به قلم: حسن نامور (مدرس دانشگاه)
نمانامه: رسانههای اجتماعی یا شبکههای اجتماعی، فناوریهای رایانهای هستند که ایجاد یا اشتراک اطلاعات، ایدهها، علایق شغلی و سایر شکلهای گفتگو را از طریق جوامع و شبکههای مجازی، در قالب بسترهایی همچون وب و تلفن همراه تسهیل میکنند.
در این وب سایتها نظیر اینستاگرام ، فیس بوک پنگوئن کلاب، سکندلایف ،یوتیوب و… نوجوانان می توانند با هم به راحتی در ارتباط باشند ،اما ممکن است با موارد ناسالم و مخاطره انگیز روبرو شوند. این موضوع باعث می شود تا والدین تلاش کنند تا از ماهیت و امکانات این رسانه ها آگاه شوند.
اگرچه بسیاری از والدین به فناوری روز تسلط و مهارت دارند با وجود این،بسیاری از آنها بنا به دلایل متعدد از رسیدن به سطح مهارت بالای نوجوانان خود در دنیای آن لاین باز می مانند. یکی از این دلایل این است که والدین درک چندانی از شیوه های نوین اجتماعی سازی (که به بخشی بنیادین از زندگی کودکانشان تبدیل شده) ندارند.
اما این رسانه های جدید همچون رسانه های سنتی از مزایا و معایبی برخوردار هستند.
در شرایط مطلوب رسانه های اجتماعی ، به مخاطبان نوجوانان خود این امکان را می دهد که بسیاری از اعمالی که در آن حس بلوغ و اسقلال را ایجاد می کند را بصورت آن لاین تجربه کنند. اشتراک گذاشتن صوت و تصویر ،ارتباط بی مرز با دوستان جدید و یا خانواده وتنوع بازی های گوناکون برای آنها جذابیت فوق العاده ای دارد.
بارزترین مشخصه رسانه های جدید آنست که با داشتن امکان یادگیری سریعتر و دست یابی آسانتر به اطلاعات باعث پرورش هویت فردی هر شخص و مهارت های اجتماعی منحصر به فرد وی شوند.
در ترسیم راهبردهای یک رسانه مدیران و کارشناسان آن از این مطلب غافل نیستند که قشر عظیمی از مخاطبان را کودکان و نوجوانان به خود اختصاص می دهند لذا یکی از مهمترین و اساسی ترین تفکرات برنامه سازی توجه به نیازهای کودکان و نوجوانان است.
مدیران هوشمند در رسانه ها سعی می کنند با ساخت برنامه های مناسب این رده سنی جذب مخاطبان و بالطبع آن درآمد حاصل از تبلیغات آن را داشته باشند.
برنامه سازان خوب می دانند که کودکان و نوجوانان امروزی در هر دو شکل سنتی و جدید در دنیای رسانه های دیجیتال غرق شده اند. تحقیقات روی رسانههای سنتی، مانند تلویزیون که یک رسانه سرد تلقی می شود، این مطلب را اثبات کرده است که عدم کنترل مدت زمان و محتوای تماشای تلویزیون نه تنها برسلامتی آنها اثر گذاشته بلکه از نطر روحی و کرداری پیامدهای منفی برای آنها دارد.
آنها همواره سعی می کنند که نتیجه تحقیقات و آمارهای موسسات مختلف در این حوزه را رصد کرده و بر اساس آن تفکرات فرمی و محتوایی برنامه ها را تغییر دهند.یکی از روشهای همراهی مستمر مخاطبان خلق اسطوره های جدید بصورت رئال و یا انیمیشن است .این اسطوره ها و یا نمادها آنچنان بر روح و کردار مخاطبان کم سن و سال اثر گذار است که نگرانی های زیادی را برای والدین به همراه دارد.
