مصاحبه ؛ زینب علیپور
پایگاه خبری نمانامه: مهدی سلطانی، پس از تجربه موفق نقش هاشم دماوندی در سه گانه «شهرزاد» که شهرت و محبوبیتی دو چندان برای او به دنبال داشت، حالا با نقش حاج علی تهرانی در سریال «پدر» به تلویزیون بازگشته است. تازه ترین همکاری مشترک حامد عنقا به عنوان نویسنده و تهیه کننده و بهرنگ توفیقی کارگردان که از همان قسمتهای اول حسابی سر و صدا به پا کرده و حالا جزو پرمخاطب ترین های سیما به حساب می آید. سریالی که سلطانی از آن دفاع و تاکید می کند به هیچ عنوان سفارشی نیست. او می گوید اگر با این سریال فرزندانی را نسبت به پدرانشان حساس یا پدرهایی را به پدرانگی بیشتر علاقمند کنند، به هدف کار هنری خود رسیده اند. از این رو بانی فیلم با او گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید:
«پدر» اولین سریال شما بعد از مجموعه موفق «شهرزاد» است. قطعا این سریال ویژگی های بسیار مهمی داشته که ایفای نقش در آن را پذیرفته اید.
– اسم پدر و استعاره ای که با خود حمل می کند، همواره برای ما ایرانی ها، ویژگی و حرمت خاصی داشته است. در واقع بازی کردن در سریالی با نام «پدر» که نقشی که در آن بازی می کنم هم «پدر» است، یک ادای تکلیف و ادای دین و نخستین دلیل من برای پذیرفتن نقش بود. دلیل بعدی هم حضور بهرنگ توفیقی کارگردان کار بود که پیش از این در سریال «زیر پای مادر» نیز تجربه و خاطرات خیلی خوبی با همدیگر داشتیم. زمانی که به این دو دلیل شانس حضور در سریال را پیدا کردم، با حامد عنقا نیز بیشتر آشنا شدم.
با توجه به عنوان سریال تصور می شد محوریت داستان از ابتدا با حاج علی تهرانی باشد و این انتظار می رفت که به این شخصیت در قسمت های ابتدایی بیشتر پرداخته شود. اتفاقی که رخ نداد، در قسمت های بعد به این شخصیت بیشتر پرداخته خواهد شد؟
– محوریت سریال «پدر» خود پدر است و ما همچنان که کار جلوتر می رود، پررنگ شدن او را بیشتر می بینیم.
در حقیقت بعد از مرگ حامد است که ما نمود بیشتری از شخصیت حاج علی را خواهیم دید؟
– بله. در واقع مخاطبان بُعد دیگری از پدرانگی او را در قسمتهای بعد از فوت حامد خواهند دید.
مابه ازایی برای شخصیت حاج علی در اطرافتان بود که نقش را از روی او اتود بزنید؟
– به این شکل شفاف خیر، گرچه آدمهایی در اطرافمان هستند که ممکن است بعضی از ویژگی های او را داشته باشند. هر بازیگری هم که نقشی را ایفا می کند از هر ۱۰۰ شاخصه کاراکتر احتمالا ۱۰ تای آنها را دارد. اما من اصولا زمان ایفای هر نقشی، با گرته برداری از آن چیزهایی که تحت عنوان تحقیق میدانی یا مشاهده لازم است برای اینکه شخصیت را بشناسم، بیشتر به تخیلم رجوع می کنم و از آن کمک می گیرم. گاهی اگر شخصیت تاریخی است تحقیق کتابخانه ای هم جزو اصل و اساس رسیدن به نقش می شود.
شما هم پیشنهادی برای نقش حاج علی داشتید؟ چیزهایی هست که از مهدی سلطانی به این نقش اضافه شده باشد؟
– به نظرم بازیگری که پیشنهادی نداشته باشد بازیگر ابتر، خنثی و اخته ای است. مگر می شود بازیگر به عنوان کسی که با گروه همکاری می کند، هیچ پیشنهادی با خودش نیاورد؟ قطعا پیشنهاداتی بوده، هست و باید باشد. اصل و اساس کار هنری به ویژه آثاری که مجموعه ای از هنرمندان در آن دخیل هستند، اینگونه است که از همه جهت در آن پیشنهاداتی مطرح می شود؛ چه از طرف بازیگر، چه کارگردان، فیلمبردار، طراح صحنه و… که تمام این نظرات توسط شخصی به نام کارگردان هماهنگ می شود، حرف و نتیجه اصلی را او می گیرد و پیاده می کند. به نظر من اگر بازیگری هیچ پیشنهادی برای کارش نداشته باشد، مطالعه ای نداشته باشد و در ایجاد یک شخصیت سوای آن چیزی که فیلمنامه به او می دهد، مثمر ثمر نباشد، بازیگر نیست. بلکه کسی است که فقط می آید چیزی را دکلمه می کند و می رود.
