پایگاه خبری نمانامه: سیدعلی تدین صدوقی : نمایش بنگاه تئاترال به قلم استاد علی نصیریان حدود چهل وپنج سال پیش نوشته شد . پرواضح است که متن آئینه مسایل جامعه دوران خودش بوده است ، به وِیژه ازنظر مسا یل ومعضلات اجتماعی وسیاسی و …
نمایش بنگاه تئاترال به قلم استاد علی نصیریان حدود چهل وپنج سال پیش نوشته شد. پرواضح است که متن آئینه مسایل جامعه دوران خودش بوده است ، به وِیژه ازنظر مسا یل ومعضلات اجتماعی وسیاسی و … اما متن به گونه ای نگاشته شده که می توان آن را در هر زمانی به روی صحنه برد در واقع هر کارگردانی می تواند نگاه خود در خصوص مسایل مبتلابه روز و معضلات و چالش ها و… جامعه و زمان خویش را در نمایش مستتر نماید.
همان طور که هادی مرزبا ن این گونه کرده و مسایل و مشکلات و معضلات و روابط اجتماعی وفردی امروز را در نمایش مطرح می کند .
این خود قابلیت به روز بودن وقابل انعطاف بودن متن علی نصریان را می رساند . هر چند که شیوه نگارش متن وایضا شیوه اجرایی آن که بر اساس نمایش های سنتی آئینی شکل گرفته این امکان را ایجاد می کند که نمایش هرچه به روزتر گردد .
این خود مدرن بودن شیوه های اجرایی ونوشتاری نمایش های سنتی آئینی را می رساند . شیوه هایی که هیچگاه کهنه نشده و مشمول مرور زمان نمی شوند . باید گفت نمایش های سنتی آئینی یک پرفورمنس ایرانی مدرن است که می توان در آن حرف امروز واکنون را بیان .
هادی مرزبان در نوبت دوم اجراهای نمایش بنگاه تئاترال پس از اجرا های موفق در سنگلج این بار در اجراهای تماشاخانه شهرزاد تغییراتی را در نمایش ایجاد کرده است .
شروع نمایش بسیار متفاوت تر شده و ارتباط تنگاتنگی را با مخاطب ایجاد می کند تو گویی کارنوالی ازگروه بازیگران و بازی سازان به راه افتاده که برای تماشاکنان ومخاطبان ارمغانی در غالب نمایش دارند و می خواهند از این رهگذر حرف ها ونکته هایی چند را باز گویند.
مرزبان البته بدون تعصب توانسته با بازخوردهایی که در اجراهای قبلی از سوی مخاطبان وهنرمندان ومنتقدان گرفته نمایش را جهت هرچه بهتر شدن تعدیل نماید . واین حذف واضافات ، کار را پویاتر وشسته رفته تر و منسجم تر نموده است وجنبه های دراماتیک نمایش را ارتقا داده ؛ واین یعنی حرفه ای گری ، اینکه کارگردانی بدون تعصب نظرا ت را بپذیرد وبهترین و صائب ترین آنها را با نظرات خود ادغام کرده ونمایش را ارتقا سطح کیفی وکمی و هنری جراحی نماید .
می توان گفت ما شاهد یک ایرت سنتی آئینی بودیم که توانسته بود از کلیه عناصر نمایش های سنتی آئنیی استفاده نماید . از سیاه و رقص و رنگ شکسته و تکه ها و بازی های مربوط به او گرفته تا شلی پوش و زن پوش و تعزیه و رجز و تصنیف های قدیمی و… بنگاه تئاترال می تواند یک مجموعه از بخش ها وعناصر مختلف نمایش های سنتی آئینی باشد .
شاید اگر توجه بیشتری به بداهه گویی های بدنی وبیانی بشود وآن بخش هایی که در جاهایی احیانا نامانوس و نامتجانس وخارج از شئونات تئاتری است مجددا جرح وتعدیل گردد و ازتکرار آن اجتناب شود وایضا به زمان نمایش و ریتم های درونی و بیرونی توجه بیشتری گردد تا نمایش بی جهت به درا زا کشیده نشود آنگاه می توان گفت اجرا مشکل خاص دیگری ندارد . مثلا می توان جاهایی که بیش از حد تکرار می شود و یا تاثیری در روند دراماتیک نمایش ندارد حذف گردد تا به زمان و ریتم مناسبت تری دست یافت .
