مونودرام را، گفتهاند، موقعیتی است که در آن، باید، تبری بر جانِ شخصیت بخورد، تا تمام محتویاتش بر کف صحنه بریزد. در «نقل مکان» این تبر را، محکم، به تنِ «محمود» کوبیدهایم. محمود – پسرِ میرزا احمدِ خزانهدار – هفتاد سال پیش، در تهران، میزیست.