پایگاه خبری نمانامه: مگر میشود عاشق هنر و سینما باشید و از فیلم های ناصر تقوایی این آبادانی عاشق ادبیات لذت نبرید. به گواه همین کارنامه کوتاهش، تقوایی سینماگر مهم و تاثیرگذاری در تاریخ سینمای ایران است. تقوایی حق بزرگی بر گردن سینمای نوین ایران دارد و این بر هیچکس پوشیده نیست. او استاد خلق موقعیتهای بکر و شخصیتپردازی دقیق در آثارش است.
ای کاش فیلمهای “چای تلخ” و “زنگی و رومی” نیز سرانجامی پیدا میکردند تا افتخار دیدن این آثار درخشان نصیبمان می شد. به طور کلی چهرههایی که از خطه جنوب این مرز و بوم به فعالیت فرهنگی و هنری مشغول بوده و هستند، ذهنیت متفاوت و خاصتری را نشان میدهند. مگر میتوان جسارت امیر نادری را در طول سالها فیلمسازی در خارج از کشور نادیده گرفت و یا از کنار استعداد بازیگری حمید فرخنژاد یا کارنامه فیلمسازی کیانوش عیاری به راحتی گذشت؟ ناصر تقوایی نیز یکی از این چهرههای نادر و بیهمتا محسوب میشود. کارنامه هنری آنچنان طولانی ندارد ولی هر فیلمش در زمان خود جریانساز و پیشرو نشان داده است.
۱۳ داستان کوتاه، ۱۳ فیلم گزارشی و مستند، ۳ فیلم کوتاه داستانی، ۶ فیلم بلند سینمایی و یک سریال خاطرهانگیز و فراموش نشدنی به نام “دایی جان ناپلئون” که کمتر ایرانی را میتوان پیدا کرد که این شاهکار هنری را تماشا نکرده باشد. ناصر تقوایی را در کنار “مسعود کیمیایی” ، ” بهرام بیضایی” و” داریوش مهرجویی” پیشگامان موج نو در سینمای ایران مینامند، چهرههایی که برخلاف سینمای رایج قبل از انقلاب، آثار محکم و استخوان داری تولید کردند که هنوز هم دیدنی و قابل ستایش هستند. ناصرتقوایی در بیست تیرماه ۱۳۲۰ در آبادان به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مقطع دیپلم ریاضی در دبیرستان رازی آبادان به پایان رساند و به دلیل علاقه فراوانش به ادبیات خیلی زود به نوشتن و کار در مطبوعات روی آورد.
به گفته خودش عاشق ادبیات است و اگر سینماگر نمی شد در حوزه داستاننویسی به مسیرش ادامه میداد. نخستین فیلمش “آرامش در حضور دیگران” ۱۳۴۹ را براساس یکی از قصههای کوتاه “غلامحسین ساعدی” کارگردانی کرد. فیلم زندگی سرهنگ بازنشستهای را به تصویر میکشد که در کنار خانوادهاش روزگار جدیدی را تجربه میکند.
نامهایی چون محمدعلی سپانلو و منوچهر آتشی به این فیلم رنگ و بوی خاصی بخشیده بودند. دومین فیلمش “صادق کرده” را در سال ۱۳۵۱ با حضور چهرههایی چون سعید راد، محمدعلی کشاورز و عزتالله انتظامی جلوی دوربین برد. قصه فیلم از نوشتههای خود تقوایی بود و به موضوع بکر و حساسی بر اساس یک حادثه واقعی در آن روزگار میپرداخت.
در سومین فیلمش “نفرین” زندگی زن و مردی مالیخولیایی در جنوب ایران را روایت کرد که از زندگی سرد و کسالت بارشان به ستوه آمدهاند و با آمدن نقاش جوانی با بازی فوق عالی بهروزوثوقی به خانهشان اتفاقات مرگباری میانشان شکل میگیرد. مجموعه #داییجان_ناپلئون را باید برگ برنده کارنامه هنری او دانست. تیم بازیگری حرفهای در کنار اقتباس ادبی از قصه زیبای «ایرج پزشکزاد» همه دست به دست هم دادند تا اثری ملی و ایرانی برای همیشه در حافظه مردمان این دیار به یادگار بماند. بعد از سریال ناتمام “کوچک جنگلی”، تقوایی با نگاهی به داستان ارنست همینگوی فیلم درخشان “ناخدا خورشید” را کارگردانی کرد. فیلم جغرافیای حاکم بر جنوب ایران و زندگی مردم آنجا را نشان میدهد. ناخدا خورشید به عنوان یک اثر خوشساخت و دیدنی جوایز بسیاری از جشنوارههای داخلی و خارجی دریافت کرد.
“ای ایران” مهجورترین فیلم کارنامه او است. ای ایران آنطور که باید مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و در زمان اکران نیز بهدلیل سانسورهای فراوان در گیشه موفق عمل نکرد. “کاغذ بیخط” آخرین فیلمی است که از ناصر تقوایی به اکران عمومی درآمده است. زوج هدیه تهرانی و مرحوم خسرو شکیبایی یکی از بهترین بازیهایشان را در این فیلم ارائه میدهند. “کاغذ بی خط” درامی روانشناسی است که زندگی زن و مردی از طبقه متوسط اجتماعی را با چالش جدیدی روبرو میکند.
جای خالی ناصر تقوایی در سینمای ایران به شدت احساس میشود و کاش مدیران سینمایی شرایطی را فراهم میکردند تا باز هم آثار دقیق و کامل ناصر تقوایی زینت بخش تاریخ سینمای ایران میشد. اما حیف که در دوران حکومت باندبازها و رانتخواران فاقد تحصیلات دانشگاهی، سواد و دانش سینمایی و کپیبرداران از فیلمفارسی بر فیلمسازی و اکران در سینمای ایران، جایی برای عالیجناب تقوایی، بیضایی و مانند آنها وجود ندارد.
جناب تقوایی! هشتاد سالگیتان بر ما و سینمای ایران مبارک باد. عمرتان مستدام و پایدار.
به قلم: ناصر سهرابی
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0