تنظیم و ترجمه : غزل قربانپور
نمانامه: پائولا ارکوله شاعر و هایکو نویس متولد ۱۹۵۰ در شهر رم ایتالیاست. او به جز اشعاری که در سبک شعر آزاد دارد، هایکوهای بسیار زیبایی سروده است. ارکوله درباره آثارش می گوید: « تا کنون بیش از صد و بیست هایکو سروده ام که ممکن است اشعاری بین هایکو، تانکا، هایسان و … دسته بندی شوند»
⦁ بهتر است پائولا ارکوله را از زبان خودش بشناسیم. خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید:
دیر وارد دنیای نویسندگی شدم و با هایکو شروع کردم که هنوز هم می توانم بگویم بهترین سروده های من است. سپس شروع به سرودن اشعاری کردم که مطابق سبک شعری خودم بود و آثار تک نگاری منتشر کردم. اشتراکگذاری توام با تجربه، مرا به نوشتن با دوستانی سوق داد که با آنها از لحاظ فکری و عاطفی وابستگیهای بیشتری دارم و این اشتراک گذاری منجر به ساخت مجموعه شعرهایی شد که حاصل دو نوازی شاعران بود. اولین قرنطینه من را به سوی همراهی با سایر دوستان سوق داد که افسانه های کوچکی را با همفکری تعداد زیادی از دوستان بنویسیم. متونی که به زیبایی تصویر شده بودند. همچنین توانستیم در مسابقاتی که آنها را ارائه دادیم نتایج عالی به دست آوردیم. برخی از شعرهای من مورد استقبال زیادی قرار گرفت. من به ترتیب: رتبه دوم و سوم در مسابقات Salvatore Quasimodo و Maria Cumani Quasimodo، رتبه چهارم در مسابقه Habere artem سوم با ماریانا فرانکولینی در Divagazioni d’arte rte، و سپس مقام اول در مسابقات Divagazioni d’Arte و La Barcaccia را به دست آوردم. من جایزه دوم ex-equo را برای یکی از هایکوهایم که در مسابقه Art in Verses که توسط انجمن Euterpe در سال ۲۰۲۱ برگزار شد، دریافت کردم. در مسابقه «Parole di Luce» که توسط انجمن ایل فارو برگزار شد، با هایکو رتبه سوم و باشعر کلاسیک مقام اول را به دست آوردم. همچنین با هایکو در مسابقات L’Arte in Versi که توسط انجمن Euterpe در سال ۲۰۲۲ برگزار شد، رتبه اول را کسب کردم. ضمنا فینالیست ایتالیا در مسابقه شعر مدیترانه و در Premio Principe Boncompagni Ludovisi بودم.
⦁ چه چیز باعث شد به شعر سرودن روی بیاورید؟
من همیشه یک دفتر خاطرات کوچکی برای آنچه به ذهنم می رسید داشته ام. این به آن معناست که همیشه از احساسات و درونیاتم نوشته ام، اما وقتی با شعر هایکو آشنا شدم، شروع به مطالعه و نوشتن این اشعار بسیار کوتاه و با احساس که ریشه در ژاپن باستان دارد، کردم. کنجکاوی، حس مثبتی که منجر به دانستن یا عمق بخشیدن به چیزهایی شد که هنوز نمی شناختمش، مرا بر آن داشت که بنویسم و خودم را با کسانی که بیشتر از من می دانستند مقایسه کنم.
سپس بعد از هایکو شروع به سرودن اشعار فرهنگ غرب کردم. چه چیزی مرا سوق داد؟ من همیشه با مثالی از یکی از شعرهایم به این سوال پاسخ می دهم:
«دست شاعر گل درد را می چیند.»
⦁ تا امروز چند عنوان کتاب چاپی داشته اید؟
از سال ۲۰۱۶ چاپ کتابهایم را شروع کردم و کتاب های زیادی منتشر کردم. مجموعه هایکوهای من:
مرواریدهای کوچک، ستاره قطبی و عطر لحظه. مجموعه شعر مدرن غرب، اگر دل حرف می زد، اولین ستاره شامگاهی، زمزمه سپیده دم، آن سوی افق، سرزمین ها پدید آمد، سنگ ها و مرواریدها، به من بگو، جوهرین، وقتی شعر به روح می تابد و تماس ها.
