چطور با خواهران منصوریان آشنا شدید و چطور به چنین سوژه ای رسیدید؟
-حدودا چهار سال پیش پروژه ای در دفتر کارمان به نام «بدلکاران حرفه ای» داشتیم. در آنجا با خانم های منصوریان آشنا شدیم. در کنار آن من یک فیلم اکشن کار کردم که دو خواهر از خواهران منصوریان در آن حضور داشتند. بعد از آشنایی با خواهران منصوریان، با خانواده منصوریان و شریط زندگی و اتفاقاتی که در این مدت برایشان افتاده بود بیشتر آشنا شدیم و با تهیه کنندگان به این نتیجه رسیدیم که می توانیم فیلم مستند خوبی را با خواهران شروع کنیم.
پیش از این ما شما را بیشتر به عنوان مدیر تولید می شناختیم. چطور شد که سمت کارگردانی مستند رفتید؟
-من در اصل دستیار و برنامه ریز هستم و اگر دو کار را به عنوان مدیر تولید کنار خانم طهورا ابوالقاسمی بودم، به خاطر این بود که ما چند سال است که همراه خانم ها ابوالقاسمی، کرامتی و علایی دفتر کاری داریم و کنار هم فعالیت و کار می کنیم. پیش از این دو فیلم کوتاه «این بازی نیست» و «ایستگاه متروک» را کار کرده بودم و دوست داشتم بخش کارگردانی را تجربه کنم که این تجربه اول فیلم بلند با مستند شروع شد. فیلم کوتاه «این بازی نیست» در جشنواره دفاع مقدس در بخش ۳۱۳ ثانیه کاندیدای جایزه بود. «ایستگاه متروک» هم فیلم کوتاه ۱۴ دقیقه ای اکشنی است که هنوز به جایی ارائه نداده ام.
شنیده ایم که این فیلم اولین مستندی است که در گروه آزاد اکران می شود.
-بله. بعد از تشکیل گروه سینمایی هنر و تجربه، «صفر تا سکو» اولین مستندی است که اکران عمومی شده و در گره آزاد اکران می شود. از این اتفاق بسیار خوشحالم و می توانم بگویم که اولین فیلمی است که در مورد زنان قهرمان کشورمان صحبت می کند.
تاکنون بازخوردها چگونه بوده است؟
-البته ما تازه چند روز است که اکران را شروع کرده ایم. به هر حل رقابت با فیلم های سینمایی سخت است ولی تمام مخاطبینی که آمده اند و این مستند را دیده اند بسیار راضی بودند و با فیلم ارتباط برقرار کرده اند.
فکر می کنید می تواند مخاطب عام را جذب کند؟
-فکر می کنم اگر بیننده ها فیلم را ببینند، قطعا می توانند آدم ها را به سالن بیاورند. به هر حال فیلم مستند است و شاید در وهله اول مخاطبان بخواهند فیلم سینمایی ببینند. ولی کسانی که فیلم را می بینند با حال خوبی بیرون می آیند. خدا را شکر در این مدت هر اکرانی که خودم در آن حضور داشتم با استقبال بسیار خوبی روبرو بوده است.
