نمایش هیولای چوبی به کارگردانی حامد شایسته

نمانامه: نمایش هیولای چوبی به کارگردانی حامد شایسته در تماشاخانه دیوار چهارم با حضور پیشکسوتان فرهنگ و هنر افتتاح شد. این نمایش، در نخستین روز تابستان ۱۴۰۱ مورد استقبال چهره های فرهنگی، ادبی و پیشکسوتان تئاتر و سینمای ایران قرار گرفت.

پس از اجرای نمایش، نخست پروفسور سیدحسن امین، فیلسوف، حقوق‌دان و ایرانشناس نامدار ایران، به دعوت استاد علی اصغر نجات به نمایندگی جامعه فرهنگی به ایراد سخن پرداخت و ضمن ابراز خوشحالی از اجرای نمایش، با دعوت حاضران به تشویق تماشاگران از بازیگران، نسخه ای از کتاب شاهنامه امین را به کارگردان حامد شایسته اهدا کرد. سپس استادان و پیشکسوتان دیگر از جمله ابراهیم وحیدزاده، مهدی میامی، فرشید هاشمیان و استاد علی اوف به وسیله استاد نجات معرفی شدند و به هر یک از آنان نیز کتابی از تالیفات پروفسور امین اهدا شد. از دیگر مهمانان ویژه این اجرا ناصرالدین قاضی زاده، ستاره وحید، فرزانه قاضی زاده و سعید برقعی بودند.

سوژه نمایشنامه هیولای چوبی، به قلم نسترن نعمتی، داستان قبیله ای سرخپوست در آمریکای شمالی به نام قبیله آپاچی است که اعضای قبیله در لحظه ای که کریستف کلمب به آنجا حمله می‌کند، درحال برگزاری جشن عروسی اند.
عروس، اما و داماد آیوما نام دارند. کریستف کلمب با بی رحمی تمام همه اعضای قبیله را قتل عام می کند و حمامی از خون راه می اندازد. فقط پنج تن از اعضای قبیله را باقی می گذارد که آنها را هم اسیر و محروم از آزادی و دچار بی هویتی می کند و به آنها اجازه نمی دهد که آزادانه دست در دست هم نهند.
جوانان قبیله که زنده می مانند، تعهد می کنند تا با دست در دست هم نهادن، انتقام خون قبیله خود را از کریستف کلمب خونخوار بگیرند، شکنجه می شوند، اما سر خم نمی کنند، تحقیر می شوند، اما حقارت را نمی پذیرند. مشکل آن است که دو تن از جوانان هر کدام خود را رئیس قبیله می دانند و به علاوه هر دو آرزوی ازدواج با اما را دارند و با هم رقابت می‌کنند و بخشی از انرژی خود را صرف تضعیف یکدیگر می کنند. سرانجام، راهنمای معنوی قبیله به آنها کمک می کند تا در شبی که کریستف کلمب مشغول دیدن نمایش هملت در تماشاخانه عمومی است، به او حمله کنند و او را بکشند. صحنه ای که یادآور جنون و توهم هملت در نمایشنامه هملت و تردید او در کشتن یا نکشتن قاتل پدرش است.
کریستف کلمب بر اثر قدرت یابی بیش از ظرفیت، دیوانه شده است و شب ها کابوس وحشتناکی به خواب می بیند. اما افراد قبیله هم هماهنگی و همبستگی خود را از دست داده اند، احوالی که با ظهور هیتلر در آلمان و حاکمان مشابه در جاهای دیگر، در طول تاریخ تجدید می شود و نمایش به تصریح آن موارد را بازگو می کند.

بازیگرانی که نقش پنج نفر اول این نمایش را دارند، عبارتند از:

علی حیدری، جمشید بهادری، نسترن نعمتی، امیر موذنی و پدرام گوهرنیا