسان) میشمارند. شادروانان شاهنامهدان و شاهنامهشناس گویی دفاعیههایی را که عیناً ارائه میشود، در دفاع از متن ژرفپوی سرانجام و انتخاب و اعتقاد پیروان آن به قلم آوردهاند؛ شادروان استاد مسکوب مینویسد: «… اما در ساحت جامعهشناسانه (و در روند تاریخ) در برابر اقوام همدین و در نتیجه «همهویت» ـ بهویژه عربها ـ ما همچنان به عنوان مردمی متفاوت و دارای هویت خود بر جای ماندیم. از نظر تاریخی، ایرانی و مسلمان و از نظر اجتماعی مسلمان و ایرانی؛ بسته به آنکه از چه زاویهای نگاه کنیم، یکی مقدم و یکی مؤخّر.
در مورد ملتی که استقلال سیاسی ندارد و تحت تسلط خارجی است، تشکیل حکومت ملی یعنی به دست گرفتن سرنوشت اجتماعی خود، یعنی پی افکندن و بناکردن تاریخ خود؛ کاری که در ایران قرن چهارم هجری شد. دولتهای ملی شکل میگیرند یا صورتمند میشوند. علت وجودی این حکومتها پیدایش ملیت ایرانی بود. این حکومتها چون عرب نبودند، تشکیل شدند. بنابراین از همان آغاز سعی کردند تا علت وجودی و پایگاه حکومت خود ـ ایرانی بودن ـ را تقویت کنند؛ «ایرانیت»، هویت و حس ملی ایرانی بر دو شالوده و دو ستون عمده استوار بود: زبان و تاریخ. آنها برای اینکه صاحباختیار زمانِ حال خود بشوند، باید زمان گذشته را بازمیشناختند و زمام آن را به دست میگرفتند و این کار را کردند. در مورد زبان، خاندانهایی مثل سامانیان، صفاریان، بلعمیان، آل محتاج، آل سمیجور، در خراسان و سیستان و ماوراءالنهر، هم شروعکننده و هم تشویقکننده بودند. آنها از مردم دانا و سخندان، از شاعران و نویسندگان خواستند که به زبان فارسی بسرایند و بنویسند و به این ترتیب فارسینویسی شروع شد و اما بعد که ترکان به حکومت رسیدند، در زمینه زبان و ادب، همان سیاست و روش پیشنیان یعنی سامانیان و دودمانهای ایرانی دیگر را ادامه دادند.
سبکتکین ـ سرسلسله غزنویان ـ خود از سپهسالاران سامانی بود. با تشکیل سلسله جدید، سپاه و سپاهی به دست ترکان افتاد و در دست آنها باقی ماند؛ ولی دستگاه دیوانی و بسیاری از دیوانیان که فارسیزبان بودند، به فرمانروایان تازه پیوستند. نگاهی به تاریخ بیهقی نشان میدهد که دوره مسعود غزنوی، حاجب بزرگ (بلکاتکین)، حاجب جامهدار (یارق تغمش)، سالار غلامان سرایی (بکتغدی) یا فوجهای سپاهیان گزیده (ترکمان، قزل، بوقه، کوکتاش) خلاصه نزدیکان پادشاه و صاحب مقامهای درباری و لشکری، ترکاند، اما نه تنها سپاهسالاران کدخدای فارسیزبان دارند، بلکه مراسم شاهانه نوروز و مهرگان و جشن سده برجاست و بزرگان لشکری و کشوری به یکسان در آن شرکت میکنند. مهمتر از اینها رسمیت زبان فارسی است. وقتی رسول خلیفه بغداد نامه او را به سلطان مسعود میدهد، نخست متن عربی و سپس ترجمه فارسی آن به وسیله بونصر مُشکان خوانده میشود. سند و نوشته میان ترک و فارس، یا حتی خود ترکان، به فارسی است؛ مثل عهدنامه مسعود و منوچهرقابوس امیر گرگان و طبرستان، یا نامه سلطان مسعود به خانِ ترکستان، قَدرخان، که متن این هر دو در تاریخ بیهقی آمده است.