کنگره پیمان محافظت از امنیت آن لاین کودکان حداقل سن ورود به وب سایتهای رسانه های اجتماعی را سیزده سال تعیین کرده است تا وب سایتها نتوانند بدون اجازه والدین، اطلاعات کودکان زیر سیزده سال را گردآوری کنند.این سن حداقل سن مجاز برای ورود به وب سایتهایی نظیر فیس بوک و مای اسپیس است. در مقابل، بسیاری از وب سایتها، نظیر وب سایتهای دیسنی و پنگوئن کلاب، هنوز هیچ قانونی برای این محدودیت سنی در نظر نگرفته اند.
به طور کلی، اگر وب سایتیی برای کاربران خود محدودیت سنی در نظر گرفته است، توصیه آکادمی امریکایی متخصصان اطفال این است که حتماً محدودیت درنظر گرفته شده رعایت شود. رسانههای اینترنتی کودک و نوجوان را میتوان بر اساس قالب به شاخههایی تقسیم بندی کرد: رسانههای تصویری آنلاین (آیپیتیوی، ویاودی، کانالهای یوتیوب، آپارات، ایجیتیوی و …)، رسانههای صوتی (پادکستها، رادیوهای اینترنتی و …)، چندرسانهایها (اپلیکیشنها و آثار تعاملی)، نشریات غیر کاغذی (بر روی سایت، شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و …)
برای ارتقای سلامت و تندرستی در کودکان و نوجوانان، حفظ فعالیت بدنی کافی، تغذیه سالم، بهداشت فردی و خانوادگی ،خواب خوب و محیط اجتماعی مناسب بسیار مهم است. هم اکنون محققین حوزه رسانه سعی کرده اند نمونه های عینی و عملی و کاربردی این پارامترها را از طریق اپلیکیشن و سایر سایت های مختلف در اختیار خانواده ها قرار دهند، بعنوان نمونه می توان از سایت (www.healthychildren.org/MediaUsePlan) که در آن یک برنامه مفید درنحوه و میزان استفاده از رسانه برای هر گروه سنی همچون کودک و نوجوان و یا خانواده (بصورت شخصیسازی شده) را نام برد.
در این نوع برنامه ها والدین میتوانند دریابند که تعادل مناسب بین زمان نمایش/زمان آنلاین و سایر فعالیتها تعیین شده و مرزهایی دسترسی به محتوا چگونه است، نمایشگرهای راهنما متناسب با سن و اطلاعات شخصی و نحوه تفکر خانواده مطالبی را در جهت ارتقای سواد دیجیتالی آنها توصیه می کند و از ارتباطات باز و گسترده خانواده ها در مورد چگونگی استفاده از رسانه های جدید حمایت و پشتیبانی می کندو قوانین ثابت و نوینی را برای آنها مطرح می کنند.
اما در جهش از رسانه های سنتی به رسانه های دیجیتال جدید یا اجتماعی به این نکته نیز باید اشاره کرد که رسانههای سنتی مانند تلویزیون ، رادیو و نشریات با فناوریهای دیجیتال جدید به نوعی تکمیل شدهاند که ارتباط تعاملی و اجتماعی را ارتقا میدهند و به کودکان و نوجوانان امکان دسترسی فوری به سرگرمی، اطلاعات و دانش را میدهند.
تماس اجتماعی؛ و بازاریابی رسانههای سنتی، که به عنوان رسانه پخش نیز شناخته میشدند، معمولاً توسط یک منبع تولید معتبر مانند یک استودیوی فیلم، شبکه تلویزیونی یا تحریریه ایجاد میشوند و برای تماشا یا خواندن در حالت غیرفعال در اختیار افراد یا مخاطبان وسیعی قرار میگیرند.
در مقابل، رسانههای دیجیتال جدیدتر، که شامل رسانههای اجتماعی و تعاملی است، نوعی از رسانه هستند که در آن کاربران میتوانند هم مصرف کنند و هم فعالانه محتوا تولید کنند.
تمایزها و مرزهای بین رسانه های سنتی/پخشی و تعاملی/اجتماعی مبهم یا نامحسوس شده است.به عنوان مثال میتوان به برنامهها ، بازیهای ویدیویی چند نفره، ویدیوهای YouTube یا وبلاگهای ویدیویی (ولوگ) اشاره کرد. برای کودکان ، جوان امروزی و بزرگسالان ، این ادغام در حال تحول رسانههای تعاملی و با دید منفعلانه یکپارچه و طبیعی است.
