زنگ زده بود و التماس میکرد که ده هزار تومان به حساب من بریز.
صدایش را می شنیدم.
برادر بزرگتر هم پول نداشت و صدایشان لحظه به لحظه بلند تر میشد.
جناب آقای ده نمکی.
اینها دیالوگ هایی در سکانس فیلم جدید نیست.
بله، واقعیت جامعه ماست.
مصاحبه شما در برنامه اختیاریه را از طریق سایت خبر آنلاین خواندم .
گفته بودید هزینه فیلم شما فقط سه میلیارد تومان بوده.
آیا در مقابل همان مستضعفانی که از قبل آنها، فیلمساز شده اید.
حرفی برای گفتن دارید؟
فرموده اید: «بودجه این کار را اوج پرداخته است، کل بودجه فیلم سه میلیارد تومان بوده است، با دستمزدهای این روزهای بازیگران زیر چهار میلیارد تومان نمیشود فیلم ساخت. اصلا بحث این نیست که این پول از کجا آمده است.»
جالب اینجاست که طبق دستورات جنابعالی، اصلا بحث این نیست که این پول از کجا آمده است.
اتفاقا برای ما و برای ملت ما، خیلی مهم است که بدانند این پول از کجا آمده و چرا در اختیار شما قرار گرفته و در اختیار دیگران قرار نمی گیرد و اگر آن دیگران بخواهند با توان و سرمایه خودشان هم فیلم بسازند، دچار موانع متعددی خواهند شد و مجوز ساخت نمی گیرند و با مشکل اکران روبرو خواهند شد و اصلا نمی توانند خودشان را در آن سیستم بیمار و معیوب چرخه تولید ادغام کنند.
ضمنا هزینه تولید را هم در گفته هایتان یک میلیارد افزایش داده اید که در این جا بدان نمی پردازم.
در جای دیگر فرمایشات خودتان فرموده اید :
«این کنترل دستمزدها و هزینهها بخش خصوصی را نابود میکند».
اگر آقای واینستین در هالیوود این جملات را می گفت، باور کنید که من دست به قلم نمی شدم زیرا که ماهیت آن سینما بر فساد اخلاقی و فساد مالی استوار است.
و در این لحظه است که از خودم می پرسم آیا این ده نمکی، همان ده نمکی روزنامه نگاری هست که درحوالی سالهای ۸۰ تا ۸۵ در برابر دوربین من نشسته بود و برای تلویزیون آلمان پز می داد که ما بچه های انقلاب از آرمان های خودمان دفاع می کنیم.
دست مریزاد، آقای ده نمکی. آرمان شما اکنون نگران کنترل دستمزدها و نابودی بخش خصوصی است یا اینکه من بدلیل زندگی در خارج از کشور و زندگی شبانه در کاباره ها و شرب آبکی های غیر مجاز و ساخت و پاخت با کشورهای غربی، عقل از سرم پریده؟
در جای دیگری از مصاحبه تان فرموده اید:
«هیچ وقت تهیهکنندهای نمیتواند با سرمایه شخصی یک فیلم بسازد».
آری درست فرموده اید. تا زمانی که امثال شما بر اریکه سینمای دولتی و خصولتی، حاکم بر فرهنگ مملکتی باشند که از فرط ابتذال، حتی شما را هم به انتقاد کردن وادار کرده است. هیچ تهیه کننده و کارگردان مستقلی حاضر به سرمایه گذاری در آن سینما نخواهد بود.
آقای ده نمکی، شما نگران از بین رفتن بخش خصوصی نباشید.
سینما بازتاب واقعیت نیست، سینما واقعیت بازتاب است.
( ژان لوگ گدار )
از آلمان: جواد کراچی
فروردین ۹۸
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0