داستان دربار محمود و شاعرانش، معروفتر از آن است که نیاز به یادآوری باشد. باری، مقصود این است که به طور کلی سیاست فرهنگی غزنویان، ادامه سیاست سامانی بود و سپس جانشینان آنها، سلجوقیان، نیز همان راه و رسم را دنبال کردند. جالب توجه این است که در دورههای بعد نیز ترکان دیگری در سرزمینهای دیگر، یعنی گورکانیان هند و عثمانیان، دوستدار زبان فارسی بودند و آن را در هندوستان و آسیای صغیر رواج دادند. در طی قرنها، سلسلهها و فرمانروایانی ترک وسیله گسترش فرهنگ و ادب ایران و زبان فارسی بودند. البته فاتحان نیز به هویت و تمایز خود از مردم سرزمینهای گشوده توجه داشتند؛ اما نه از راه زبانی که بدان نمینوشتند و به کارهای کشورداری و اداره مُلک و ملت نمیآمد، بلکه بیشتر از راههای نظامی، سیاسی و عقیدتی: ارتش، رابطه ویژه با خلافت بغداد و گاه علیرغم مردم بومی، پیوستگی و تعصب در مذهبی که تازه به آن گرویده بودند.»۴۳ ادامه دارد
پینوشتها:
۳۲ـ رک: سوری، ماشاءالله، سرودهای دینی یارسان، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۰ر افضلی، سیدقاسم، دفتر رموز یارستان، چاپ رستمی، تهران، ۱۳۵۰ ر صفیزاده، صدیق، نامه سرانجام، انتشارات هیرمند، تهران، ۱۳۷۵ر طاهری، طیب، سرانجام، ئینستیتویی کهلهپوری کوردی، سلیمانی، ۲۰۰۸ ر شاه ابراهیمی، سیدامراله، دوره برزنجه، جمخانه صحنه، ۱۳۸۷ ر ــ ، دوره پردیور (هفتوانه، بارگه بارگه، چلتن و گلیم و کول)، جمخانه صحنه، ۱۳۸۹ ر ــ ،قالب (گواهی سرکوه شاهو)، جمخانه صحنه، ۱۳۹۳ر دکهای، سیدعلی، کلام دوره باباناووس، کرمانشاه، ۱۳۸۹ر دکهای، سیدفضلالله، دیوان حضرت باباناووس، نشر ثالث، تهران، ۱۳۹۴ و …
۳۳ـ چراغپوران، سیدکیومرث، شرح کوتاه بر بعض کلامهای مبارک حضرت خان الماس، انتشارات ایمان، تهران، ۱۳۸۹ .
۳۴ـ محمودی جیحونآبادی، سیدشمسالدین، کلام دوره شاه حیاس (پیرامون شرط و اقرار پردیوری)، ؟؟، ۱۳۸۴
۳۵ـ شاه ابراهیمی، سیدامراله، سیدفرضی، شیخ امیر (شرح و ترجمه کلامات)، شرح احوالات آقا تیمور بانیارانی، جمخانه صحنه، ۱۳۷۴٫
۳۶ـ ایوانف، تذکره اعلی (سرانجام آتشبگی) انتشارات انجمن اسماعیلی هند، بمبئی، ۱۹۵۰ .
۳۷ـ طاهری، طیب، زبور حقیقت (دوره ظهور ذاتی سیدحیدر «براکه» و سی و شش شاعر حقیقت)، خانه موکریانی اربیل (ههولیر)، ۲۰۱۳ ر هومت، یوسف، دفاتر حقیقت چهلتنی کلام دوره آسیدبراکه، انتشارات ارزان، سوئد ۲۰۱۴ .
۳۸ـ دکتر مکری، محمد، حقالحقایق یا شاهنامه حقیقت، حاج نعمتالله جیحونآبادی، کتابخانه طهوری، تهران، ۱۳۶۱ ـ این مجموعه را که ۱۱۱۱۷ بیت است، از نظم به نثر برآورد و برگرداندهام (رک: سلطانی، محمدعلی، حقالحقایق یا شاهنامه حقیقت حاج نعمتالله جیحونآبادی، نشر سُها، تهران، ۱۳۹۳).
