پایگاه خبری نمانامه: یک باستانشناس تاکید کرد: سخن گفتن از انقباض حریم میراث جهانی پاسارگاد، نه تنها تعرض به نظام علمی و حقوقی محوطه میراث جهانی پاسارگاد است و باعث برهم خوردن نظم این محوطه تاریخی میشود، بلکه ممکن است آن را در فهرست میراث جهانی در معرض خطر قرار دهد.
به گزارش ایسنا، عزتالله ضرغامی ـ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ شامگاه پنجشنبه ۲۲ مهرماه در جلسه شورای اداری استان فارس، اظهاراتی داشت که واکنشهای مختلفی را در پی داشته است، از جمله اینکه گفت: «همه جای استان در خصوص ساختوساز در بخش حریمها دچار مشکل است، امروز مردم شهر پاسارگاد بهخاطر مقبره کوروش و قوانین ما نمیتوانند ساختمان دوطبقه بسازند، درست کشاورزی کنند، چاه بزنند، دکل بزنند. من باید این مشکل را حل کنم. یک مقدار انقباض قوانین حریمها را بردارم و انبساطی کنم. از جناب آقای رئیسی هم خواهش میکنم اجازه بدهند هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی و هم در دولت این موضوع را با اولویت مطرح کنیم، چون این تصمیم یک تصمیم ویژه و مثل حرکت روی لبه تیغ است.»
پاسارگاد مجموعهای از سازههای بهجامانده از دوران هخامنشیان است که آرامگاه کوروش، کاخ دروازه، کاخ بارعام، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری و تنگه بلاغی در آن واقع شده است که تیرماه ۱۳۸۳ به عنوان پنجمین اثر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو با صددرصد رأی موافق ثبت شد.
سال ۹۸ گزارشی از اداره منابع آب شهرستان پاسارگاد منتشر شد که حاکی از حفر ۱۲۷۰ حلقه چاه در سراسر این شهرستان تا آن زمان بود. از این تعداد، ۱۱۰۰ حلقه چاه به منظور کشاورزی، ۵۰ حلقه چاه برای شرب و حدود ۱۰۰ چاه با هدف صنعتی حفر شده است. علاوهبر این، صدها حلقه چاه بدون مجوز نیز حفر شده است. با وجود این، تا کنون گزارش رسمی از فرونشست زمین و آثار مخرب برداشت بیرویه آب در دشت و محوطه پاسارگاد بیرون نیامده است. هرچند، آمار سازمان زمینشناسی ایران نشان میدهد استان فارس از جمله مناطقی است که پدیده فرونشست در آن به حالت بحران درآمده است.
سال ۹۸ مدیر آبفای استان فارس نیز گفته بود: برداشتهای بیرویه آب از منابع زیرزمینی موجب شده استان فارس با بحران فرونشستهای اراضی روبهرو شود و این بحران به حدی است که این استان را در رده اول فرونشست زمین در جهان قرار داده است. به طوری که استاندارد فرونشست در سال چهار میلیمتر است، اما در استان فارس میزان فرونشست سالانه میانگین بین شش تا هشت سانتیمتر گزارش شده است.
با آنکه اداره منابع آب پاسارگاد گزارش کرده است، از سال ۱۳۹۵ پاسارگاد به عنوان دشت ممنوعه شناخته شده و مجوز جدید برای حفاری چاه در آن صادر نشده است، اما سال ۹۸ حفر یک چاه عمیق در نزدیکترین فاصله از محوطه میراث جهانی پاسارگاد، نگرانیها را تشدید کرد؛ چاهی که مسؤولان پایگاه پاسارگاد گفتند پروانه آن به ۲۰، ۳۰ سال پیش برمیگردد، اما اخیرا (۱۳۹۸) مجوز کفشکنی چاه گرفته است.
برداشت بیرویه از ذخایر آب زیرزمینی، نبود مدیریت منابع، کشت محصولات کشاورزی پرآببر و حفر چاههای غیرمجاز از جمله عوامل است که وضعیت را در فارس بحرانی کرده و زنگ خطر را در برخی مناطق آن از جمله مرودشت که میراث جهانی تخت جمشید در آن واقع شده به صدا درآورده است. کارشناسان زمینشناسی و آب نیز بارها هشدار دادهاند باید کشاورزی در این استان کم شود و تا حدامکان، برداشت آب از سفرههای زیرزمینی کاهش یابد و چاههای غیرقانونی پلمب شوند.
شهرام زارع ـ باستانشناس و سردبیر مجله «باستانپژوهی» ـ در ارتباط با آثار مخرب برخی فعالیتهای کشاورزی در دشتهای پاسارگاد و مرودشت و اظهارنظر وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره مشکلات کشاورزان به خاطر حریم مقبره کوروش و قوانین میراث فرهنگی، به ایسنا گفت: در دهههای گذشته فعالیتها و اتفاقات بسیاری که تناسبی با ذات محیطزیست فلات ایران ندارد، نه فقط در استان فارس که در بیشتر مناطق فلات ایران رخ داده که شامل برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی و فرونشست زمین است و مشکلاتی جدی برای محوطههای تاریخی نیز به وجود آورده است. وقتی وزیر تازه منصوبشده میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی عواقب اظهارنظرهای خود در اولین بازدیدها از میراث جهانی ایران را در نظر نمیگیرد، قطعاً نگرانیهای اهالی این حوزه بیشتر میشود.