این سریال قرار بود در ماه مبارک رمضان پخش شود که با حال و هوای داستان تناسب بسیاری دارد. به نظر شما اینکه «پدر» در زمان دیگری روی آنتن می رود، به کار ضربه زده یا به آن کمک کرده است؟
– همانطور که گفتید اگر سریال ماه رمضان پخش می شد با توجه به آن حال و هوا می توانست ارتباط بیشتری با مخاطبان برقرار کند یا بیننده های بیشتری داشته باشد. هرچند حالا هم خداراشکر سریال بینندگان خوبی دارد. البته موکول شدن پخش آن به پس از ماه رمضان این فرصت را برای سازندگان به وجود آورد که هر قسمت را به جای ۳۵ دقیقه به ۴۵ دقیقه تبدیل کنند و فرصت بیشتری داشته باشند تا به جزئیاتی که برای کیفیت بهتر سریال نیاز بود بپردازند. بنابراین این حُسن را داشت و چه در مراحل تصویربرداری و ساخت و چه در مرحله تدوین فرصتی به وجود آمد که کیفیت ارتقا پیدا کند.
با توجه به اینکه سریال روی آنتن و تصویربرداری در جریان است، آیا دیدگاه ها و بازتاب مخاطبان سریال روی بازی و نقش و کار شما تاثیرگذاشته و یا شما و همکارانتان طبق برنامه ریزی که از قبل داشتید، کار می کنید؟
– خیر، اصلا. قسمت اعظمی از سریال پیش از پخش ساخته شده و حاج علی شکل گرفته بود. بنابراین فرصتی نبود که بخواهم از دیدگاه های مختلف بینندگان گرته برداری کنم یا آنها روی بازی من تاثیر بگذارند. قاعدتا نباید هم اینطور باشد؛ چرا که هنرمند قصد ندارد همه مخاطبان خود را به گونه ای راضی کند تا حالتی خوشایند در آنها ایجاد شود. همانطور که یک پزشک مسیر خودش را می رود و به بیمار حتی اگر مخالف باشد می گوید باید این داروی تلخ را بخوری. اگر پزشکی به خاطر ناراحت نشدن بیمارش به او نگوید دچار چه بیماری است و حرفهای صرفا خوب از سلامتی او بزند، قطعا به او خیانت کرده است. گاهی باید بیمار را از کارهایی که نباید انجام دهد ترساند تا سلامتی اش را به دست بیاورد یا حداقل با رشد بیماری خود مواجه نشود. شخصیتی که ساخته می شود به هر حال در جامعه وجود دارد و جزو بخشی از واقعیت های جامعه است. ممکن است به لحاظ رواج داشتن چون تعدادش زیاد نیست احساس کنیم غیرواقعی است یا اگر با عقاید خودمان سازگار نیستند این حس را داشته باشیم. اما معنی این موضوع این نیست که این افراد وجود ندارد، بله هستند و قطعا بخشی از نوشته هر نویسنده ای بر اساس واقعیت هایی است که تجربه کرده یا دیده است. به نظر من مخاطب نباید روی ما تاثیر بگذارد تا از بیان ناگفته هایی که بیانشان وظیفه ما است صرف نظر کنیم.
یکی از ویژگی های این فیلمنامه و سریال و شخصیت ها، انتقال مفاهیم اخلاقی و تربیتی است که به خوبی در روابط حامد و خانواده اش و به خصوص با پدرش مشهود است. نظر شما در این باره چیست؟
– بسیار درست است. اگر ما بتوانیم دو نفر را نسبت به پدرشان خوشبین کنیم و احترام آنها را نسبت به بزرگان فامیل و خانواده برانگیزیم یا پدری را تشویق کرده و ذهنیت او را به گونه ای تغییر دهیم که نسبت به فرزندان خود مهربانانه تر و پدرانه عمل کند، ما به عنوان کسانی که کار هنری می کنند برد خودمان را داشته ایم. وظیفه اثر هنری هم همین است؛ نزدیک کردن واقعیت ها به ایده آل ها. واقعیت هایی در جامعه وجود دارد که خیلی از آنها خوب نیست و کسانی که کار هنری می کنند وظیفه دارند که حداقل ایده آل ها را به مخاطبانشان نشان بدهند تا بتوانند به آن سمت و سو حرکت کنند؛ بتوانند بخشی از واقعیت های تلخ و نچسب را سرو سامان بدهند یا مسامحه و مصالحه ای با آن داشته باشد اگر سریال بتواند که من مطمئنم می تواند چون همین حالا کامنتهای زیادی را دریافت می کنم پدرانی را نسبت به فرزندانشان در رابطه با پدرانگی کردن حساس تر کند و فرزندانشان را نسبت به احترامی که به پدران و پیشینیان خود می گذارند حساس تر کند، ما برنده شده ایم.
