به قلم: برومند شکری
پایگاه خبری نمانامه: مجموعه نون.خ برای نخستین بار نوروز ۹۸ از قاب تلویزیون رسانه ملی ایران در حالی پخش شد که از پیدایش سینما و تلویزیون در ایران تا این زمان مجموعه ای در خور توجه که بازیگران مطرحی در آن دخیل باشند و به صورت سراسری پخش شود در فضای منطقه کردنشین ساخته نشده بود.
دلیل کم کاری رسانه ملی ایران در پرداختن به این بخش از ایران ممکن است به خاطر یکسری ملاحظات و نگرش های سیاسی بوده باشد اما سعید آقا خانی و تهیه کننده خوش فکری چون مهدی فرجی توانستند بعد از سالها شیشه حبابی این تصورات غلط را بشکنند و ثابت کنند که در کردها و موقعیت زندگی آنها سراسر زیبایی وجود دارد…
دهها فرقه و مذهب مختلف در کرمانشاه با لهجه ها و پوشش های متفاوت بدون هیچ مشکلی هزاران سال است در کنار هم زندگی می کنند و روحیه حمیت و همدلی آنها زبانزد خاص و عام بوده است. تا جایی که «مارتین وان برویین سن» نویسنده آلمانی در کتاب «جامعه شناسی مردم کرد» به نکات زیادی در این مورد اشاره داشته است و چنین امتیازی را برای سایر کشورها یک الگو قرار داده است.
آنچه می تواند یک موقعیت جغرافیایی را با موقعیت دیگری متفاوت جلوه بدهد فقط پوشش و لهجه نیست بلکه عواملی چون مذهب، فرهنگ و رسم و رسوماتی است که مختص به همان اقلیم است. مثلا قوم کرد رابطه عجیبی با موسیقی و آواز دارند. حتی بسیاری از وسایل و آلات موسیقی چون دف و تنبک و سازهای دیگر بدست این مردم ساخته شده است. همچنین در رقص و آواز آنها نیز یک فلسفه عمیق فکری نهفته است. شاید به مروز زمان و با دستخوش اتفاقاتی که رخ داده است در چنین فرهنگی لایه های ضد فرهنگی نیز رسوخ کرده باشند و یکی از رسالت های هنر این است که چنین تفکراتی را از چهره فرهنگ بزداید.
به نظر می رسد در سری جدید این سریال کارگردان و نویسنده تحت تاثیر برخی القائات قرار گرفته باشند و جسارت آنها در پرداختن به برخی موضوعات رنگ باخته باشد ولی در کل تعدد شخصیت موجب شده کمی فرم قصه به هم بخورد و رابطه احساسی و عاطفی شخصیت ها تا حدودی به ورطه افراط و تفریط گرفتار شود.
اما در کل این سریال در مقایسه با مجموعه پایتخت جسور نیست و کارگردان سعی می کند به هر نحوی از سیاست دوری کند. چرا که سعید آقاخانی به خوبی می داند لبه یک پرتگاه گام بر می دارد و هر گونه حاشیه ای می تواند نگاه تنگ نظرانه همان افرادی که سالها در معرفی این بخش مانع تراشی کرده اند، به او معطوف شود.
آنهائی که کم و بیش با منطقه اورامانات آشنائی دارند به خوبی در جریان این امر هستند که قبل از انقلاب ایران، مردم این خطه با وجود خان بیگ های ظالمی چون سالار جاف عراقی که هم نماینده مجلس بود و هم دارای ایل و تبار، چه ستمها و چه خون دلها که نخورده اند. بعد از انقلاب نیز همین خان بیگ ها تشکیلاتی چون دمکرات و کومله را پایه گذاری کردند و بیشترین آسیب را به همین مردم رساندند. و این همان چیزی است که در تاریخ معاصر ایران و مخصوصا در سینما و تلویزیون کم یا نادیده گرفته شده است.
در مورد لهجه نیز قصه تا جایی که ممکن بوده به درستی پیش آمده است. به هر حال کرمانشاه دارای لهجه های مختلف و متفاوتی است. لهجه کلهری، هورامی، سنجابی، سنقری، لکی، فارسی و کردی کرمانشاهی که هر کدام از نظر لحن بیانی با هم متفاوت هستند
ولی چیزی که مورد نقد بسیاری از افراد صاحب نظر قرار گرفت استفاده از لهجه فارسی کرمانشاهی است. این لهجه کمتر از دویست سال قدمت تاریخی دارد و یک لهجه من درآوردی است.
گرچه نوع لهجه در یک سریال می تواند به تنوع قصه بیفزاید و نباید چنین موضوعی را جدی گرفت ولی بهتر بود که در بحث گویش دقت بیشتری به خرج داده می شد. در هر صورت طنز حد و مرز مشخصی ندارد و براساس چهارچوب خاصی وضع نشده است. او قادر است هر چیزی را در این دنیا به سخره بگیرد به شرطی که حریم و کرامت انسانها را حفظ کند.
انتخاب صدای استاد لرنژاد کرمانشاهی که آهنگ محزونی دارد به نظر انتخاب مناسبی برای یک سریال نبوده است ولی در کل معرفی این خواننده صاحب سبک به نسل جدید خالی از لطف نیست.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0