محمدرضا غفاری بازیگر سریال «آشپزباشی» پس از حدود یک دهه دوری از تلویزیون، مدتی است که با سریال «سایه بان» روی آنتن شبکه دو است. سریالی که امیدها، دوستی ها، عشق و رفاقت ها را به تصویر کشیده است و بازیگران جوانتر در کنار پیشکسوت های این حرفه، حقایق جامعه را در قالب داستان های شنیدنی روایت می کنند.
غفاری نیز یکی از بازیگران اصلی این مجموعه است که آرمان را بازی می کند. جوانی که برخلاف میل خانواده اش دلبسته دختری است که از طرفی برای بدست آوردن او تلاش می کند ولی سعی نمی کند به خاطر خواسته هایش مقابل خانواده اش بایستد.
او در یکی از روزهای نخست زمستان مهمان بانی فیلم شد و پیرامون این سریال و کارهای سینمایی اش به گفت و گو نشست که در ادامه می خوانید:
شما حدود یک دهه قبل در سریال «آشپزباشی» حضور داشتید و پس از آن در هیچ سریالی بازی نکردید تا اینکه با «سایه بان» به تلویزیون بازگشتید. قطعا نقش آرمان و فیلمنامه این سریال آنقدر برایتان مهم و جذاب بود که بعد از سالها در یک مجموعه بازی کردید.
– من بعد از «آشپزباشی» حدود ۹ یا ۱۰ سال در هیچ کار تلویزیونی بازی نکردم. نه تله فیلم و نه سریال. در این مدت سالی یکی دو کار در سینما کار می کردم. اما دو سه سالی بود که دلم می خواست در یک کار خوب تلویزیونی بازی کنم که «سایه بان» پیشنهاد شد.
در این مدت پیشنهاد بازی در سریال تلویزیونی داشتید؟
– بله داشتم اما پیشنهادهایی بودند که دوست نداشتم و به نوعی با سلیقه من همسو نبودند. شاید کارهای خوبی بودند اما بازی در آنها من را خوشحال نمی کرده. تا اینکه برادران محمودی به من پیشنهاد این کار را دادند و اصلی ترین فاکتوری که باعث شد من بعد از یک مدت در سریالی بازی کنم، برادران محمودی بودند. چون فیلم سینمایی شان را دوست داشتم و این کار هم فیلمنامه خوبی داشت و نقش خیلی خوبی پیشنهاد شده بود که دوست داشتم.
یعنی از همان ابتدا به خاطر تجربه خوب سینمایی که داشتند و بعد به خاطر ویژگی هایی که آرمان داشت، مشتاق شدید که در این سریال بازی کنید؟
– بله و اینکه دغدغه هایشان را می شناسم.
و اینکه قطعا می دانید که نخستین تجربه سریال سازی آنها بدین شکل بوده است؟
– بله و این هم در تصمیم گیری من بی تاثیر نبود و اینکه در پروسه کار، این آدمها کم فروشی نکردند. ما سریال های بسیاری را می بینیم که در آنها کم فروشی می شود. یعنی سرهم بندی می شود. اگر بخواهم راجع به «سایه بان» بگویم، ما تک تک پلان هایمان دکوپاژهای خیلی خوب و سینمایی دارد و این یعنی احترام به مخاطب.
خودتان هم به عنوان بیننده کار را دنبال می کنید؟
– بله و از دیدن سریال لذت می برم و از طرفی دیدن نتیجه کار هم برایم دلنشین تر است.
آرمان می تواند الگوی مناسبی برای مخاطبان جوان این سریال باشد. به واسطه احترام و علاقه ای که به پدر و مادر خود دارد. اتفاقی که این اواخر در فیلم ها و سریال ها کمتر دیده می شود و ارتباط خوبی بین خانواه ها و فرزندانشان نیست. نظر شما در این باره چیست؟
– اینکه توانسته باشم این نقش را دربیاورم در حیطه کاری من نیست و بیننده های این سریال باید در این باره نظر بدهند. اما خب هدایت کارگردان ها و فضای خوبی که در کار بود، در این قضیه بی تاثیر نبود. در عین اینکه آرمان خیلی نقش دوری از من نیست. جوانی است که شبیه اغلب جوان های این جامعه دغدغه های خودش را دارد و سعی می کند با دختری که دوست دارد، زندگی کند و از این نظر چیز دور و دروغی نیست. چون نمونه هایی از این شخصیت را می توان در جامعه دید.