رسانه های دیجیتال امکان اشتراک گذاری اطلاعات را در قالب های مختلف رسانه ای از جمله متن، عکس، ویدئو و صدا فراهم می کنند. برای مثال، بازیهای ویدیویی امروزی اغلب نشاندهنده ادغام رسانههای سنتی و اجتماعی هستند، کاربران عملاً در جهانهایی مجازی که بهطور چشمگیری تولید شده «ساکن» میشوند و با سایر کاربران در مکانهای دوردست تعامل دارند. شرکتکنندگان در بازیهای ویدیویی حتی میتوانند برای ایجاد این دنیای مجازی با یکدیگر همکاری کنند. بنابراین، رسانههای دیجیتال میتوانند تجربهای جذاب که در آن تجربیات رسانهای برای کودکان و نوجوانان شخصیسازی میشوند ،را ارائه دهند.
سوال اینست که چگونه الگوهای استفاده از رسانه ها در کودکان خردسال تغییر می کند؟
تحول رسانه ها از رسانه های سنتی به شکل های جدیدتر رسانه های دیجیتال در دهه گذشته منجر به تغییراتی در الگوهای استفاده از رسانه ها شده است. به عنوان مثال، در سال ۱۹۷۰، کودکان از ۴ سالگی شروع به تماشای منظم تلویزیون کردند، در حالی که امروزه کودکان از ۴ ماهگی شروع به تعامل با رسانه های دیجیتال می کنند.
شواهد همچنان مزایای آموزشی محدود رسانه ها را برای کودکان کمتر از ۲ سال را نشان می دهد. توصیههای قبلی آکادمی اطفال آمریکا (AAP) برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض رسانه برای کودکان زیر ۲ سال بر اساس تحقیقات روی تلویزیون و ویدئوها بود که نشان داد که تعامل حضوری با والدین بسیار مؤثرتر از ویدیو برای یادگیری کلامی یا غیرکلامی جدید است.
این تحقیق نشان داد که نوزادان و کودکان نوپا در سن کمتر از ۳۰ ماهگی با مشکلی در یادگیری از نمایشهای ویدئویی دو بعدی مواجه میشوند.
قبل از ۲ سالگی ، کودکان هنوز در حال توسعه مهارت های شناختی، زبانی، حسی-حرکتی و اجتماعی-عاطفی هستند که برای بلوغ موفقیت آمیز نیازمند کاوش عملی و تعامل اجتماعی با همراهان مورد اعتماد هستند.
بنابراین، تعامل بزرگسالان برای کودکان نوپا برای یادگیری موثر از رسانه های دیجیتال بسیار مهم است. برای مثال، از ۱۲ تا ۲۴ ماهگی، کودکان نوپا می توانند شروع به یادگیری کلمات جدید از ویدیوهای تجاری «آموزش کلمات» کنند، اما این یادگیری تنها در صورتی است که والدین نیز با آنها باآموزش را تماشا کنند و کلمات را برای کودکان دوباره آموزش دهند،
اساساً از فیلم ها به عنوان یک داربست یادگیری برای ساختن استفاده می شود. در یک مطالعه بر روی خانوادههای کمدرآمد، کودکان ۱۴ ماههای که مادرانشان در طول برنامههای آموزشی تلویزیونی از دوران کودکی با آنها صحبت کرده بودند، رشد زبانی پیشرفتهتری نسبت به نوزادانی که مادرانشان در رسانهها با آنها صحبت نمیکردند را نشان دادند.
تحقیقات جدیدتر نشان داده است که در شرایط خاص، کودکان بین ۱۵ تا ۲۴ ماهگی می توانند از تماشای مکرر نمایش های ویدئویی بدون کمک بزرگسالان بیاموزند. این تحقیقاتبیان می کند که کودکان ۱۵ ماهه پس از ۳ هفته تماشای یک ویدیوی تجاری می توانند معنی نمادهای زبان اشاره را بیاموزند.
