نقد و تحلیل فیلم باربی به کارگردانی گرتا گرویگ

به قلم: امیرحسین حبیبی

نمانامه: عنوان فیلم برگرفته از عروسکی به نام باربی است . بیش از ۶۰ سال از زمان تولید و موفقیت گسترده عروسک باربی می گذرد و از این عروسک در زمینه انیمیشن مد و فشن و موسیقی استفاده شده و در زمینه مسائل زنان هم تاثیرگذار بوده است و تا زمان ساخت این فیلم هیچ فیلمی که زنده و قابل توجه با و با پشتیبانی ها لیوود باشد ساخته نشده بود. بار بی در واقع عروسکی است نمادین که سمبل دخترانگی و زنانگی می باشد باربی به خاطر شهرت و تاثیرگذاری بسیار بارها در محافل مختلف مورد بحث و تحلیل آن هم به عنوان یک عروسک نمادین و گاهی یک عروسک تجاری و رویایی. علت نامگذاری فیلم به نام باربی شاید به خاطر شهرت و آوازه این عروسک باشد.

خلاصه داستان:

فیلم باربی درمورد عروسکی به نام باربی است که در شهری رویایی به نام باربی لند زندگی می کند تا اینکه یک روز متوجه تغییراتی فیزیکی در جسم خود می شود که بعد از جستجو برای دلیل این اتفافات پیش یک باربی دیگری در شهر باربی لند میرود که به او باربی عجیب و غریب میگویند .او به باربی میگوید برای رفع این مشکل باید از باربی لند خارج شود و به دنیای واقعی برود تا با دختری که در دنیای واقعی با عروسک باربی در فیلم)مارگو رابی( بازی میکند حرف بزند تا بدین تربیت مشکلش حل شود اما وقتی به دنیای واقعی می آید مشکلات و بحران های جدیدی رو پیش روی خود می بیند. مانند الگو برداری کن از مدیریت و کنترل جهان واقعی توسط مردان که همین امر باعث بازگشتن کن به باربی لند میشود تا انجا را هم از زن سالاری خارج کرده و مانند دنیای واقعی مرد سالارانه کند.که همین اتفاق هم میفتد و شهر باربی لند را به شهر کن ها تبدیل میکند. ولی در پایان باربی به کمک دیگر باربی های شهر با اتحاد شهر را از کن ها پس میگیرند و دوباره به باربی لند تبدیلش میکنند اما اینبار با اصلحاتی این کار میکنند .که شامل برابری حقوق کن ها با باربی ها می شود و……