اما از این ها که بگذریم موردی که اهمیت دارد وباید روی آن صحبت شود بازی هاست . باید گفت که بازی های نقش های اصلی به یک پختگی خاص رسیده اند وهمین موجب شده که کل نمایش نیزبه پختگی برسد
مجید مطفری در نقش پهلوان کچل که تیپ های مختلفی را نیز می گیرد حدود دوساعت روی صحنه است و با انرژی ودلنشین بازی می کند او دراوج لحظات کمدی تکه ای تراژیک را به گونه ای که بغض واشک در چشمانش جمع می شود ایفا کرده و دوباره به بخش کمدی باز می گردد و این در لحظه بودن او را می رساند .
میر طاهر مظلومی نقش ” زن عمده التجار” را با جرح وتعدیلی که در آن نسبت به اجراهای سنگلچ انجام داده توانسته زن پوشی نرم ، دلنشین ، قابل باور و به دور از تصنع وادا و اطوار زیادی را روی صحنه بیاورد . او به یک شیوه در زن پوشی رسیده که حالا می توان گفت خاص میر طاهر مظلومی است .
داود فتحلعلی بیگی نقشی را بازی می کند که کمتر کسی از عهده آن بر می آید ” شلی پوش ” یا ” شلی ” را هرکسی نمی تواند آن قدر درست ، دلنشین و به دور از اغراق و ادا بازی کند . داود فتحعلی بیگی با شناخت واشراف کاملی که بر زیر وبم نمایش های سنتی آئینی دارد این نقش را کامل به صحنه کشیده است . باید گفت به هین دلایل است که ما در نمایش های سنتی آئینی کمتر نقش ” شلی ” را می بینیم چون نقش سختی است وازعهده هر کس بر نمی آید .
علی فتحعلی درنقش سیاه تو گویی در جاهایی شادروان سعدی افشار را به یاد می آورد که دارد روی صحنه بازی می کند . علی فتحعلی یکی از معدود هنرمندان عرصه نمایش های سنتی آئینی است که می تواند نمونه این جمله معروف سعدی افشار باشد که می گفت ” بازیگر باید چکیده باشد نه چسبیده ” از نظر سعدی اکثرا چسبده بوده وهستند و چیزی کمبود آن به شدت احساس می شود حضور بازیگر چکیده است .
علی فتحعلی به نوعی چکیده آن چیری است که در طی سالیان از سعدی ودیگر بزرگان این عرصه آموخته است .او سعی نمی کند که ادای سعدی را در بیاورد بر خلاف بعضی ها که حتی لحن صدای سعدی را تقلید می کنند . فتحعلی سیاه خودش را بازی می کند . ساده اما پیچیده با لحن خودش او علی فتحعلی است در قالب سیاه واین شناخت وحرفه ای بودن فتحعلی را در ایفای نقش سیاه می رساند . فتحعلی سیاده را شیرین ، دلنشین به روز و دراماتیک بازی می کند او همه عناصر و پارامترهای سیاه را یک جا در خود جمع دارد .
باید گفت فتحعلی توانسته ” آن ” سیاه را پیدا کند چون در لحظه است وبه موقع خرج می کند عنصر وتکنیکی که در ایفای نقش سیاه بسیار مهم است . یعنی در لحظه بودن وبه موقع خرج کردن .
رسول نجفیان هم باید گفت توانسته به خوبی خود را در این گونه نمایشی با دیگران همراه کند . دیگر بازیگرن نیز بازی های قابل قبولی را ارائه دادند هرچند که دونقش زن پوش دیگر وایضا برادرنوش آفرین و… باید تعدیل هایی در حرکات وبداهه های بدنی وبیانی اشان انجام شود تا به ورطه کمدی بازاری در نغلتند .
در نهایت باید گفت سری دوم اجراهای بنگاه تئاترال به یک پختگی منسجم رسیده است هرچند که هادی مرزبان به لحاظ هدایت بازیگران ، میزان وحرکات و… به ایده های تازه تری دست یافته و آن ها را روی صحنه پیاده کرده که همین امرموجب ارتقا سطح دراماتیکی نمایش نیز گردیده است . به کارگردان هادی مرزبان وگروه وهمه عوامل اجرایی خسته نباشید می گویم .
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0