آیا صفحات لمسی آموزشی تر هستند؟
نظریه آموزشی مدتهاست بر این نکته تاکید کرده است که تعامل باعث بهبود یادگیری می شود. تعامل رسانههای جدید از طریق صفحههای لمسی به برنامهها اجازه میدهد تا بدانند که آیا کودک دقیقاً پاسخ میدهد یا خیر.
شواهد تجربی در مورد استفاده از رسانه های تعاملی در نوزادان و کودکان نوپا نادر است. در ۲۴ ماهگی، کودک می تواند کلمات را از طریق چت تصویری زنده با یک بزرگسال یاد بگیرد. کودک وادار می شود از رابط های صفحه نمایش تعاملی که با دقت طراحی شده روی موارد آموزشی مرتبط ضربه بزند.
آیا Skyping برای نوزادان و کودکان نوپا مناسب است؟
دادههای Pew نشان داد که نوجوانان ۱۴ تا ۱۷ ساله به طور متوسط روزانه بیش از ۲۰۰ پیامک ارسال میکنند. که با در دسترس قرار گرفتن داده های جدید، این تعداد همچنان افزایش خواهد یافت. اپلیکیشن های WhatsApp ، Telegram ، Imo، Kik شکل سنتی ارسال پیامک دیگر سیستمهای تلفن همراه را کاملا تغییر داده اند.
جالب است بدانیم که هم اکنون در آمریکا از هر ۵ خانوار، ۴ خانوار دارای دستگاهی هستند که برای اجرای بازیهای ویدیویی استفاده میکنند، و تقریباً نیمی از خانههای ایالات متحده دارای یک کنسول بازی اختصاصی هستند. علاوه بر این، برنامه هایی که عملکرد عملی دارند نیز با دیدگاه تولید بازی به بازار عرضه می شوند. این رویکرد به عنوان “بازی سازی” شناخته می شود.
امروزه رسانه ها بعنوان multimedia و multitask (چندوظیفه ) هستند، این این چندوظیفه ای ممکن است شامل تماشای تلویزیون و استفاده از رایانه یا آنلاین بودن و شرکت در بیش از یک فعالیت باشد. در یک مطالعه روی نوجوانان تقریباً ۵۰ درصد از زمانی که دانشآموزان آنلاین بودند، در بیش از یک فعالیت مشغول بودند.
چگونه موبایل و رسانههای اجتماعی توانایی تبلیغکنندگان را برای دسترسی به کودکان و نوجوانان تغییر دادهاند؟
رسانههای جدیدتر فرصتهای گستردهتری را برای بازاریابان و تبلیغکنندگان فراهم کردهاند تا پیامهای خود را برای رسیدن به میلیونها کودک و نوجوان تطبیق دهند. از دیدگاه بازاریابی، رسانههای اجتماعی بر مصرفکننده متمرکز هستند. رسانه های اجتماعی همچنین به تبلیغات هدفمندی اجازه می دهند که محتوایی را که کاربران در صفحات خود پست کرده اند را منعکس کنند. در یک مطالعه، محققان دریافتند که قرار دادن محتوای مرتبط با ورزش یا تغذیه بهعنوان بهروزرسانی وضعیت در فیسبوک منجر به تبلیغات وسایل ورزشی و رژیمهای غذایی و همچنین غذاهای ناسالم میشود. بنابراین، تبلیغات رسانههای اجتماعی میتوانند مستقیماً افراد یا گروههایی را که علاقهمند هستند مورد خطاب قرار دهند. و تبلیغات رسانه های اجتماعی نیز ممکن است تعاملی باشند و برای ایجاد و انتشار مقرون به صرفه تر باشند .
بازاریابی برای والدین کودکان خردسال نیز رایج است، زیرا تبلیغکنندگان میدانند که بسیاری از والدین میترسند که فرزندانشان در استفاده ماهرانه از فناوری بدون مواجهه اولیه با آن عقب بمانند.