معمولا ما در تلویزیون و به خصوص در سینما خانواده های از هم گسیخته ای را می بینیم که فرزندانشان دچار عقده های بسیاری هستند. اما آرمان این ویژگی منفی را ندارد. به همین دلیل هم می تواند الگوی خوبی باشد و هم مخاطب ارتباط بهتری با این شخصیت برقرار کند.
– اگر این اتفاق افتاده باشد که خیلی خوشحال می شوم. چون من به شخصه چیزی را به کار خودم منگنه نمی کنم. فقط بیننده و کسی که کار را می بیند، می تواند در این باره نظر بدهد و آن را نقد کند.
چه فیدبکی از مخاطبان این سریال تا به امروز گرفته اید؟
– خیلی خوب بوده است. البته که نمی توانم بگویم همه صد درصد از کار راضی بودند. اما خوشبختانه نظر مثبتی به کار داشتند.
معمولا چه انتقادهایی از کار و یا بازی خودتان از جانب مخاطبان سریال دریافت کرده اید؟
– من فقط می توانم نظر خودم را بیان کنم و اینکه به عنوان یک مخاطب از دیدن سریال لذت می برم. نه به عنوان عضوی از این کار و یکی از بازیگران آن. به عنوان یک بیننده سریال را دوست دارم. به نظرم خیلی دلنشین است و دروغ نمی گوید و بخشی از فضای جامعه خودمان را نشان می دهد. ضمن اینکه شعار نمی دهد و آدم ها همه مثبت و سفید نیستند. به این خاطر که هیچ کدام از ما آدمها در زندگی مان کاملا مثبت و سفید نیستیم. همه ما خوبی و بدی را در کنار هم داریم. بنابراین همین که همه چیز در این سریال ساده و ملموس است، آن را جذاب می کند.
شما که این سریال را دوست دارید، چرا کم سریال بازی می کنید. چون اولین کارتان سینمایی بوده، نسبت به تلویزیون موضع خاصی دارید؟
– من نمی گویم فیلمنامه ها خوب نبوده، شاید با سلیقه من یکی نبوده و حداقل فیلمنامه هایی که به من پیشنهاد شده، چندان مورد علاقه من نبوده است.
از این تصمیمتان هیچ وقت پشیمان نشده اید؟
– نه به هیچ وجه.
خیلی از بازیگران سینما نسبت به کار در تلویزیون موضع می گیرند. در صورتی که ما بازیگران بزرگی در تاریخ سینمای جهان داریم که از تلویزیون به سینما آمده اند و شهرتشان را مدیون تلویزوین بوده اند!
– من که نخستین کارم فیلم «رویای خیس» پوران درخشنده بود و از این نظر هم هیچ گاردی برای تلویزیون نمی گیرم. اتفاقا مخاطبان گسترده تری نسبت به سینما دارد و این هم به نوبه خود جذاب است. اما به شرطی که کار خوبی باشد. فیلمنامه خوبی داشته باشد و گروه خوب و حرفه ای آن را بسازد. البته من سعی می کنم که کارها را با سلیقه خودم انتخاب کنم و آن چیزی که من را خوشحال می کند، انجام می دهم.
یعنی آن نقش مال شما باشد و فکر کنید که می تواند نقش خوبی باشد؟
– نه بیشتر فیلمنامه برایم مهم است و اینکه وقتی آن را می خوانم، دوست داشته باشم و از خواندن آن مثل یک کتاب لذت ببرم. بعد از ان گروهی که سازنده آن اثر هستند برایم مهم است. اینکه اگر فیلم سینمایی است، من باید یکی دو ماه سر آن کار خوشحال باشم.
