پایگاه خبری نمانامه: کتاب «مردگان راوی» تازهترین اثر داستانی مریم ساحلی است. نویسندهای که با انتشار اثر پیشین خود، مجموعه داستان «بیخلوتی» نسلی تازه از نویسندگان ایرانی را مژده داد. نویسندهای که آثارش نه برای افزودن چیزی به ادبیات که برای افزودن چیزی به زندگی مخاطبانشان است. ساحلی در واقع راوی داستانهایی است که قرار است بخشی از ناکجای ذهن و زندگی مخاطبان خود را حرکت غنایی ببخشند و حس و عاطفه و شوقانگیزی را در آنها به حرکت درآورند.
«مردگان راوی» در قاب تازهترین اثر داستانی این نویسنده تجربه جدیدی در این راه است. داستانی از زبان مردگان. از زبان آنهایی که رخت از جهان بر بستهاند و از این زاویه به زیست و زندگی پیرامون ما نگاه میکنند.
اتفاقی که در این کتاب رخ داده است روایت از زاویه افرادی است که دیگر میتوانند و میخواهند به دنیا دلبستگی داشته باشند و نه آنچه روایت میکنند و این میتواند منجر به اتفاقی در حال و روز قهرمانهای داستانشان شود. آنها اهل روایت در ماضی بعید هستند. روایت در زمانی که جایی در گذشته شروع شده و در هممان گذشته نیز به پایان رسیده و یا به حال خود رها شدهاند.
ویژگی روایت داستان تازه مریم ساحلی در مقید نبودنش در روایت است. او راوی خاصی برای کتاب خود انتخاب کرده است و این راوی به تناوب به زیست و فعل زندگان و مردگانی در فراخنای داستان گریزی میزند. شور شاعرانه زبان ساحلی در این کتاب نمونهای است قابل توجه از خلق زبانی انحصاری و فاخر برای داستان پردازی.
آنچه ساحلی در «مردگان راوی» به این اعتبار بازگو میکند نه یک روایت داستانی صرف با فراز و فرودهای داستانی که روایتی است دو یا چند لایه از زندگی و زیست در جهان جاری و نیز جهان جاری پس از زندگی.
«مردگان راوی» همانند اثر داستانی دیگر مریم ساحلی «بیخلوتی» اثری است آکنده از ایدههای داستانی. اثری که مخاطب خود را دائماً به تأملی شاعرانه در برشهایی از زندگی جاری در بطن اجتماع جاری در ایران معاصر وا میدارد. داستانی که بیآنکه اصرار داشته باشند تا در جغرافیا و یا موقعیت زیستی ویژهای روایت شود، از حیث ایده و پلات داستانی مخاطب خود را شگفتزده میکنند و این شگفتزدگی نیز نه ناشی از سر حوادث که از حیث سرنوشتی است که داستان برای مخاطب خود تدارک دیده و به کار روایت آن دست زده است.
داستان بلند «مردگان راوی» همچون دیگر اثر داستانی ساحلی نمایندهای شایسته برای ادبیات پرورش دهنده ایدههای نو است. ادبیاتی که میتوان آن را داستان پردازی غنایی نام گذاشت، چرا که غنا در این ادبیات حاصل امواج کلماتی است که اندیشههای بلند نویسنده را با خود حمل میکنند و نه شور و وزن کلماتی که به دنبال هم تکرار میشوند.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0