⦁ از نظر شما رسالت شعر چیست و برای چه شاعران شعر می گویند؟
شعر، به نظر من، بیش از یک رسالت دارد، اولین رسالتش متوجه کسی است که آن را مینویسد و میتواند با شعر احساسات خود را رها کند و طبیعتاً نگاهی به آینده برای توضیح دقیق موضوعی که میخواهد بسازد، دارد. دومین رسالتش متوجه خوانندگانی است که گاهی می توانند با عواطفی که شاعر بروز می دهد همذات پنداری کنند یا از آن آگاه شوند. یکی دیگر از رسالت های بسیار مهم شعر، گسترش زیبایی است که همیشه توسط روح های حساس درک می شود، حتی اگر محدود باشد به عبارات مختلف که مشخصه محل تولد یا مکانی است که شاعر در آن زندگی می کند. شعر در صورتی می تواند کارکرد اجتماعی بسیار مهمی را ایفا کند که هدفش این باشد که موقعیت های حساس مردم را به جهانیان بشناساند. ضروری است کسانی که عواطف و احساس تربیت شده دارند شعر بنویسند تا افکار و عواطف خود را به دست کسانی بسپارند که می خواهند یا می توانند آنها رادرک کنند و اگر شاعر صداقت دل وجان داشته باشد هر که نوشته هایش را بخواند خوشحال می شود. حتی پس از سالها ,حتی پس از مرگش.
⦁ برای الهام گرفتن از چه منابعی استفاده می کنید؟ به نظر شما یک شاعر چند کتاب شعر، چند مصرع شعر باید بخواند تا بتواند شعر خوبی بسراید؟
منبع الهام من همیشه طبیعتی است که حتی در شهر مرا احاطه کرده است. در واقع می بایست بین الهام برای هایکو و الهام برای شعرهای دیگر تفاوت قائل شوم.
برای هایکو همیشه طبیعتی است که در اطراف خود می بینم زیرا طبیعت همیشه موضوع هایکو کلاسیک است، طبیعتی که باید در اینجا و اکنون باشد و هایجن (شاعر هایکو) همیشه باید به یاد داشته باشد که در ۱۷ هجای سه مصرعی هنرش را نشان دهد. خطوط موجود برای نوشتن، اشاره به فصل یا زمانی از روز که هایکو در آن بازه سروده شده است, دارد. حتی برای شعرهای دیگر باز هم باید بگویم طبیعت چرا که در برخی جلوه هایش با احساسات انسانی قابل مقایسه است (مثلاً زمان باران شدید همراه با رعد و برق و صاعقه، برای من معادل «طوفان» درونی نویسنده است). منبع الهام دیگر برای من کلماتی است که در اتوبوس و مترو به طور اتفاقی می شنوم. خواندن اشعار شاعران دیگر، منبع الهام بسیار غنی است (مسلماً نه اینکه کپی برداری کنیم) زیرا اغلب خواندن یک مفهوم بیان شده برای یادآوری یک واقعه، یک احساس، شخصی خاص روح را تازه می کند. احساس نیاز به نوشتن اشعار خود. مرجع همچنین می تواند منابع حداقلی باشد اما همین ها هم می تواند حافظه ما را غلغلک دهد. برای داشتن منبع الهام، تعداد شعرهایی که باید بخوانیم به طور دقیق مشخص نیست. گاهی یک کلمه کافی است، گاهی ممکن است که کل کتابی چیزی به ما ندهد، زیرا حساسیت نویسنده با خواننده تطابق ندارد یا تطابق خیلی کمی دارد. حتی حواس پنج گانه ما منبع الهام قابل توجهی هستند زیرا منابع پایان ناپذیر خاطرات و احساسات هستند.
⦁ اشعار کدام شاعران ملی و بین المللی را بیشتر می پسندید؟
شاعرانی مورد علاقه من آنهایی هستند که می دانند چگونه با لحنی گاهی آرام گاهی بلند دست بر حساسیت های من بگذارند و آن را برای نوشتن تحریک کنند.
من معتقدم شاعر آن هنگام که می نویسد ملیتی ندارد… تنها شاعر است، انسانی که می خواهد خودش را ببخشد، خودش را بشناسد و باز بشناسد، دلش را به دیگران بدهد و قلب هیچ ملیتی ندارد. من با کمال میل شعرهای شاعران غیرایتالیایی را می خوانم زیرا آنها تنوع ایده ها، احساسات و بیان غیر ایتالیایی ها را به من نشان می دهند. اشعار را و گاهی مرا “اسیر” خویش کنند، آنها را میقاپم و با دقت در حافظه نگه می دارم. صداهای جدید میل به دانش را در من برمی انگیزد تا بهتر ببینم، نوشتن را در دنیای امروز بیاموزم، چگونگی تکامل یا پیچیدگی آن نسبت به بزرگان، به شاعران گذشته، نزدیک یا دور دریابم.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0