سر این سریال خوشحال بودید؟
– بله من چند ماه با این گروه همکاری کردم و فضای کار را دوست داشتم و از روزهایم و کار کردنم لذت بردم. نگاهم به این کار بدین گونه است، نه اینکه فکر کنم یک کار روزمره است که باید از آن پول دربیاورم.
اما کم کار بودن در این حرفه باعث فراموشی می شود.
– برای من مهمتر از اینکه فراموش نشوم این است که از ان کار لذت برده باشم و از بودن در آن فیلم یا سریال خوشحال باشم. در غیر این صورت پرکارتر از این بودم. البته نمی گویم ان کارهایی که بازی کردم و باعث خوشحالی و رضایت من بوده، کارهای بی نظیری بودند. اما من به شخصه از آن تجربه ها خوشحال بودم. برای من همین کافی است که در این سریال چند ماه احساس خوبی داشتم.
کار کردن با دو کارگردان در یک مجموعه کار سختی نبود؟
– نه سخت نبود. چون نسبت به یکدیگر و سبک کاری هم شناخت کامل دارند و از طرفی کارشان را هم بلدند و انسان های بسیار خوبی هستند.
فکر می کنم تا به حال تجربه تئاتر نداشته اید.
– نه متاسفانه.
تا به حال به تئاتر فکر هم نکردید؟
– چرا ولی باید پیش بیاید. یعنی پیشنهادی شود که من بتوانم آن را انجام بدهم. البته فکر می کنم چون تا به حال چنین تجربه ای نداشتم، برایم کمی سخت باشد. البته امسال قصد دارم که روی صحنه بروم. اما چون قطعی نشده است، نمی توانم در این باره صحبت کنم.
خیلی از بازیگران سینما هم به تازگی به اجرای روی صحنه علاقه مند شده اند!
– ترجیح می دهم در این باره ورود نکنیم.
اگر شما هم تئاتر بازی کنید، قطعا عده ای در این باره واکنش نشان می دهند!
– اصلا برایم مهم نیست. من کاری که دوست دارم را انجام می دهم.
شما در اغلب فیلم هایی که بازی کرده اید، آن فیلمها و نقش ها برخلاف برخی کارها درگیر حواشی نشده است. چرا؟ معمولا در انتخاب یک کار همه جوانب را می سنجید و یا اتفاقی بوده؟
– من معمولا به کاری که انجام می دهم، به فیلمنامه و گروه ایمان دارم و پای همه چیز هم می ایستم. چون خودم آن را انتخاب کرده ام و هیچ اجباری در آن نبوده است و در آن سال آن فیلم انتخاب من بوده است. اما بعضی کارها را هم می توان همان ابتدا نتیجه گیری کرد که اتفاق خوبی برایش رخ می دهد. به عنوان مثال فیلم هایی مثل «کوچه بی نام» و «برف» و یا «آباجان» بستر خوبی دارد و خیالت راحت است که فیلم خوبی می شود.
معمولا شما در سینما نقش های مکمل را بیشتر از نقش اول بازی کرده اید. این اتفاق صرفا به پیشنهادهایی که به شما شده است برمی گردد؟
– می توانم بگویم که خودخواسته بوده است. البته در کنارش نقش یک هم بازی کردم. مثل فیلم «برف». اما ترجیح می دهم فیلمی که کار می کنم بدانم نتیجه اش خوب است. به عنوان مثال وقتی نقش مکمل در «کوچه بی نام» را کار می کنم، خیالم راحت است که فیلم دیده می شود تا اینکه صرفا در کاری حضور داشته باشم که نقش یک است و می دانم فیلم خوبی نمی شود. قرار نیست من دیده شوم، قرار است فیلم دیده شود. البته اگر روزی فیلمی پیشنهاد شود که نقش یک باشد و بدانم که نتیجه خوبی خواهد داشت، از آن کار استقابل می کنم. بنابراین برای من فیلمنامه و کار مهم است تا نقش یک یا مکمل. البته شاید از محافظه کار بودن من نشات بگیرد و به نوعی تنبلی من باشد.
خب این محافظه کار بودنتان به ضرر شما تمام نشده است؟
– نه اصلا.
به هر حال بازیگر برای اینکه دیده شود، باید حضور داشته باشد.
