پایگاه خبری نمانامه: سینما، یکی از محبوبترین اشکال بیان هنری و نیز یکی از تأثیرگذارترین ابزارهای ارتباطی در جهان، قابلیت و توانمندی شگرف خود را برای حضور در جغرافیای زمین و سطوح مختلف اجتماعی به اثبات رسانده است. نقش و جایگاه رو به رشد سینما، در جهان معاصر به گونهای است که نفی و طرد آن غیر ممکن و بیتفاوتی نسبت به حضور و تأثیرهای آن از اساس مغایر با مصالح فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی و حتی امنیتی ارزیابی می شود. سینمای ایران، که در سالهای بعد از انقلاب اسلامی به لحاظ کیفی، رشد چشمگیری داشته و امروزه در جهان به عنوان «سینمای انسانی» شناخته می شود، می تواند نمایانگر و شاخص کرامت فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی باشد. سینمای ایران به لحاظ نرم افزاری افکار، ایده ها و سرمایه انسانی بسیار توانا است و منابع پایان ناپذیری در اختیار دارد که در یک بستر مناسب و با تأمین نیازهای زیرساختی، فنی و فناورانه و رفع تنگناهای آن می تواند مولد جهش های بزرگتری نیز باشد.
به عقیده کریگان، فیلم ابزاری برای انتقال پیامهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روایتها در نظر گرفته می شود. یک فیلم نقش اجتماعی مهمی در حوزه های سیاسی، هنری و تجاری ایفا می کند. اشکال آغازین فیلم به تمامی برآمده از دل انگیزه های تجاری بوده اند؛ چراکه در آن زمان به فیلم از منظر نوعی سرگرمی توده های نازل نگاه می شد. با رشد و تبدیل فیلم به رسانه ای فرهیخته و پیچیده تر، نقشهای سیاسی و اجتماعی آن روشن و واضح شدند و از فیلمها، برای تزریق ایدئولوژیهای سیاسی با بیان دیدگاههای هنری استفاده شد.
در برنامه ششم توسعه در حوزه سینما (۱۳۹۴) آمده است که سینما در میان وسایل ارتباط جمعی قرار می گیرد. اصول ۳ و ۲۴ قانون اساسی تأکیدی بر وظایف و حقوقی است که بر عهده رسانه های جمعی قرار گرفته و سینما و سینماگران نیز از این وظایف و حقوق جدا نخواهند بود.
کارشناسانی در تحقیقات خود درباره وضعیت رسانه های ایرانی به این نتیجه رسیده اند که دیر زمانی است، در بحران رسانه های ایرانی از تأثیرگذاری رسانه های جمعی داخلی کاسته شده، برای مثال آنها توان و اعتبار کافی را برای هدایت افکار عمومی، درباره رویدادها و مصالح همگانی ندارند. در این دوره، فراهم کردن ابزار تولید و پخش محتوا اولویت اصلی رسانه ها شده است؛ اما رسانه های ایرانی برای ماندگاری، به چیزی بیش از تولید نیاز دارند.
رسانه ها باید ابزاری داشته باشند تا بتوانند در ذهن مخاطب جایگاه ویژه ای پیدا کنند و در این دوره دگرگونی درک مخاطب، اعتماد و وفاداری او را به دست آورند. رسانه ها در ایران با چالش جدی در حوزه تولید محتوا روبه رو هستند. در حقیقت، بیشتر رسانه های ایرانی، تصویر دقیقی از ویژگی ذهنی، رفتاری، نیازها و علایق مخاطبان خود ندارند. این مسئله از آن رو مورد تاکید قرار گرفته که هدف فیلم فروش داستانهای بزرگ به مردم است.
نقش رسانه سینما به عنوان ابزار دیپلماسی در …۱۰۳
مردم قصه شنیدن را دوست دارند و این درست، همان کاری است که باید به بهترین شکل انجام شود.
برای فروش فیلمها باید توجه مخاطبان را با روش متفاوتی جلب و روی عناصری تمرکز کرد که دیگران به آن توجهی نمی کنند.
به علاوه مصرف فیلم با دیدن فیلم به پایان نمی رسد، بلکه وقتی پس از تماشای فیلم، مخاطب نقدهای نوشته شده درباره آن را مرور می کند یا درباره فیلم با دوستانش حرف می زند و تجربه اش را به اشتراک می گذارد، مصرف فیلم ادامه می یابد
اینجا هنر، ایجاد تمایل یا اغوا کردن تعداد بسیار زیادی از افراد است. محصوالت سینمایی، ویژگیهای خاصی دارند، از جمله، فیلمها محصوالت فرهنگی هستند.
مهمتر از آن، فیلم و سینما مسئولیتی بسیار مضاعف برای حاملان این هنر دارند، چراکه ابزاری کارآمد در جهت بیان انتقاد دلسوزانه و همچنین عکس آن در جهت سیاه نمایی، تحقیر و انتقام است. کلید پیشرفت کشور، به میزان زیادی در دست هنرمندان این عرصه است. از این رو، مسئولیتی سنگین و پرارج را بدوش دارند (برنامه پنجم توسعه، ۱۳۸۹)
در برنامه ششم توسعه (۱۳۹۴) بر سینما برای تولید محتوا و مروج و ارائه کننده سبک زندگی ایرانی اسلامی تأکید شده است.