کودکان نوپا در چه سنی می توانند از صفحه نمایش یاد بگیرند؟
از آنجایی که پلتفرمهای رسانههای جدید و رسانههای اجتماعی در رژیم غذایی رسانهای کودکان گنجانده شدهاند، ساعتهایی که صرف تماشای تلویزیون میشود به آرامی در طول ۲ دهه گذشته کاهش یافته است.
برای اینکه بتوانیم نقش رسانه های جدید را بیشترمشاهده کنیم به اطلاعات منتشر شده از مراکز مختلف تحقیقاتی آمریکا اشاره می کنیم .
براساس آزمون ملی بهداشت و تغذیه آمریکا برای پسران در سن مدرسه بیشترین کاهش را در میانگین تماشای ۲۹ درصدی از ۲٫۲۴ ساعت تلویزیون در روز به ۱٫۵۹ ساعت تلویزیون در روز نشان می دهد. با وجود این کاهش ها، اکثریت والدین همچنان گزارش دادند که فرزندانشان ۲ ساعت یا بیشتر در روز تلویزیون تماشا می کنند که نشاندهنده جابجایی تماشای تلویزیون با استفاده از پلتفرمهای جدید است.
در سال ۲۰۱۵، ۵۲ درصد کودکان ۰ تا ۸ ساله به دستگاه تلفن همراه دسترسی داشته اند. تا سال ۲۰۱۷، این دسترسی به ۷۵ درصد افزایش یافته بود. در سال ۲۰۱۸ تقریباً همه (۹۶٫۶٪) کودکان ۰ تا ۴ ساله از این وسیله استفاده می کردند و ۷۵٪ صاحب دستگاه خود بودند، این مطالعه همچنین نشان داد که بیشتر کودکان ۲ ساله به طور روزانه از دستگاه های تلفن همراه استفاده می کردند و اکثر کودکان ۱ ساله مورد ارزیابی (۹۲٫۲٪) قبلاً از دستگاه تلفن همراه استفاده کرده بودند.
طبق گزارش والدین، اکثر کودکان در مطالعه عمدتاً یوتیوب یا نتفلیکس را تماشا میکردند، و نسبتهای کوچکتری برنامههای آموزشی را تماشا میکردند و برنامههای یادگیری اولیه (مانند برنامههای حروف الفبا و شمارش) را بازی میکردند. اما اکثرا بازی کردند یا کارتون تماشا می کردند.
اما این تحقیقات به میزان طبقه اجتماعی و میزان درآمد خانواده ها نیز ارتباط مستقیمی داشته است.
در نظرسنجی صفر تا هشت Common Sense Media تفاوتهایی را در استفاده از رسانههای آموزشی در دستگاههای تلفن همراه نشان میدهد، به طوری که ۵۴ درصد از کودکان خانوادههای پردرآمد اغلب یا گاهی اوقات از محتوای آموزشی در دستگاههای تلفن همراه استفاده میکنند، اما تنها ۲۸ درصد از کودکان خانوادههای کمدرآمد هستند. بنابراین، کودکان کوچکتر و آنهایی که از خانواده های کم درآمد هستند، بیشتر از دستگاه های تلفن همراه برای مقاصد سرگرمی استفاده می کنند.
اما امروزه چگونه از رسانه در کودکان بزرگتر و نوجوانان استفاده می شود؟ کدام روشهای استفاده محبوبترین هستند؟
مطالعات نشان میدهد که الگوها و میزان استفاده از رسانههای اجتماعی در میان کودکان و نوجوانان بزرگتر در دهه گذشته به رشد خود ادامه داده است که تا حدی به دلیل افزایش اخیر استفاده از تلفن همراه در میان کودکان و نوجوانان بوده است. در حال حاضر، تقریباً سه چهارم نوجوانان صاحب گوشی هوشمند هستند، ۲۴ درصد از نوجوانان خود را به عنوان «به طور مداوم متصل» به اینترنت توصیف میکنند و ۵۰ درصد از آنها احساس «اعتیاد» به تلفنهای خود میکنند. به عنوان بازی، اشتراک گذاری عکس و ویدئو، و نظارت بر سیستم موقعیت یابی جهانی. سایتهای رسانههای اجتماعی و برنامههای تلفن همراه مرتبط با آنها، بستری را برای کاربران فراهم میکنند تا هویت آنلاین ایجاد کنند، با دیگران ارتباط برقرار کنند و یک شبکه اجتماعی بسازند.