– نه ترسی از این قضیه ندارم. مگر من در این ۱۴- ۱۵ سال کجای سینما بودم که حالا از فراموش شدنم بترسم. من در تمام این سال ها کار خودم را کرده ام و سالی یکی دو فیلم بازی کردم.
پس به آهسته و پیوسته گام برداشتن در این حرفه بیشتر معتقد هستید؟
– بله من ترجیح می دهم من باشم تا درگیر یک سری مسائل شوم. من همیشه سعی کردم در کاری که به من پیشنهاد می شود، صد در صدم را برای کار بگذارم. البته شاید از نگاه منتقدان خیلی اتفاق ویژه ای نیفتاده باشد، ولی من انرژی ام را روی آن کار گذاشته ام.
دغدغه تان به جز بازیگری چیست؟ به کارگردانی هم فکر می کنید؟
– من گرافیک خواندم و نقاشی می کنم. اصلا هم به کارگردانی فکر نمی کنم. شاید یک روزی گالری بگذارم. فعلا از نقاشی لذت می برم و درآمدی ندارم. روزهایی که سر فیلمبرداری نیستم، نقاشی می کنم. البته با وجود اینکه درآمدم از بازیگری است، اما سعی می کنم گزینش کنم و به خاطر پول در هر کاری بازی نکنم. شاید چند سال دیگر نگاهم به این قضیه تغییر کند و فقط دنبال کسب درآمد باشم. اما در حال حاضر برایم دوست داشتن کار مهم است و اینکه از بازی در یک کار لذت ببرم.
حالا که سریال «سایه بان» روی آنتن است، فکر می کنید تا چه حد از طرف کارگردان ها و تهیه کننده ها کار دیده شده و به این دلیل پیشنهادهایی شده باشد؟
– نمی دانم هنوز پیش نیامده است. اما بازخورد خوبی از دوستان سینمایی از این کار گرفتم.
بسیاری از بازیگران معتقدند که هنوزبخشی از قابلیت هایشان کشف نشده و نتوانسته اند دیده شوند. شما هم به این قضیه معتقدید که هنوز بخشی از توانایی تان را در بازیگری به نمایش نگذاشته اید؟
– نه من نمی توانم از خودم تعریف کنم که این قابلیت را دارم. اما اوایل نقش جوانهای بالای شهری و پولدار به من پیشنهاد می شد. اما بعد خواستم که نقش های دیگری را هم بازی کنم و کارگردان ها هم خیلی با پیشنهاداتشان کمک کردند و به عنوان مثال فیلم «برف» را بازی کردم. امسال هم سه تا فیلم برای جشنواره دارم که در هر کدام نقش های متفاوتی را بازی کرده ام.
الان مشغول چه کاری هستید؟
– درگیر تمرین برای یک فیلم سینمایی هستم. البته خیلی نمی توانم در این باره صحبت کنم.
شما سه فیلم در جشنواره دارید. چقدر به این فیلم ها امیدوار هستید؟
– فیلم های «در وجه حامل» که نام قبلی اش «خیابان دیوار» بود و فیلم «۴۷» و یک فیلم عالی دیگر که اجازه ندارم نامش را بگویم. اما واقعا از دسترس من خارج است که چه سرنوشتی در جشنواره داشته باشند.
فیلم کوتاه چطور؟ باز هم پیشنهاد شود، بازی می کنید؟
– من در طول این سالها حدود ۴۰ فیلم کوتاه کار کردم و دوست داشتم.
چرا اینقدر علاقه مند به کاردر فیلم کوتاه هستید؟
– ترجیح می دهم آزمون و خطا در فیلم کوتاه داشته باشم و کارهایی هم که بازی کردم را دوست داشتم. ضمن اینکه فیلم کوتاه یک کار تجربی است و می توان تجربیات خوبی بدست آورد. البته یکی دو سالی است که فیلم کوتاه کار نکردم. چون یک فیلم کوتاهی که کار کرده بودم، متاسفانه به یک فیلم سینمایی تبدیل شد. به همین دلیل دیگر فیلم کوتاه کار نکردم.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0