شیوه روایت مبتنی بر فلاش بک و فلاش فوروارد در تلویزیون ما به ندرت هم استفاده نمی شود. درباره استفاده از این شیوه به شکلی که مخاطب از قسمت نخست می داند که بنا است قهرمان جوان سریال بمیرد چه نظری دارید؟
– ساختار تدوین و پخش «پدر» به گونه ای بود که از همان اول برای مخاطب مشخص می شود که خیلی خب شما درگیر داستانی شده اید که از ابتدا مشخص است حامد کشته می شود، پس خودتان را درگیر قصه نکنید که چه می شود؟ ما یک شروع و پایان داریم و شما خودتان را آماده کنید تا ببینید بین نقطه شروع و پایان چه اتفاقاتی می افتد. این یک ساختار فیلمنامه نویسی است که در تئاتر به شیوه برشتی هم مرسوم است. در فیلم «مسافران» آقای بیضایی از اول مشخص کرده که قرار است چه بشود. از همان اول هنرپیشه ها می گویند ما عازم سفر هستیم اما به مقصد نمی رسیم چون همه در راه تصادف می کنیم و می میریم. این شیوه درباره «پدر» یک خوبی دارد؛ یعنی وقتی این اتفاق می افتد به مخاطب شوک قوی وارد نمی شود و بنا نیست ضربه روحی زیادی به او زده شود. مثل حال اطرافیان فردی است که درگیر بیماری است و همه می دانیم قرار است روزی بمیرد و اینگونه درک و تحمل مرگ او برایمان راحت تر است تا اینکه بخواهند خبر ناگهانی درگذشت آن عزیز را به ما بدهند. به هر حال این ساختاری است که آقای عنقا به عنوان نویسنده تصمیم گرفت که آن را رعایت کند.
فکر می کنم چند سالی هست که در سینما حضور نداشته اید. به این خاطر است که پیشنهادهای تلویزیونی جذاب تر از سینمایی بوده و یا شما هم مانند بعضی از همکارانتان از فضای حاکم بر سینما گله مندید؟
– خیر اصلا بحث گله نیست. من هر پیشنهاد خوبی برای هر رسانه ای به من شود، قبول می کنم. به شرطی که احساس کنم با پیشنهاد خوبی طرف هستم و شرایط همکاری را هم داشته باشم؛ حداقل وقتم به من این اجازه را بدهد و درگیر کاری نباشم.
با نگاهی به سریال هایی که شما بازی کرده اید و نقش هایی که ایفا کرده اید، می توان نتیجه گرفت که بسیار سنجیده و حساب شده پیشنهاداتتان را انتخاب کرده اید. علی رغم اینکه خیلی ها معتقدند بازیگر حق انتخاب محدودی دارد. چگونه توانستید چنین روزمه درخشانی به خصوص در تلویزیون داشته باشید؟
– ممنون از تصوری که درباره من دارید. من آدم نسبتا قانعی بودم و سعی کردم زندگی متوسط داشته باشم اما کارهایی را که دوست دارم انجام بدهم. دانشگاه هم تدریس می کنم و آب باریکه ای هست، بنابراین نگران نیستم اگر کاری به من پیشنهاد شد و قبول نکردم، از گرسنگی بمیرم! به خیلی از دوستان حق می دهم. خیلی ها هم شغل دیگری دارند تا دست به هر کاری نزنند و هر پیشنهادی را قبول نکنند. من کاری را که انجام می دهم دوست دارم. معتقدم کارکرد کاری که انجام می دهم باید سازنده باشد؛ خودم سختم است وقتی کاری را دوست ندارم در آن بازی کنم یا در آن حضور داشته باشم. زندگی مگر چیست؟ زندگی یعنی احساس کنی از کاری که داری انجام می دهی راضی هستی. خب کار ما هم بخشی از زندگی مان است دیگر.
همه نقش هایی که شما در سریال های تلویزیونی ایفا کرده اید، چه منفی و چه مثبت برای بیننده باورپذیر و جذاب بوده است. این موضوع تا چه حد به تجربیات و تحصیلات شما برمی گردد و تا چه حد به فیلمنامه؟
– بی شک همه اینها کمکم کرده است. تحصیلات و مطالعه باعث می شود فرد از از تجربیات مکتوب دیگران استفاده کند و به آموخته های خود سرعت ببخشد. قطعا هرکاری که در آن حضور داشتم تجربه ای شده برای اینکه بتوانم در کار بعدی حضور بهتری داشته باشم. عشقی که دارم و احترامی که برای مخاطب قائلم هم بی تاثیر نبوده است. من مخاطبم را دوست دارم و احساس می کنم وقتی او نشسته و کار مرا می بیند، مثل مهمانی است که به خانه من دعوت شده. من اجازه ندارم پذیرایی بدی از او داشته باشم. باید به او احترام بگذارم، غذای خوبی پیش رویش بگذارم و کاری کنم که او احساس راحتی و خوبی داشته باشد. بنابراین همواره با این دیدگاه که مخاطب برای من حکم مهمان را دارد جلو رفته ام و شاید همین موضوع باعث شده دوستان مخاطب لطف زیادی به من داشته باشند.
به عنوان آخرین سوال از فعالیت های جدیدتان بگویید. در زمینه تئاتر، سینما و تلویزیون چه کارهایی است که حضورتان در آنها قطعی شده است؟
– بلافاصله بعد از سریال «پدر» درگیر فیلمی سینمایی درباره سهراب سپهری به نام «رویای سهراب» خواهم شد که لوکیشن آن نیز در شهر خود سهراب یعنی کاشان است.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0