پایگاه خبری نمانامه: انتخاب ۱۸ تیر به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان و ربط آن با نویسنده فقید معاصر مهدی آذریزدی یکی از خوشسلیقگیهای متولیان حوزه ادبیات است. کسی که برچسب «قصههای خوب برای بچههای خوب» نه تنها بر پیشانی خودش خورده بلکه بر پیشانی ادبیات کودک و نوجوان هم خوش درخشیده است. کودک به همان اندازه که به آب و غذا نیاز دارد به غذای روح و روان نیز نیازمند است. ادبیات کودک و نوجوان در عین جذابیت و زیبایی باید قصه خوب و محتوای مناسب سن کودک و نوجوان را هم دارا باشد و آذریزدی چه خوب و نیکو آثارش را قصههای خوب نامید. قصه خوب یعنی کودک با خواندنش مهارت زندگی و زیستن بیاموزد. نیازی نیست قصهگو خیلی مستقیمگویی کند. چگونگی انسان شدن در خلال قصههای خوب به کودک انتقال داده میشود. چرا که او از بدو تولد با لالاییهای مادر خو گرفته و به مرور شبها با قصههای او به خواب رفته است.
لالالالا گل دشتی همه رفتن تو برگشتی
خداوندا تو پیرش کن خط قرآن نصیبش کن
لالالالا گلم باشی بزرگ شی همدمم باشی
کلام الله تو پیرش کن زیارتها نصیبش کن
خالق ادبیات کودک و نوجوان با استخدام کلمات و بارگذاری محتوای مناسب کودک و نوجوان میتواند مهارتهای زندگی و رسم و رسومات و فرهنگ اقوام را در داستان و شعر کودکان بیاورد و آنها را با تفاوتهای فردی و قومی و جهانی آشنا کند تا بتواند قدمی در جهت صلح جهانی بردارد. چراکه وقتی کودک از همان ابتدا با تفاوتهای فردی و قومی و اشتراکاتش آشنا شود کمکم قادر خواهد بود از لحاظ روحی و احساسی افرادی را که مثل او فکر نمیکنند و مانند او غذا نمیخورند و شبیه او زندگی نمیکنند، تحمل کند و برای هر تفاوت و عدماشتراکی از راه خصمانه وارد نشود و بلکه راه گفتگو و مدارا را پیش بگیرد. بازنمایی فرهنگ و خردهفرهنگها از این جهت بسیار اهمیت دارد و ادبیاتچی ابتدا باید کودک و نوجوان را با ادبیات غنی پیرامون خودش آشنا کند و بعد قدم به قدم به سراغ ادبیات و فرهنگهای دیگر ملل برود. آشنایی کودک با اصل و ریشه خود به خودشناسی او نیز بسیار کمک میکند. برای همین او باید با ادبیات کهن خود آشنا شود. اینجاست که پای بازآفرینی و بازنویسی ادبیات کهن و مناسبسازی متون ادبی برای کودک و نوجوان نیز به میدان باز میشود.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0