به قلم : صالح دلدم
پایگاه خبری نمانامه: یکی از عوامل مهم در عدم استقبال مردم از سینمای استراتژیک ایران که بیشتر همان سینمای جنگ را نمایندگی میکند، سود فیلمسازان این نوع سینما از تولید به جای فروش است. این فیلمها که با بودجه کلان ارگانی نهادها ساخته میشوند، اگرچه در گیشه فروش درآمد ندارند اما برای تولیدکنندگان سود دارند. تهیهکننده و در مواردی کارگردان این فیلمها، با گرفتن دستمزد کلان، فاکتورسازی و بالابردن هزینههای تولید، از محل بودجه تولید برای خود درآمد ایجاد میکنند و در نتیجه استقبال مخاطب و درآمدزایی از فروش برای سازندگان این قبیل آثار، اهمیتی ندارد. برخی افراد تأثیرگذار در واگذاری این پروژههای سینمایی به افراد و تصویب بودجههای تولید نیز با تهیهکننده شریک هستند و درصد میگیرند! از این لحاظ است که نامهای تکراری در عنوان تهیهکننده و کارگردان این قبیل فیلمها دیده میشود و دایره بستهای در این زمینه وجود دارد. رانتی که باعث شده استعدادهای فیلمسازی و با دانش از ساخت آثار سینمای استراتژیک کنار گذاشته شوند و خطای آزمودن آزمودههای مردود در نظر مخاطبان، سالیان سال تکرار شود و بودجه بیتالمال حیف و میل فیلمهایی شود که در داخل هم مخاطب ندارند چه برسد به زبان بینالملل در سینما و تأثیرگذاری و فروش جهانی!
از طرف دیگر تصویب کننده ساخت این قبیل آثار در مدیریت و شوراهای نهادهای فرهنگی مختلف و همچنین نامهای تکراری سازنده این آثار که با بودجه دولتی فیلمساز شدهاند، همچنان در شعارزدگی و به اصطلاح «حاجی و سید و بیسیم» دهه شصت و اوایل دهه هفتاد گیر کردهاند و همچنان دنبال رفتن جمشید هاشمپور تا نزدیکی کاخ صدام در فیلمهای جنگی هستند! توهینی واضح به شعور مخاطب که اگر واقعیت داشت، جنگ هشت سال طول نمیکشید!
مخاطبی که امروز در عصر ارتباطات به آثار روز سینمای جهان دسترسی دارد، نیازش با این قبیل فیلمها برطرف نمیشود. از این جهت است که سینمای ایران در ژانر بیوگرافی، جنگی و تاریخی در برابر سینمای جهان حرفی برای گفتن نداشته و ندارد. سینمای استراتژیک جهان از نئورئالیسم ایتالیا گرفته تا فیلمهای هیتلری آلمان و سینمای جنگی چین تا اسطوره سازیهای هالیوود، تفاوت سطح تصمیمگیران و فیلمسازان سینمای جنگ ایران با واقعیت ذات این سینما را نشان میدهد. فیلمهایی همچون؛ «رم شهر بیدفاع»، «نجات سرباز رایان»، «سقوط»، «سه تیغ ارهای»، «۱۹۱۷»، «سگ تازی»، «هشتصد» تا وقتی ساخته میشوند و با استقبال و تأثیرگذاری از هالیوود تا ایران روبرو میشوند، جایی برای آثار سودجویان سینمای استراتژیک ایران باقی نمیگذارند. سودجویانی که در پشت نقاب عقیدتی با تولید هر فیلم شکست خورده و ضرر رساندن به بیتالمال، خانه و اتومبیل گرانقیمتتری برای خود فراهم میسازند!
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0