سینما در جایگاه فرهنگ، زمانی اهمیت خطیری پیدا می کند که بدانیم، در دهه های اخیر، روابط فرهنگی بین المللی از مسائل مهم حکومتها، دولتها و سازمانهای فرهنگی منطقه ای و بین المللی شده است. چگونگی هدف گذاری و تصمیم گیری سیاستگذاران یا کارگزاران این حوزه فرهنگی بیش از عوامل خارجی، تابع متغیرهای داخلی است؛ درحقیقت اهداف، ساختارها، راهبردها و جهت گیریهای کشور است که نوع و مدل روابط فرهنگی آن را تعیین می کند، نه عوامل خارجی، سیاستها و اقدامهای کشورهای دیگر. به عبارت دیگر روابط فرهنگی پیوندهایی است که میان انسانها در حوزه های ملی و فرهنگی به وجود می آید و تحت تأثیر شرایط اجتماعی و دیپلماسی فرهنگی قرار دارد. یکی از حساسترین مسائل مدیریت راهبردی فرهنگی، ساز و کار به کارگیری ابزار و ظرفیتهای فرهنگی برای تأثیر بر افکار عمومی و دولتهای سایر کشورها است (اژدری، فرهنگی، صالحی امیری و سلطانیفر، ۱۳۹۶ .)
اما به رغم این ضرورت فرهنگی، سینمای ایران با مسائلی راهبردی روبه رو است؛ از جمله:
در سایه بودن فرهنگ در مقابل دیگر حوزههای سیاسی و اقتصادی
راهبردها در عرصه فرهنگ
اولویت نداشتن فرهنگ در عرصه سیاستگذاری و سرمایهگذاری
عدم شناسایی درست مقولههای اصلی برای سیاستگذاری در حوزه فرهنگ
نامشخص بودن مرز دخالت و عدم دخالت دولت در عرصه فرهنگ
فقدان نقشه جامع و اسناد ملی و راهبردی برای فعالیتهای فرهنگی بین المللی
توسعه نیافتگی ظرفیتهای فرهنگی بین المللی ج. ا. ایران متناسب با ضرورتها، فرصتها و تهدیدهای جدید در عرصه بین الملل. (برنامه ششم توسعه، ۱۳۹۴)
امروزه با توجه به شرایط و وضعیت خاص سیاسی و نگاه منفی به ایران، که زاییده نظام سلطه جهانی است، کشور را در عرصه بین المللی با چالش جدی مواجه کرده است. به دلیل تحولات سیاسی و مذهبی در منطقه، هویت و فرهنگ ایرانی امنیتی شده است. به نظر می رسد بازیابی جایگاه تمدنی و فرهنگی جمهوری اسالمی ایران، با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، می تواند در بهبود وضعیت سیاسی امنیتی، اقتصادی و اجتماعی کشور در عرصه بین الملل بسیار مهم و راهگشا باشد. برخورد منفعلانه با تصویر نادرستی که از ایران در اذهان مردم جهان و در عرصه بین المللی نقش بسته است، فرصتهای گوناگون توسعه کشور را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از ما سلب خواهد کرد. تصویر منفی و سیاه نماییهایی که قدرتهای سلطه گر با رسانه های خود از ایران ترسیم کرده اند، باعث شده تا برای مقابله با آن، استفاده از تواناییها و ظرفیتهای فرهنگی کشور بیشتر احساس شده و مد نظر قرار گیرد. (اژدری و همکاران، ۱۳۹۶)
(سلطانی فر و خانزاده ۱۳۹۴) در نتایج پژوهش خود می گویند کشوری که ابزار رسانه ای قویتری برای متقاعدسازی دارد، به منابع ملی بیشتری نائل می شود و رسانه های بین المللی در چارچوب ساختار جهانی چنین نقشی ایفا می کنند. البته این نکته را نیز می افزایند که این به معنای تغییر تعریف منابع ملی نیست، بلکه نحوه دستیابی به منافع ملی را متفاوت کرده و به دیپلماسی عمومی نقش پررنگتری می دهد. رسانه ها می توانند منافع ملی واحدهای سیاسی را بازتعریف کرده و از این راه برای منافع کشوها مشروعیت ایجاد کنند. در مورد گسترش ارتباط با ملل و فرهنگهای جهان، باید گفت که امروزه با توجه به پیوند گستردهای که میان کشورهای مختلف جهان به وجود آمده، توسعه و پیشرفت هر کشوری با سطح تعاملات آن با دیگر کشورها رابطه مستقیم دارد. توسعهیافتگی سینما نیز ناگزیر از ارتباط و تعامل و تبادل با سایر کشورها است. از این جهت و با توجه به اینکه ایران با کشورهایی از لحاظ فرهنگی و سیاسی اشتراک دارد، لازم است بر پایه آن تعاملات و تبادلات سینمایی خود را گسترش دهد تا نتایج زیر را در پی داشته باشد:
جلوگیری از تبلیغات ناصواب و سوگیرانه علیه ایران
جلوگیری از تکراری شدن محتواهای داخلی
بالا بردن میزان شناخت مردم ایران از فرهنگ جهانی
ایجاد انگیزه مناسب برای دیدن آثار فرهنگی و سینمایی در میان ملل دیگر. (برنامه ششم توسعه ۱۳۹۴)
با توجه به وظایفی که می توان برای سینما جهت انتقال هویت و آرای فرهنگی یک کشور قائل بود، شرایط کنونی ایران به ویژه در سطح بین المللی، ایجاب می کند که این رسانه از زاویه دیگری، با وظیفه القای محتوا به ناخودآگاه مخاطبان جهانی سینمای ایران مورد بررسی قرار گیرد ابزارهای الزم برای این هدف شناسایی شود؛ چراکه در شرایط کنونی، سینما فارغ از شرایط سیاسی و بین المللی، می تواند مرزهای کشورها را درنوردیده و واقعیت ایران را به مردم دنیا بشناساند.
نقش رسانه سینما به عنوان ابزار دیپلماسی در …۱۰۵
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0