پایگاه خبری نمانامه: سینا سرش را میان زانوهایش گرفته بود و های های گریه میکرد. هر چه دستش را میکشیدم بلند نمی شد. نشسته بود سر راه. درست وسط راهروی ورودی. کسی عکسالعملی نشان نمی داد. فقط بعضی ها که گنده دماغ بودند سر تکان میدادند. یک نفر هم بد و بیراه گفت و رد شد. نمیدانم […]