۳۹ـ اسماعیلزاده، رسول، خطایی شاه اسماعیل صفوی (کلیات دیوان، نصیحتنامه، دهنامه،قوشمالار، فارسجاشعرلر)، انتشارات بینالمللی الهدی، تهران، ۱۳۸۰ر اگر آثار اعتقادی ترکی علویانِ ایلخچی تبریز چون کشفالاسرار، قطبنامه، دیوان فاتحی، دیوان همتی، دیوان نسیمی، دیوان رهبری، دیوان حقیقی، دیوان باباحاضری، دیوان عاشق پاشا رک. (بابازاده، پرویز، حماسه پرشکوه اهل حق چهلتنان، ــ ، تهران، ۱۳۴۷) و… متون نظم و نثر علویان ترکیه چون ولایتنامهها و بویوروق و نفسها و دیوان یونس اَمره و… آثار علویان سوریه به عربی که اکثرقریب به اتفاق از سرانجامهای کُردی سرچشمه میگیرند، ذکر عنوان کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود… و نیز متون متعلق به دیدهداران منفرد که در عراق و ایران ظاهر شدهاند؛ چون: دده نظر گرمیانی کرکوک ۱۲۰۷ ـ ۱۲۹۶مر پیرویس محمدامین سیابیم، کرکوک ۱۸۱۷ ـ ۱۸۹۳مر شیخ نظرعلی صحنهای (معروف به جناب) ۱۲۵۱ ـ ۱۳۳۴ر سیدنصرالدین جیحونآبادی؛ ۱۳۶۷ش ر سیدیعقوب ماهیدشتی، ۱۲۲۹ ـ ۱۲۹۷ر ایل بگی جاف ۸۹۸ ـ ۹۶۱قر تیمور بانیارانی (رک: سید نصرتالله زرین، دیوان شاه تیمور، ـ ، ۱۳۸۳) ر و در نهایت آثار فارسی و کُردی حاج نورعلیالهی و…
۴۰ـ شادروان دکتر مکری در ۱۲۹۸ش در کرمانشاه متولد شد. پس از اتمام مراحل تحصیلی متوسطه، در رشته ادبیات فارسی تا پایان مرحله دکتری ادامه تحصیل داد. وی بهویژه در امر پژوهش تاریخی، دینی و فقهاللغوی زبردست و شاگرد و همکار بزرگانی چون بهمنیار، محمد معین، همایی، فروزانفر و… بود و مدتی با بنیاد لغتنامه دهخدا همکاری میکرد و استاد زبان و ادبیات فارسی و زبان پهلوی ساسانی در دانشگاه تهران بود (۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۳). آثاری که او در حوزه اهل حق ارائه نمود: ۱) حقالحقایق یا شاهنامه حقیقت، تهران، کتابخانه طهوری ۱۹۸۲مر ۱۳۶۱شر ۲) الوهیت نور و نار در اساطیر قدیم، مؤسسه انتشاراتی پترز، ۱۹۸۲ر ۳) دوره دیوانه گَوْرَه یا دیوان عالی یاران حقیقت بر فراز کوه شاهو، کتابفروشی کلنیکسیک ۱۹۷۷ر ۱۳۵۶شر ۴) دُرّهالبیضاء و میثاق ازلی، مجله آسیایی پاریس، ۱۹۷۷ر ۵) بهلول دانا و یاران حقیقت، پاریس، ۱۹۷۴ر ۶) یکهسوار اسب کبود، موکل باد، پاریس، ۱۹۷۴ر ۷) سرانجام حقیقت (روایات چهارگانه) متن مصحح + تلبیس ابلیس، پاریس، ۱۹۷۳ر ۸) پژوهشی در باب کلام گورانی، پاریس، ۱۹۶۹ر ۹) سماع و موسیقی مذهبی کردان اهل حق ایران، (دایرهالمعارف موسیقیهای تقدسآمیز)، پاریس، ۱۹۶۸ر ۱۰) باز الهی و بوستان پردیور (به زبان فرانسه در مجله آسیایی پاریس)ر۱۱) صیاد الهی و شاهباز ازلی (به زبان فرانسه)، ویسبادن (آلمان)، ۱۹۶۷ر ۱۲) رازهای عرفانی کردان اهل حق، پاریس،۱۹۶۶ر ۱۳) مسأله آفرینش در نزد کردان اهل حق (مجموعه مقالات و گزارشهای علمی بیست و پنجمین کنگره شرقشناسان) مسکو، ۱۹۶۳ر ۱۴)قباله «راز مگو» و «سنگ سیاه»، پاریس، ۱۹۶۸ر ۱۵) اجاق کُرد، مجله اتنوگرافی پاریس،۱۹۶۱ر ۱۶) رموز تأویلی مروارید و افسانههای مربوط به آن، مجله آسیایی، پاریس، ۱۹۶۰ر ۱۷) بحث «جامهپوشی» و «مظهریت»، مجموعه مقالات و گزارشهای علمی کنگره، ویسبادن، ۱۹۵۹ ر ۱۸) پنجاه و دو کلمه شیخ امیر، پاریس، ۱۹۵۶ر ۱۹) رموز تأویلی مروارید و افسانههای مربوط به آن، مجله آسیایی، پاریس، ۱۹۶۰٫
۴۱ـ خهزنهدار، مارف؛ میژووی ئهدهبی کوردی، ج۱ ـ ۶، بلاوکردنهوهی ئاراس، ههولیر، ۲۰۰۴٫
۴۲ـ سرانجام، دوره باباسرهنگ، ص۵۴٫
۴۳ـ مسکوب، شاهرخ، هویت ایرانی و زبان فارسی، نشر باغ آینه، تهران، ۱۳۷۲، ص ۴۴ ـ ۴۵٫
۴۴ـ دکتر مرتضوی، منوچهر، فردوسی و شاهنامه، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، ۱۳۶۹٫
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0