کارگردانی

سکان هدایت ساخت این فیلم به عهده گروتا گروویک بازیگر نویسنده و کارگردان ۴۰ ساله است که می توان او را به عنوان یکی از موفق ترین کارگردانان زن حال حاضر هالیوود دانست که تبحر ویژه ای در کارگردانی و نویسندگی و بازیگری از خود نشان داده است.  او از خانواده آلمانی تبار است و در رشته های زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه مخصوص زنان یعنی برنارد در نیویورک فارغ التحصیل شده است. وی ابتدا رویای تبدیل شدن به نمایشنامه نویسی مشهور داشت اما کار خود را به عنوان بازیگر در سال ۲۰۰۶ با فیلم لول به کارگردانی جو سوانبرگ آغاز کرد و همکاری موفقیت آمیزی بین او و سوانبرگ شکل گرفت و ادامه پیدا کرد تا جایی که گرویک نویسندگی برخی از آثار او را به عهده گرفت. در نتیجه این همکاری فیلمی با هنرنمایی و نویسندگی گرویک در سال ۲۰۰۷ به اکران درآمد و بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدین و مخاطبین گرفت. در دوران دهه دوم زندگی گرویک او افسردگی شدیدش را به کمک بازیگری پشت سر گذاشت و شاهد دوران پرفراژ و نشیب روحی و عجیب و غریبی در زندگی خود شد. همچنین نقش آفرینی در پروژه های مختلفی مانند نایت اند و یکند و…. را داشت.  در ادامه او تجربه با همکاری با نوا بامباک به عنوان بازیگر در فیلم گرینبرگ به دست آورد و همین همکاری باعث آشنایی او با کارگردان و آغاز رابطه عاشقانه بین آن دو شد. او بازیگری را با ایفای نقش در فیلم و سریالهای نظیر نو استرنج و….ادامه داد. .
تا جایی که گروویک موفق به همکاری با وودی آلن در فیلم رم عاشق شد. ۲۰۱۷ زندگی او برای همیشه دگرگون شد چرا که او به صورت تمام و کمال نویسندگی و کارگردانی پروژه کمدی و درام لیدی برد را با حضور بازیگران نظیر سرشا رونان تیموتی شالامی بر عهده گرفت. اثری که برای نخستین بار در جشنواره فیلم تلیراید به نمایش درآمد که خبر از ورود کارگردانی توانمند به هالیوود را میداد. او بعد از ایفای نقش در فیلمهایی نظیر جکی و….
صداپیشگی در انیمیشن جزیره سگها پرداخت که نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال شد و بعد از ان دوباره به سراغ کارگردانی رفت در سال ۲۰۱۹ وظیفه نویسندگی و کارگردانی اقتباس سینمایی از رمان زنان کوچک لوییس می الکت را به عهده گرفت که نه تنها همکاری با دوست همیشگی خود به همراه داشت بلکه با بازیگران دیگری همچون اماما واتسون فلورنس پیو و لورا درن همکاری داشت. پس از موفقیت تجاری و هنری او در فیلم زنان کوچک دوباره سراغ همکاری با نوا بامباک رفت و برای او ایفای نقش کرد.
و بعد از آن بود که سراغ ساخت اقتباسی سینمایی از داستانهای باربی رفت. کمپانی وارنر وارد میدان شد و ترکیب برندهای را دور یکدیگر جمع نمود تا به تولید یک فیلم جهانی با با رویداد فرهنگی دست بزند و برای این کار از زوج مارگو رابی و رایان گاسلینگ استفاده کرد. همچنین در کنار آنها از هنرمندان مشهوری چون امی مکی دوا لیپا سیمولیو و جان سینا بهره برد.