در این فیلم به محدودیت های ورزش بانوان پرداختید. چقدر ممیزی ها به شما اجازه مانور در این قضیه را دادند؟
-این فیلم حدود سه سال طول کشید. ما در این سه سال توانستیم در بخش خانواده این ورزشکاران اعتماد را بوجود بیاوریم. آنها هم با گروه ما راحت و صمیمی بودند. با اینکه در این مدت حضور ما در آنجا به عنوان یکی از افراد خانوده بود و نه به عنوان یک سری فیلمساز که می خواهند از زندگی آنها فیلم بسازند. این ارتباط بسیار کمک کرد. این دختران راحت زندگی خودشان را می کردند و ما هم تصاویرمان را ضبط می کردیم. در مورد بخش ورزشی رئیس فدراسیون ووشو، آقای دکتر علینژاد و خانم نظری نائب رئیس این فدراسیون در این خصوص با ما بسیار همکاری کردند و دست مرا همه جانبه باز گذاشتند تا بتوانم با این بچه ها در بخش اردو همراه شوم و فیلمبرداری کنم. متأسفانه نه گزارش درستی از ورزش بانوان اعلام می شود و نه مسابقاتشان در تلویزیون پخش می شود. اخیراً مسابقه فوتسال بانوان ایران با ایتالیا برگزار شد، ولی حتی یک خبرنگار، عکاس در این مسابقه حضور نداشت و خبری از پوشش خبری درست از آن نبود. آن هم در حالی که تیم ایران توانست با نتیجه ۵-۲ در رفت و برگشت، تیم ایتالیا را شکست دهد. می خواهم بدانم اگر این ورزش مربوط به آقایان بود چقدر می توانست بازخورد خبری داشته باشد. حتی گوشی ها را از تماشاچیان گرفتند و اجازه هم ندادند عکس یا خبری از آن منتشر شود. دریغ از یک پوشش خبری کوتاه از زحمات تیمی که واقعا بی نظیر بازی کردند. اگر این مسابقه آقایان بود الان در تمام خبرگزاری ها و فضاهای مجازی تمام خبرگزاری ها در موردش حرف زده می شد و به به و چه چه می کردند. چه کسی در مورد چنین افتخاری در ورزش بانوان شنید؟چند درصد مردم در جریان این اتفاق بزرگ بودند؟ متاسفانه فکر نمی کنم حتی به ۵ درصد هم برسد. ما به همراه گروه صفر تا سکو در انجا حضور داشتیم و لذت بردیم، ولی متاسفانه همه این ها در همان مجموعه بود و از آنجا بیرون نرفت. ورزش بانوان ما در این مسیر حرکت می کند!
فکر می کنید در آینده فیلمسازی در حوزه مستند را ادامه می دید یا اینکه به فیلم های داستانی و یا سوژه های دیگر هم فکر می کنید؟
-مستند برای من بسیار جذاب است، خصوصا اینکه اولین تجربه مستند من تجربه شیرینی بود، ولی به هر حال سال هاست که در سینما فعالیت می کنم و تجربه خوب سینمایی زیادی دارم و دوست دارم در حوزه داستانی هم کارگردانی کنم. ولی بخش مستند همیشه به عنوان دغدغه ام خواهد بود. مهم این است که چه سوژه ای با چه شرایطی باشد.
فکر می کنید سینمای مستند می تواند سکوی پرتابی برای سینمای داستانی باشد یا خیر؟
-سینمای مستند یک سینمای کاملا مستقل و جداست. خودش آنقدر پتانسیل های بزرگ دارد که نیازی به آن نیست که بگوییم سکوی پرتابی برای سینما باشد یا برعکس. اتفاقا سینمای مستند سینمایی است که باید به آن بیش از فیلم های داستانی بها داده شود. باید فرهنگسازی شود که این فیلم ها دیده شوند. تاثیری که فیلم مستند بر مخاطب دارد، قطعا یک فیلم داستانی نخواهد داشت. هر چقدر هم در فیلم سینمایی تلاش کنید وقتی که اتفاقات را به صورت واقعی پیش روی خود دارید و به صورت واقعی می بینید تاثیر آموزشی و حتی اجتماعی آن می تواند بسیار بیشتر از فیلم داستانی باشد، ولی متاسفانه در جامعه ما به آن پرداخته نمی شود در حد یک سینما حقیقت- باز هم دم سینما حقیقت گرم!- و بعد از آن هنر و تجربه باقی می ماند و تمام می شود.
اگر بخواهید دوباره مستند بسازید باز هم مستند ورزشی را انتخاب می کنید؟
-فکر می کنم اگر بخواهم سوژه ای را هم انتخاب کنم و برایم پیش بیاید سوژه ورزشی را انتخاب می کنم. به موضوع ورزش بانوان علاقه زیادی دارم و دوست دارم باز هم به آن بپردازم، ولی دوست دارم سوژه ای بپردازم که مثل «صفر تا سکو» به مخاطب امید و هدف منتقل کند. در شرایطی که جامعه ما دارد شاید راهکاری برای بهتر شدن اوضاع باشد. اصولا سیاه نمایی را دوست ندارم، نه اینکه مشکلات را نشان ندهم. به هر حال تا مشکلات را نبینید برای آنها راه حل هم پیدا نمی کنید. با این حال روحیه ام با فیلم های سیاه جور درنمی آید.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0