نمانامه – «شهرکـ» دومین ساخته علی حضرتی به تهیه کنندگی علی سرتیپی، روایتی تازه درباره سینما و بازیگری ست. ایده ای جذاب که دست روی ماجرای اصلی سینما، عشق به بازیگری و… گذاشته و در واقع برای بیان خود در سینما دست به دامن سینما شده است.
جوانی علاقمند به بازیگری در تست یک فیلم سینمایی بزرگ قبول میشود و برای پیوستن به این پروژه و رسیدن به آرزوی بازیگری، خود را به زندگی در در شهرکی ایزوله شده می سپارد و همین ماجراهای فیلم را رقم می زند. به قول ماریو بارگاس یوسا که در ابتدای رمان سالهای سگی، قبل از شروع داستان به نقل از سارتر نوشته: «ما نقش قهرمان را بازی میکنیم چون ترسوییم؛ نقش قدیس را بازی میکنیم چون شریریم؛ نقش آدمکش را بازی میکنیم چون در کشتن همنوعان خود بیتابیم؛ و اصلا از آن رو نقش بازی میکنیم که از لحظه تولد دروغ گوییم.» همه داستان فیلم حول و حوش نقش بازی کردن در شهرک می گذرد.
از همان سکانس ابتدایی که بازیگران برای تست جلوی دوربین نشستهاند و بازی میکنند تا نماهایی که ساعد سهیلی و ساقی حاجرپور با بازی به جای زن و شوهری که در حال مشاجره هستند سعی میکنند خوش بگذرانند می خواهد به ما یادآوری کند که همه در لحظه لحظه زندگی در حال نمایش بازی کردن هستیم. یک ایده قدرتمند که در یک مقدمه طولانی بدون درگیری دراماتیک باقی مانده است. واقعیت این است که شهرک فراتر از این چیزی برای ارائه ندارد و به سبک بسیاری از آثار معمایی در یک ایده دو خطی قدرتمند باقی مانده و جلو نمی رود.
اگر شهرک را بتوان به نوعی زیرشاخه ژانر معمایی به حساب آورد می توان گفت که تنها سرمایه اندک فیلم در سینمایی کردن یک ایده معمایی چند نمای عاشقانه، مرموز و ترسناک است که توان بیان یک ایده چند وجهی جذاب را ندارد و بدون اینکه بتواند به جهان پیچیده، پر رمز و راز و هیجانانگیز فیلم ورود کند به پایان میرسد. یکی از نقاط قوت فیلم شهرک بازی ساعد سهیلی است. هر چند که او همچنان و در همان مسیر نقش هایش از «رخ دیوانه» تا «لاتاری» قدم برداشته اما جزئیاتی در شهرک به نمایش گذاشته که او را دیدنی تر می کند.
علاوه بر ساعد سهیلی، کاظم سیاحی، مهتاب ثروتی، همایون ارشادی، رویا جاوید نیا، شاهرخ فروتنیان، مرتضی ضرابی، ساقی حاجی پور در شهرک جلوی دوربین حضرتی رفته اند.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0