تهیه کنندگی این فیلم با همکاری دیوید هیمن مارگو رابی تام آکرلی و رابی بنر رقم خورد. بودجه ساخت فیلم چیزی حدود ۱۲۸ تا ۱۴۵ میلیون دلار بود که با فروش یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون دلاری اش یک فیلم سود اور و به نوعی یک موفقیت تجاری مطلق محسوب می شود. این میزان فروش نشان دهنده آن است که باربی به خوبی توانسته نظر مخاطبین عام سینما را به خود جذب کند و با انها ارتباط برقرار کند.که از دلایل آن میتوان به اکران فیلم پس از دوران تاریک کرونا و همچنین محبوبیت و شهرت عروسک باربی بین جهانیان و همچنبن زبان و پرداخت ساده و همه فهم و رنگ و لعاب و زیبایی های بصری فیلم و حضور ستارگانی چون مارگو رابی و رایان گاسلینگ به عنوان بازیگران اصلی و دیگر بازیگرانی چون جان سینا دوا لیپا و…. اشاره کرد .
رودریگو پریتو که قبل از این فیلم در مرد ایرلندی و سکوت و… با مارتین اسکورسیزی و در مرد خانه با تاملی جونز در آرگو با بن افلک در ما باغ وحش خریدیم با کامرون کرو و در اب برای فیلها با فرانسیس لارنس و در بیوتیفول با ایناریتو و و در خیلی از فیلمهای دیگر با کارگردان بزرگی همکاری داشت فیلمبرداری این فیلم را به عهده گرفت .
نویسندگی این کار را هم خود گرویک با همکاری همسرش نوا بامباک با اقتباسی از باربی اثر متل انجام داده است. در این فیلم بازیگران به نامی مانند مارگو رابی رایان گاسلینگ امریکا فررا ویلفرل کیت مکنون جان سینا ایسا رای و….به ایفای نقش پرداختند.
تدوین این فیلم با نیک هوی است که تاکنون موفق به کسب یک جایزه امی شده است. او سابقه تدوین آثاری همچون انسا نها ،زنان کوچک، میلیاردها ،آن شب، لیدی برد ،در کنار آبهای راکت و…..را دارد. بنابر همکاریهای گذشته او با گروتا گرویک در فیلمهای زنان کوچک و لیدی برد گرویک دوباره سراغ همکاری با او به عنوان تدوینگر فیلم باربی رفته است.
در مورد سال ساخت فیلم باید گفت که فیلم باربی در دوران پسا کرونایی اکران شد این فیلم که با استقبال فوق العادهای از سوی مخاطبان همراه شد توانست به فروش قابل توجه یک میلیارد و ۴۴۳ میلیون دلاری برسد که نام گرویک را به عنوان یکی از معدود کارگردانان زن تاریخ سینما با فروشی فراتر از یک میلیارد دلار در یادها به ثبت رساند اما شاید می توان گفت موفقیت تجاری این فیلم و استقبال کم نظیر از آن به دورانی که فیلم در آن اکران شده است مرتبط باشد این فیلم توانست باسوار بر موجهای فرهنگی و جهانی جنب شهای فمنیستی و خواستار برابری حقوق زن و مرد به موفقیت تجاری دست پیدا کند چرا که یکی از مه مترین مباحث مطرح در سالهای اکران این فیلم همان جنب شهای فمنیستی است و فیلم از آنجایی که به طور مستقیم به حمایت ازجنب شهای فمنیستی میپردازد از سوی برخی صاحب
نظران به ضد مرد بودن متهم میشود اما در فیلم با توجه به اینکه بیشتر آن در خدمت عقاید فمنیستی کارگردان است اما به حقوق مردان نیز میپردازد چرا که در فیلم ما شاهد ایجاد برابری حقوق میان مردان و زنان هستیم.
موضوع فیلم در مورد تقابل و مواجهه ۱ عروسک رویایی با زندگی واقعی است اما اما مضمون فیلم میتواند واقعیت و رویا و برابری واقعی و رویایی باشد مضمون فیلم به نوعی به مواجهه رویا و واقعیت و برابری در جهان واقعی و جهان آرمانی رویایی می پردازد. در مورد ژانر فیلم می توان آن را فانتزی موزیکال دانست. از عناصر میزانسنی فیلم باید ابتدا به صحنه پردازی فوق العاده این فیلم اشاره کرد در این فیلم تمامی صحنههای داخل باربی لند به گونهای صحنه پردازی شده که تدائی کننده دنیای رویایی و خیالی عروسکها را داشته باشد مخصوصاً در رنگی که در بیشتر نقاط صحنه غالب است. رنگهایی نظیر صورتی آبی که فضایی دخترانه و کودکانه و فانتزی را می سازد در تقابل با ان ما دنیای واقعی را به صورت جهانی پر از رنگهای خنثی و خالی از رنگهای شاداب و جذاب موجود در باربی لند میبینیم در حالی که در باربی لند هر صحنه از آن جا پر از رنگهای شاد و کودکانه است.
