«دفتر یادداشت» کمدی که باید جدی گرفت!

نمانامه: سریال «دفتر یادداشت» یکی از سریال‌های کنجکاوی برانگیز شبکه نمایش خانگی تا قبل از پخش بود. یکی از سریال‌هایی که به واسطه پخش ویدیوهای تبلیغاتی از جمله اولین ویدیو که تداعی کننده فیلم سینمایی «مالنا» بود توجهات بسیاری را به خود جلب کرد و البته این کنجکاوی نسبت به سریال خیلی زود هم فروکش کرد. هرچند نمی‌توان این فضای ناامید کننده سریال را نگاه همه مخاطبانش دانست چون در شبکه‌های اجتماعی از جمله توئیتر سابق یا ایکس که می‌توان با کاربر واقعی‌تری در ارتباط بود نیمی از مخاطبان آن را رضایت بخش دانسته‌اند و بخش عمده‌ای هم از ضعف فیلمنامه، فضاسازی و نبود کمدی در این مجموعه گفته‌اند. اما «دفتر یادداشت» را فارغ از اینکه علی رغم تبلیغات زیاد نتوانسته کمدی موفقی باشد باید با چه ملاحظاتی دید؟ در این گزارش مروری داریم بر این مجموعه که کیارش اسدی زاده کارگردانی آن را بر عهده دارد و تا الان ۲ قسمت از سریال نیز به پخش رسیده است.

قصه و فیلمنامه سریال

قصه سریال با فضای کارآگاهی شروع می‌شود؛ ایرج با بازی رضا عطاران شخصیت اصلی داستان است که یک کارآگاه کاربلد اما دچار الزایمر است. شروع ناامیدکننده مجموع ای که قبل از پخش خیلی پرطمطراق و پر سر و صدا بوده همین اول داستان توی ذوق تان می‌خورد درحالی که به انتظار نشسته‌اید تا با یک کمدی معمایی یا جنایی مواجه شوید، هم رو دست بخورید، هم ماجرای قتل را پیگیری کنید و هم بخندید اما هرچه جلوتر می روید بیشتر ناامید می‌شوید. سریال با سکانسی پلیسی آغاز می‌شود و بعد عطاران به صحنه جرمی ورود می‌کند که حسن معجونی در آن لباس عروس پوشیده است؛ موقعیت البته خیلی سردتر از آنچه که می‌خوانید، دیده می‌شود.

قصه‌ای که نقش اول آن عطاران است و انتظار دارید بیشتر از هرچیز دیگر در آن کمدی ببینید و بخندید به شکل ناامید کننده‌ای در قسمت اول پیش می‌رود که بخش عمده آن هم مشکل فیلمنامه استقصه‌ای که نقش اول آن عطاران است و انتظار دارید بیشتر از هرچیز دیگر در آن کمدی ببینید و بخندید به شکل ناامید کننده‌ای در قسمت اول پیش می‌رود که بخش عمده آن هم مشکل فیلمنامه است. فیلمنامه‌ای که بیشتر نام کمدی را به خود الصاق کرده است اما موقعیت‌ها هنوز نتوانسته‌اند گیرا و کمدی باشند.

فیلمنامه این سریال را مسعود خاکباز نوشته است؛ نویسنده‌ای که کمتر نام او را در میان مجموعه‌ها و سینمایی‌های طنز شنیده‌ایم و احتمالاً در خاطر کسی هم نباشد آخرین بار نویسنده کدام کمدی‌ها بوده است.

شاید حضور چهره‌های موفق این حوزه و کسانی که سال‌ها در عرصه سریال و فیلم سینمایی قلم زده‌اند، بهتر می‌توانست ارزش افزوده‌ای برای فضای کمدی سریال و حتی محتوای فیلمنامه آن باشد. به ویژه که سریال در قصه و فیلمنامه هم در جا می‌زند وموقعیت ها چندان غنای داستانی جذابی ندارند. اگر با اغماض نگوییم حتی در قسمت اول و دوم، داستان حوصله سر بر می‌شود و بارها ریتم می‌افتد به شکلی که می‌توان روی نبود موقعیت‌های پرکشش تاکید کرد.

بیشترین تلاش فیلمنامه نویس برای خنده گرفتن، بهره گیری از شوخی‌های کلامی است که دیگر در این سال‌ها نخ نما هم شده‌اند؛ شوخی‌هایی که با تاکید چندباره افتادن شلوار، نداشتن شلوار و خیس شدن شلوار می‌خواهد از مخاطب خنده بگیرد اما حجم تکرار و تاکید و طولانی شدن آنها بیشتر از اینکه خنده بیاورد ممکن است حتی مخاطب را خسته کند.