او افزود: البته منظور ایشان بهدرستی مشخص نیست که آیا کشاورزی در عرصه و حریم محوطه پاسارگاد مدنظر بوده یا خارج از آن. اگر منظورشان کشاورزی در خارج از حریم و عرصه بوده باشد که موضوع آن به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارتباطی پیدا نمیکند. اگر هم منظورشان در حریم و عرصه بوده که بهتر است مدیر محوطه میراث جهانی پاسارگاد درباره آن صحبت کند. اما آنچه نگرانی را تشدید کرده استفاده وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از تعبیر «انقباض حریم» است که به لحاظ حقوقی و علمی، میتواند ابعاد نگرانکنندهای داشته باشد.
زارع با اشاره به برخی اظهارنظرهای پیشتر مطرحشده، اظهار کرد: مجموع آنها نشان میدهد سالهای آرامی پیش رو نخواهیم داشت و اهالی میراث فرهنگی باید با دقت بیشتری مسائل این حوزه را رصد کنند. اینکه میراث فرهنگی مدتی به اشتباه زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد بوده و آقای ضرغامی هم گفتهاند مدتی در این وزارتخانه مسؤولیت داشتند دلیل بر آگاهی از میراث فرهنگی نمیشود؛ دو حوزه «فرهنگ» و «میراث فرهنگی» تفاوتهایی با یکدیگر دارند که برای مدیران ما به درستی فهم نشده و با یکدیگر خلط شده است.
این باستانشناس درباره اینکه با توجه به اظهارنظر مطرحشده درباره انقباض حریم پاسارگاد، آیا میتوان بهراحتی حریم میراث جهانی را تحت تاثیر قرار داد و منقبض کرد؟ گفت: این اظهارنظر به معنی تعرض به نظام علمی و حقوقی محوطه میراث جهانی پاسارگاد است و باعث بههمخوردن نظم میشود. به علاوه، نمیتوان بدون اجازه کمیته حرائم ملّی و کمیته میراث جهانی یونسکو در عرصه و حریم پاسارگاد دست برد و مثلاً درصدی از ۱۴۰۰ هکتار عرصه آن را بذل و بخشش کرد. این کار صراحتاً به معنی تخریب آگاهانه میراث ملّی و جهانی است و یکی از پیامدهای آن خروج از فهرست میراث جهانی یا قرار گرفتن ذیل میراث درخطر جهانی میتواند باشد. پیامدهای بسیار نامطلوبی هم در گردشگری خواهد داشت.
او این تهدید را درباره میراث ملّی، بزرگتر و جدیتر دانست و افزود: در سالهای گذشته و در زمان رؤسای پیشین شاهد بودیم که اظهارنظرهایی از سوی برخی مسؤولان سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری همچون آقای بقایی مطرح میشد که ریشه در ناآگاهی داشت و همچنین بیتأثیر از منافع افردی که در افکار و اذهان رؤسا اثر میگذاشتند، نبود. به واسطه همان نگرشها و اظهارنظرها اکنون آمار بزرگی از تخریب و تسطیح محوطههای باستانی و آثار تاریخی وجود دارد. بسیاری از محوطهها و آثاری که حتی برخی از آنها در فهرست میراث ملّی ثبت بودند، مثلاً در همان مرودشت یا دشت شوشان در خوزستان و جاهای دیگر به کلی تخریب شدهاند. این اتفاقها رخ نمیدهد مگر در شرایطی که حساسیت و پیگیری از طرف مقامات مسؤول وزارت میراث فرهنگی، مقامات قضایی و مدیران کشور نباشد.
زارع با اشاره به نگرانیهایی که از تفکر «انقباض حرایم میراث تاریخی» ناشی شده است، گفت: محوطهها و آثاری که در فهرست میراث جهانی ثبت نشدهاند و فقط در فهرست میراث ملّی ثبت شدهاند، حتی با وجود ابلاغ عرصه و حریم، مثلاً محوطه ارگان/ارجان در بهبهان، در معرض چنین خطراتی قرار دارند. در مورد محوطههای میراث جهانی دستکم پایگاههایی وجود دارند که پیگیری و اطلاعرسانی نصفه و نیمهای انجام میدهند و افکار عمومی هم نسبت به آنها حساسیت بیشتری دارد که تا حدی باعث صیانت میشود، هرچند بیشتر این آثار در جایگاه واقعی خود قرار ندارند، اما درباره آثار ملّی این نگرانی بیشتر است، حتی این نگرانی برای آثاری که هنوز در فهرست میراث ملّی ثبت نشدهاند و یا واجد شرایط ثبت ملّی شناخته نمیشوند بزرگتر است و به سادگی مورد تعرض، تجاوز و تخریب قرار میگیرند. بنابراین از وزیر میراث فرهنگی انتظار میرود در درجه اول مدافع مصالح و منافع میراث فرهنگی کشور باشد و به اساسنامه وزارتخانه میراث فرهنگی متعهد بماند.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0