پایگاه خبری نمانامه: سیدحسن امین در سال ۱۳۲۷ خورشیدی در محلهی پامنار در شهر تاریخی سبزوار در خاندان امین الشریعه متولد شد. اولین کتاب وی (دفتر شعر) را در سن شانزده سالگی تحت عنوان ترانه فرشتگان چاپ کرد. در هفده سالگی وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران و دکتری تخصصی حقوق بینالملل را در دانشگاه گلاسکو گذارنید و پس از چهارده سال تدریس در دانشگاههای دولتی اسکاتلند به سمت صاحب کرسی حقوق در دانشگاه گلاسگو کالیدونیا ارتقا یافت. وی هم چنین پس از اخذ پروانه وکالت از دادگاههای عالی اسکاتلند، به سمت دادستان موقت شهر گلاسگو منصوب شد.
پرفسور امین، مولف هفتاد عنوان کتاب و بیش از دویست مقاله به زبانهای فارسی و انگلیسی است. ایشان یکی از استادان رئیس جمهور فعلی در سالهای تحصیلش بوده است .
پدرش مرحوم “سید علینقی امین” از عالمان وارسته، مولفان محقق و سخنوران دانشمند عصر خود، مدرس معقول و منقول در مدرسه ی سپهسالار قدیم تهران، سی و پنج سال امام جماعت مسجد خاتم الانبیاء تهرانپارس و دارای سی مجلد تالیفات علمی وادبی و تاریخی بود که شرح حال آثار وی در دایره المعارف تشیع ، دانش نامهء جهان اسلام و جلد هفتم سخنوران معاصر ایران وهمچنین جلد دوازدهم نگین سخن منتشر شده است .
همچنین پدر بزرگ پدری “پروفسور امین” یعنی ” امین الشریعه ی سبزواری ” مولف اخلاق امینی ، کشکول امینی و سبعه ی امینی از رجال علمی و ادبی و عالمان دینی مشروطه طلب بود .
مادر و پدر بزرگ مادری او نیز از شعرا و عالمان فقهی و ادبی بودند. مادر ایشان “بانو فاطمه ی عربشاهی سبزواری” از زنان شاعر ایران هستند که شرح حال ایشان در کتابهایی مانند: مادر در ادبیات معاصر ایران و یا ماهنامه ی وحید، ماهنامه باغ صائب و … آمده است .
تحصیلات دانشگاهی رسمی این فیلسوف ایرانی در رشته ی حقوق و تحصیلات و مطالعات جنبی و غیر رسمی اش در ادبیات ، تاریخ، فلسفه و ادیان است . به همین خاطر قصد داریم در زمینه فلسفه گفتگوئی با ایشان داشته باشیم که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
چنانچه ممکن است توضیح دهید فلسفه چیست و فیلسوف به چه کسی اطلاق داده می شود؟
فلسفه در تعریف رسمی که در کتاب های فلسفه و حکمت نسل های پیشین ما ذکر شده در علم به اعیان موجودات کماهی است یا صیرورت انسان و شدن آدمی، یک دنیای عقلی که مساوی و برابر با دنیای خارجی باشد؛ صیروره الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی. جهان، انسان شد و انسان جهانی. اما تعریف مختصرو مفید آن، اندیشیدن جدی برای تبیین چرائی، چیستی و چگونگی هستی، ربط انسان و جهان و شایست و ناشایست است.