بازیگران

«دفتر یادداشت» حضور دوباره رضا عطاران در شبکه نمایش خانگی است که بعد از سال‌ها رقم می‌خورد. عطاران که جزو اولین بازیگرانی بود که با مجموعه «قلب یخی» حضور در این مدیوم را تجربه کرد در همه این سال‌ها سعی کرد دور بماند و گزیده‌تر و سخت گیرتر وارد میدان شود. اتفاقی که حالا اگرچه او را به تنها برگ برنده سریال تبدیل کرده است اما سریال برای خود او آورده تازه ای ندارد.

رضا عطاران پس از این همه سال، دیگر فراتر از بازیگر ستاره فیلم و سریال‌های کمدی است و حتماً مخاطب او را در هر میزانسن و قالبی دوست دارد اما نقشش در «دفتر یادداشت» چندان چالش عجیبی برایش محسوب نمی‌شود و می‌تواند به راحتی از پس آن برآید. با این حال این عطارانی نیست که شما را به وجد آورد و اتفاقاً هرچه بیشتر در هر صحنه‌ای منتظر اتفاق و کمدی هستید کمتر این فضا خلق می‌شود که بخش عمده آن باز هم به فیلمنامه مربوط است و خالی بودن میدان از فضایی که بازیگر بتواند به دور از تکرار شوخی‌های کلیشه‌ای در آن بازی کند و طنازی نشان دهد.

ترکیب حسن معجونی و رضا عطاران از این حیث که هر ۲ بازی‌هایی جدی دارند و درگیر کلیشه‌های بازیگران طنز نمی‌شود، می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. مینا ساداتی، داریوش کاردان، زهرا داوونژاد، سوگل خلیق و کاظم سیاحی هر یک حضور متفاوتی در سریال دارند که با گذشت قسمت‌های بیشتری از سریال باید دید چقدر موفق خواهند بود. خلیق یکی از نقش‌های اصلی این سریال است که شاید هنوز شخصیتی که ایفا می‌کند چندان شکل نگرفته باشد. مواجهه اولیه او با رضا عطاران و نقشی که در هنگام تسلیت گفتن می‌خندید اگرچه در ایده و روی متن می‌توانست جذاب و موقعیتی متضاد باشد اما خروجی اش چندان جذاب نبود. از میان این بازیگران اردشیر رستمی هم در شمایل متفاوتی ظاهر شده که باید دید چقدر مخاطب با او ارتباط می‌گیرد. بیژن بنفشه خواه اگرچه حضور کمرنگی دارد اما خیلی تفاوت چندانی با نقش‌های سابق اش نداشته است و حتی حضورش در سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» موفق تر بوده است.

کارگردانی

کیارش اسدی زاده کارگردان توانمندی است و آثار خوش ساختی در کارنامه اش دارد. او فیلم‌های «گس» و «شکاف» را ساخته است که هر ۲ ملودرام‌هایی اجتماعی هستند. فیلم «مجوز خروج» البته تنها اثری از اسدی زاده است که بعد از ملودرام‌ها به این فضای کمدی هم ورود کرده است. بازیگرانش را هم در همین حوزه انتخاب کرد که با پژمان جمشیدی، کاظم سیاحی، سروش صحت و … آن را ساخت و البته دچار حواشی‌ای شد و هنوز هم اکران نشده است.

فضای شوخی‌ها در قسمت اول و دوم از سطح فراتر نرفته است و در ظاهر باقی می‌ماند. شاید برای برخی قصه کلی داستان با سریال خارجی «فقط قتل‌های داخل ساختمان» مقایسه شود که درباره توفیق این اثر در ۲ قسمت اولیه می‌توان گفت فیلمنامه موقعیت‌های پرکشش و جذابی را رقم نزده استسریال «دفتر یادداشت» حالا اولین اثر کمدی اوست که توسط مخاطب دیده می‌شود؛ یک کمدی زرق و برق دار که قرار است فضای متفاوت، به روز و مدرنی داشته باشد و البته با دیدن ویترین ماجرا هم فکر می‌کنید با اثر متفاوتی رو به رو هستید. اما فضای شوخی‌ها در قسمت اول و دوم از سطح فراتر نرفته است و در ظاهر باقی می‌ماند. شاید برای برخی قصه کلی داستان با سریال خارجی «فقط قتل‌های داخل ساختمان» مقایسه شود که درباره توفیق این اثر در ۲ قسمت اولیه می‌توان گفت فیلمنامه موقعیت‌های پرکشش و جذابی را رقم نزده است. بیشترین سعی کارگردان این است که با فحش، شوخی‌های کلامی و در وجهی دیگر با ارجاعات اروتیک از مخاطب خنده بگیرد.