در میان بیشمار سایتهای شبکههای اجتماعی قابل دسترس، فیسبوک همچنان محبوبترین است، به طوری که ۷۱ درصد از نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ سالهای که توسط مرکز تحقیقات پیو (Pew ) در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار گرفتند، از این سایت/برنامه، استفاده میکردند. معمولا خود را وقف تنها ۱ سایت می کنند. اینستاگرام (۵۲٪)، اسنپ چت (۴۱٪)، توییتر (۳۳٪)، +Google (33٪)، Vine (24%)، Tumblr (14%) و سایر رسانه های اجتماعی (۱۱%).
همانطور که ارتباطات از مکالمات تلفنی رو در رو و فقط صوتی به تعاملات بیشتر تصویری و صفحه به صفحه از طریق برنامه هایی مانند WhatsApp ، FaceTime یا Skype منتقل شده است ، ارتباطات روزانه با زمان نمایشگر در هم آمیخته می شود. ارسال پیامک، استفاده از صفحه کلید گوشی هوشمند برای ارسال یک پیام نوشتاری یا یک نماد بصری (ایموجی) به یک گوشی هوشمند دیگر نیز به یک وسیله ارتباطی برجسته برای نوجوانان تبدیل شده است.
خطوط مخابراتی رسانه برای ارتباط و سرگرمی نیز در حال تحول عظیمی است. با توانایی ارسال پیام به طرف مقابل درهر کجای دنیا حین یک بازی ویدیویی یا توییت در حین تماشای یک برنامه تلویزیونی، بینندگان و گیمرها اغلب سرگرمی خود را به رسانه های اجتماعی پیوند داده اند.
شیوههای ارتباطی سیالتر شدهاند و مکالمهها بین پیامهای متنی به سایتهای رسانههای اجتماعی به این طرف و آن طرف میپرند. پیامهای متنی همچنین ممکن است شامل پیوندهایی به رسانهها، مانند ویدیوهای شخصی، ویدیوهای YouTube و پیوندهایی به وبسایتها و سایتهای شبکههای اجتماعی باشد.
اکنون بسیاری از والدین از چت تصویری (مانند اسکایپ، فیستایم) به عنوان یک فرم رسانه تعاملی که ارتباط اجتماعی با اقوام دور را تسهیل میکند استفاده میکنند. شواهد جدید نشان می دهد که نوزادان و کودکان نوپا به طور منظم در گفتگوی ویدیویی شرکت می کنند،
آیا برنامهها و کتابهای الکترونیکی «آموزشی» واقعاً آموزشی هستند؟
متأسفانه، تعداد بسیار کمی از برنامههای تجاری موجود موجود در بخش آموزشی اپ استور دارای طراحی مناسب مبتنی بر شواهد با اثربخشی یادگیری است. در واقع، بررسیهای اخیر صدها برنامه کودک نوپا/پیشدبستانی که به عنوان آموزشی برچسبگذاری شدهاند، نشان دادهاند که اکثر برنامهها پتانسیل آموزشی پایینی را نشان میدهندو فقط مهارتهای آکادمیک را هدف قرار میدهند و بر اساس برنامههای درسی تثبیتشده نیستند. یک نگرانی دیگر این است که ویژگیهای دیگر(یعنی زنگها و صداها) که برای درگیر کردن کودک در یک تجربه تعاملی طراحی شدهاند، ممکن است در واقع درک کودک را کاهش دهند یا حواس او را از تعامل اجتماعی بین مراقبان و کودکان منحرف کنند.