گریم فیلم و چهره پردازی آن به بهترین شکل ممکن توانسته حالات در چهره عروسکها را در صورت بازیگران نمایان کند و همچنین آنها را با گریم و لبا سهای مخصوص بیش از پیس به عروسکهای کودکانه شبیه کند. ما حتی تفاو تهایی در گریم و چهره پردازی شخصیتهای فیلم می بینیم. برای مثال گریم باربی اصلی یا همان باربی کلیشه ای با بازی مارگو با بارب یهای دیگر فرق می کند یا مثل گریم باربی عجیب و غریب هم همینطور . حتی ما می بینیم که با گریم حالت تصنعی بودن و زنده نبودن را به شخصیتهای فیلم القا می کنند .مثلً شخصیتهای کن در فیلم با کمک گریم حالتی مصنوعی و عروسکی دارند در حالی که ما وقتی وارد دنیای واقعی میشویم آرام آرام متوجه تغییر گریم باربی به مرور زمان میشویم و چهره او لحظه به لحظه به انسا نهای واقعی در دنیای واقعی نزدیک می شود.
اما نور و نورپردازی در این فیلم در خدمت فیلم است یعنی ما دو نوع نورپردازی را در فیلم متوجه میشویم. یکی زمانی که در شهر باربی لند و دنیای خیالی هستیم و آن یکی زمانی است که در دنیای واقعی هستیم. نورپردازی در دنیای خیالی این فیلم به صورتی است که حالتی رویاگونه و فانتزی را میسازد.نور خورشید نور مهتاب و نور روشنایی محیط هم به صورتی است که ما متوجه مصنوعی بودن و دروغین و خیالی بودن آن میشویم اما در نقطه مقابل ما زمانی که وارد دنیای واقعی می شویم شاهد نورپردازی با فضایی شبیه به واقعیت هستیم . در واقع این تفاوت جهان رویایی و عروسکی و فانتزی با جهان واقعی حتی در نورپردازی فیلم هم مشهود است .
در باب حالات و فیگورهای شخصیتهای فیلم می توان گفت که اکت و تحرک بازیگران این فیلم به گون های پرداخته شده که عروسک بودن آنها را نمایان کند. می بینیم در فیلم که حتی شخصیتهای واقعی هم که در دنیای واقعی فیلم هستند به گونه ای آدمک وار حرکت می کنند اما نه مانند شخصی تهای عروسکی فیلم. بازی بازیگران در مجموع به گونهای است که آن فانتزی بودن را تداعی کند حتی در لحظات جدی فیلم هم راه رفتن شخصیتها به گونهای غیر واقعی و مصنوعی است. حتی میتوان بازی ویلفرل را به همراه معاونینش در شرکت متل را مثال زد که همگی مانند یک انسان ماشین گونه و خشک و بیاحساس حرکت می کنند انگار که انعطاف ندارند و ایستایی حرکت می کنند تا فضای عروسک محور داستان در کل فیلم حاکم باشد.
نقش صدا و موسیقی در این فیلم در راستای موزیکال بودن آن قدم برمی دارد. کارگردانی فیلم در راستای ژانر آن پیش می رود. ریتم فیلم در اوایل سریع است اما به مرور کند و خسته کننده می شود. ولی نما ها و صحنه های خوبی دارد. چون فضای رنگارنگ با محوریت صورتی رو به دیدگان مخاطبش می رساند. پیام یا معنای فیلم هم که برگرفته از اهداف و خواسته های جنبش های فمینیستی امروز است. می توان گفت فیلم میخواهد بگوید که در جهانی که امروز مردسالارانه اداره می شود جایی برای درایت زنان نیست. و همچنین فیلم می کوشد تا زنان را بهتر از مردان برای اداره امور جهان معرفی کند. تقابل باربی با جهان واقعی و واقعیت خودش از مهم ترین نقاط فیلم است.چرا که در پایان فیلم باربی مواجه و زندگی در دنیای واقعی را به زندگی در باربی لند آرمانی اش ترجیع می دهد.
کنش های میان شخصیت های فیلم هم، منطقی و باورپذیر از اب در آمدند. کنش بین باربی و کن یا کنش بین ان مادر و دختر . از نقاط عطف داستان فیلم می توان به تصمیم باربی برای رفتن به دنیای واقعی و همچنین بازگشتن به باربی لند و نجات ان از دست کن ها اشاره کرد. در واقع محوریت تمام اتفاقات در جهان فیلم روی زنان و به خصوص باربی استوار است. در پایان فیلم هم باز این زنان هستند که همه چیز را درست می کنند و آرامش را حاکم می کنند. از دیگر نکات قابل توجه فیلم می توان به ارجاعات ان به دیگر فیلم های مشهور اشاره کرد. مانند اوایل فیلم که به اوایل فیلم ادیسه فضایی کوبریک اشاره دارد و مشابه ان صحنه ها را بازسازی میکند.