به قلم: سیده حلیمه موسوی
نمانامه: دکتر محمود نوروزی محقق،پژوهشگر فلسفه،تاریخ و استاد دانشگاه تهران در سیر مطالعات دینی نویسندهی کتاب نگاهی به اندیشههایکلامی به بررسی علم کلام، چگونگی پیدایش آن، معرفت مسلمانان در اعصار گوناگون دربارهی مسائل اصولی دین و فروع، ادعاها و انحرافات عقایدی و سرانجام تکامل علم کلام در تعریف دانشمندان بزرگ شیعی پرداخته است و بصورت ملموس و قابل توجه به بیان عقاید انسانهای پیشین در پذیرش اسلام پرداخته است.
اندیشه پایدارترین اصل انسانیست که درکنار زوایایی دیگر چون علم پروبال گرفته و به عرصهی ظهور و ماندگاری مینشیند. آنچه انسان را به تکامل میرساند «یقین» است پس باید کوشید در باب کسب معرفت و حقیقت از بند «تردیدها» دور شد یا راهی برای رفع آنها پیدا کرد.
مسلمانان از دیرزمان آنهنگام که به فتوحات سرزمینهای زیادی دست یافته بودند و گرایش به اسلام در اقوام مختلف پدیدار شده بود به سبب تهاجم مسائل مختلف جریان های فکریعقیدتی به ناچار «علم» راهی برای آگاهی و بینش توسط فرقههای زیادی که در کتاب اندیشههای از آنها یاد شده با ظهور صاحبنظران و دانشمندان برجسته و شیعی موجب پدیدار شدن شاخه ای از تفکرات قطعی و صحیح به نام «علمکلام» گردید.
نگاه نویسنده به این مقوله از سرآغاز پذیرش اسلام تا بعد از آن و پدیدار شدن فرقههای مختلف مذهبیعقیدتی و در نهایت اندیشه هایکلامی که برای اثبات عقاید ناب اسلامی و گاه ناقص راههایی پیموده بودند و هر کدام خود را صاحب مسلک و سبک می دانستند لحاظ شده است که تفکر کلامی را در عصر اموی،عباسیان و اصول عقاید معتزله، اشاعره،اسماعیلیه و اثناعشریه گنجانده است.
نام زیبای «اندیشه های کلامی» عنوانی است برتر از سخن و راهی بسوی تفکر. در واقع علم کلام هم اثبات توحید،عدل،نبوت،امامت،معاد و صفات و افعال الهی و از این قبیل تعابیر است؛ اما تفکراتی که مبنای سازش درست با اصول دین است و برهانهای قطعی در بین اقوام مختلف جهان تفاوتهایی داشته و در فراز و نشیب زمان و حوادث دچار تحلیل و بررسیـگذراندن فرایندهای گوناگون اندیشه و استدلال و در آخر تا رسیدن علمکلام به عمق آن نقشهایی داشتهاند از جمله بروز تفکرات منحرف در عقاید ناب اسلامی گویای این امر است که علمکلام را به سر منزل مقصود که همان رسیدن به ذاتاقدسالهی و عدم انحراف در بازداشتن از پیروی عقاید باطل نیاز به آگاهی و خود علم دیگریست نگاه به کتاب اندیشههایکلامی حق این مطلب را بجای آورده است.
تا آنجا که بررسی ها و تحقیقات نویسنده به تعریف شیعه و مذهب اثناعشریه رسیده و آن را کاملترین تفکر و برترین عقیدهی ناب تلقی نموده است و از دانشمندانی که در قرن سوم تا پنجم و بعد ازآن ملازمت بر حفظ آثار و قلم در اندیشههایکلامی شیعه امامیه نمودند از جمله شیخمفید،شریف مرتضی،شیخ طوسی،خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلّی و آثار فاخر آنها یاد کرده است تا پدیدار شدن فرق اسماعیلیه و عقاید انحرافی بعد از امامت ششمین امام شیعیان (علیه السلام) سخن به میان آورده است.
نویسندهی کتاب در صدد به ثمر نشستن باور مخاطب بعد از خواندن کتاب اندیشههای کلامی در بُعد پذیرش حقانیت اسلام، روشنی و آگاهی دادن از عدم پیروی فرقههای متعدد در گذر زمان تاکنون برآمده است که جای مطالعه دارد …چرا که اختلاف علمفلسفه و کلام را در بین فلاسفه و متکلمان دلیل بر عدم پذیرش حقانیت اسلام و ابعاد آن و یا دور شدن از تفکرات اندیشه های کلامی شیعهی دوازده امامی را دلیل خوبی نمی داند بلکه آن را همسوی رسیدن به هدف اثبات وجود ذاتاقدسالهی معاد نبوت و امامت و… در واقع حقیقت علمکلام می داند.
مطالعهی این اثر در مسیر استحکام عقاید و کلام اسلامی، دفاع و قدرشناسی از تلاش معصومین(علیهم السلام) و دانشمندان و تقدیر از اسلام ناب محمدی(صل الله علیه و آله و سلم) خالی از لطف نیست و جای سپاس از نویسنده کتاب را دارد.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0