شما در محضر کدام اساتید فلسفه خوانده اید؟
من متون فلسفه را نزد استادان بزرگ خواندم. بزرگترین استادم علامه حسن زاده آملی بود که من بخشی از اسفار ملاصدرا را نزد ایشان خواندم. استاد بزرگ دیگرم آیت الله آقا رضی شیرازی است که نزد ایشان الشواهد الربوبیه ملاصدرا را خواندم. منظومه را نیز قسمتی پیش پدرم استاد سید علینقی امین و قسمتی را نزد آقا کاظم میر یحیی و قسمتی نیز در محضر آقا یحیی طالقانی خواندم. البته من نزد آقا یحیی طالقانی مشاعر ملاصدرا را هم خواندم و شریک درسم استاد منوچهر صدوقی سها بود. استادان بزرگ دیگری را هم که فلسفه تدریس می کردند دیدم. اما حضور من در محضر درس آنان جنبه تشرفی اش بیشتر از جنبه استفاضه طولانی مدت بود. مثلا به درس آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در مسجد جامع بازار تهران یا به درس علامه سید محمد کاظم عصار به منزل ایشان (همراه استاد صدوقی سها) یا به درس استاد دکتر مهدی حائری یزدی در مدرسه سپهسالار قدیم که پدرم هم از مدرسان آن مدرسه بود حاضر شده ام. به محضر علامه طباطبائی هم مشرف شدم اما نمی توانم بگویم شاگرد ایشان نیز بوده ام.
چه تالیفاتی در زمینه فلسفه به نگارش درآورده اید؟
اولین کتاب فلسفی من، برداشتی از مشاعر ملاصدرا بود که بن مایه اصلی آن تقریرات استادمان حاج یحیی طالقانی در درس مشاعر بود. این کتاب را اول انتشارات کانون عابدی و بعد انتشارت فراهانی چاپ نمود. دومین کتاب فلسفی ام احوال، آثار و افکار حاج ملاهادی سبزواری بود که در لندن به چاپ رساندم. مدخل شرح حال و آثار و افکار حکیم سبزواری در جلد نهم دایره المعارف تشیع نیز به قلم من است؛ یعنی ویراستاران دایره المعارف ( آقایان حاج سید جوادی، کامران فانی و بهاء الدین خرمشاهی ) اول سفارش مقاله را به یکی دیگر از استادان فلسفه داده بودند و چون من به ایران آمدم از من خواستند که مدخل فلسفه و عرفان حکیم سبزواری را بنده بنویسم. ده ها مقاله دیگر هم در فلسفه دارم که آقای محسن کدیور آنها را در شناخت علوم عقلی از انتشارات سازمان روزنامه اطلاعات فهرست کرده است.
استادان خود را به چه بزرگانی می رسانید؟
پدرم سید علینقی امین معلم و مدرس منظومه ام بوده، خود او نزد پدرش امین الشریعه و فاضل هاشمی شاگردان امین الحکماء سبزواری و افتخار الحکماء طالقانی بودند و البته امین الحکماء و افتخار الحکماء هردو از شاگردان مستقیم و بلاواسطه حاج ملاهادی سبزواری بودند.
با فلسفه غرب نیز آشنائی دارید؟
در زمانی که انگلستان بودم، یک دوره فلسفه غرب هم گذراندم و در نهایت تاملات نابهنگام نیچه را هم از انگلیسی به فارسی ترجمه نمودم.
آینده مکتب فلسفه را چگونه پیش بینی می کنید؟
دانشمندان و اندیشمندان غربی برآنند که سیر تکامل ذهنیت بشر از دین (به مفهوم عالم جامعه شناختی اش که شامل سحر و جادو هم بشود) شروع شده بعد عقلانیت و پرس و جوی اندیشگی بشری به فلسفه رسیده و دست آخر امروز به علوم مثبته رسیده. بنابراین روی هم رفته فلسفه امروز جایگاهی را که در گذشته ها داشته است ندارد. این روند در آینده هم کم و بیش به همین شکل ادامه خواهد یافت. به حدی که شاید فلسفه به یک رشته تخصصی در حوزه علوم انسانی در دانشگاهها محدود شود. با کمال تاسف چشم انداز آینده فلسفه خیلی درخشان نیست.
تنها امیدی که هست این است که ما تعریف فلسفه را گسترش دهیم و آن را از محدوده فلسفه مدرسی و دانشگاهی فراتر ببریم. و به نوعی به تفکر آینده بشر، یعنی آینده نگری برای حفظ محیط زیست در سیاره زمین و تامین خیرعمومی متصل کنیم. به عبارت دیگر تفکر و برنامه ریزی برای آینده بشر را دغدقه فلسفه جدید قرار دهیم نه اینکه از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟!
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0