برخی صحنه‌ها هم اگرچه خلاقانه و بدیع است اما در نهایت به اتفاق ویژه ای بدل نمی‌شود نمونه اش هم شروع اولین قسمت سریال و صحنه ورود پلیس به عروسی، یا صحنه‌ای که در آسایشگاه آژیر اعلام حریق به صدا درمی آید، است که به موقعیت جذابی ختم نمی‌شود. برخی صحنه‌ها هم هست که اساساً از کلیشه‌ها هم فراتر می‌رود مثل موقعیتی که عطاران روی شیشه ماشین برای دختری در ماشین دیگر یک قلب تیرخورده می‌کشد.

از کیارش اسدی زاده پیش از این سریال «کرگدن» در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است که هنوز هم در میان آثار پلتفرم‌ها جزو تولیدات خوش ساختی محسوب می‌شود که سطحی از کیفیت را در قصه گویی، بازیگری، فضاسازی و ریتم و ساختار حفظ کرده بود و اگر از پایان بندی آن بگذریم در مجموع اثری حرفه‌ای بود که از بسیاری از محصولات همین روزهای شبکه خانگی یک سر و گردن بالاتر است. با این حال ورود اسدی زاده در کمدی در این ۲ قسمت نه تنها ناکام بوده است که به شکل عجیبی از یک فیلمنامه کم مایه می‌خواهد با هر تلاشی از ناسزا و شوخی‌های بی مزه گرفته تا با به کار بردن کلماتی که کمتر در عرف روزانه استفاده می‌شود، مخاطبش را بخنداند.

جالب است که او این روزها مینی سریال «هفت» را هم در شبکه نمایش خانگی دارد که البته اثر قابل توجه تری از «دفتر یادداشت» است.

سودجویی و نگاه تبلیغاتی

برد تبلیغاتی سریال «دفتر یادداشت» در این مدت به گونه‌ای بود که شاید حتی بتوان گفت از خود اثر هم بهتر عمل کرده است. فارغ از ویدیوی جنجالی اولیه و تداعی سکانس معروف فیلم «مالنا»، این ویدیوها توانست مخاطب را روی خود سریال حساس کرده و او را به انتظار عرضه این مجموعه نگه دارد. با این حال کاش سازندگان بیشتر از هزینه برای این ویدیوهای تبلیغاتی روی غنای فیلمنامه وقت می‌گذاشتند. با این روند، گویی «دفتر یادداشت» صرفاً با نگاهی تجاری به تولید رسیده است؛ نگاهی که در تولید بدون توجه به ملاحظات اخلاقی، عرف و حتی ملزومات کیفی اثر، صرفاً به دنبال جذب مخاطب برای کاری پرهیاهو بوده است.

شبکه نمایش خانگی این روزها سریال‌های مختلفی دارد که هر از گاهی با انتقادهایی هم مواجه هستند و حتی اصلاحیه‌های متعدد می‌گیرند بااین حال فراتر از همه ممیزی‌ها نگاه اخلاقی آثار و مسئولیتی که متوجه سازندگان است باید در وهله اول مورد توجه باشد و فارغ از ممیزی و اصلاحیه‌هایی که ممکن است به یک کار وارد شود این خود تولیدکنندگان و همچنین پلتفرمی که سریال مورد نظر را پخش می‌کند باید به فکر مسئولیت اجتماعی که در قبال مخاطب دارد و خوراکی که برای او عرضه می‌شود، باشد. به ویژه که کمتر برای کمدی‌ها رده بندی سنی مورد توجه قرار می‌گیرد و صرفاً رده بندی را برای آثاری مرتبط با خشونت و وحشت در نظر می‌گیرند. حال آنکه دیدن سریال‌هایی از این قبیل آن هم به صورت خانوادگی در درجه اول می‌تواند فحش و ناسزا را مثل نقل و نبات در میان کودکان رواج دهد. رجوع کنید به ۱۵ دقیقه قسمت دوم سریال و دیالوگ‌هایی که بین نقش‌های عطاران و معجونی و همچنین سوگل خلیق و نامزدش به صورت رگباری رد و بدل می‌شود!