یکی از دلایلی که کودکان در طول بازی دیجیتال ممکن است از لحاظ اجتماعی کمتر درگیر شوند این است که طراحی بازی شامل تقویت رفتاری برای دستیابی به حداکثر مدت زمان تعامل است، این همان علتی است که توضیح می دهد کودکان بعد از قطع کردن بازی بهویژه زمانی که بازیها یا ویدیوها روی خودکار تنظیم باشند عصبانی میشوند،
برای رفع این نگرانیها، کارشناسان توصیه کردهاند که محصولات دیجیتالی که برای کودکان تولید می شودعلیرغم جذابیت های رسانه ای نباید باعث حواسپرتی آنها شود. و دارای امکان “توقف” خودکار به عنوان طرح پیش فرض برای تشویق کودکان و والدین باشد تا سریعا از بازی خارج و به دنیای سه بعدی(طبیعی) وارد شوند.
چگونه استفاده از رسانه در کودکان و نوجوانان بزرگتر می تواند همکاری و تحمل را افزایش دهد؟
مطالعات تحقیقاتی و همچنین گزارشهای میدانی نشان داد که خواندن داستان های ادبی باعث بهبود همدلی در کودکان می شود. اگرچه کتابها شکل سنتی رسانهها هستند، اما این مطالعه نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض رسانههای شخصیت محور میتواند کلیشهها را بشکند و به کودکان کمک کند افرادی را که با آنها متفاوت هستند درک کنند. استفاده از اینترنت/مصرف رسانه های دیجیتال تأثیر مشابهی دارد که برای کمک به کودکان در یادگیری، درک و همدلی با گروه های به حاشیه رانده شده مهم است.
در پایان به شرایط فعالیت رسانه ها در ایران نیز اشاره ای کنیم . رسانه های سنتی رادیو و تلویزیون در ایران متاسفانه از بدو تاسیس تا کنون کاملاً دولتی و در انحصار سازمان صدا و سیما بوده و هیچ کانال یا شبکه خصوصی اجازه فعالیت نداشته اند. اگر چه با نظارت این سازمان در سالهای اخیر برخی شبکهها با مشارکت نهادهای حکومتی دیگر همچون سازمان اوج وابسته به سپاه پاسداران (شبکه افق)، شهرداری تهران (رادیو تهران)، و… اجازه فعالیت یافتهاند.
این انحصار گسترده با تولد رسانه های جدید نه تنها جایگاه خودشان را از دست دادند بلکه به نوعی اصرار و نوعی حریص بودن به استفاده از رسانه های اجتماعی نوین را در بین مخاطبان بیشتر را ایجاد کردند.
از سوی دیگر اکثر پژوهش ها در زمینۀ تلویزیون است که روی سه نسل اثر گذاشته است، اما سرعت تحول و نوع آوری رسانه های عصر پنجم یعنی اینترنت، بازی های کامپیوتری، تلفن های موبایل و آنقدر زیاد است که تمرکز و جمع آوری اطلاعات در این زمینه را سخت و ناپیوسته کرده است. اما تحولات امروزه نشان می دهد که رسانه های سنتی ایران کیلومترها از رسانه های اجتماعی عقب مانده اند. از آنجائیکه مدیریت رسانه در ایران بصوریت مدیریت بر رسانه است بسیاری از برنامه سازان خارج از کنترل به تولید محتوای می پردازند و یا با دوبله های دلخواه و بعضا بدور از رعایت سن مخاطبان کودک و نوجوان محصولاتی را بدور از شئونات اخلاقی جامعه به بازار بی مدیریت عرضه می کنند. این درحالی است که بسیاری از کارشناسان دانشگاه و حوزه با تحقیقات محدود خود همواره بر بازگشت مدیریت رسانه در حوزه های رسانه های اجتماعی تاکید کرده اند و هرگونه مدیریت در رسانه و مدیریت بر رسانه را آفت عظیمی دانسته اند.
امید است با تکیه بر تجربیات و آمارهای کشورهای پیشرفته ما نیز بتوانیم بر اساس الگوهای ملی و یا مذهبی خود اهداف مدون و مشخصی برای نسل آینده داشته باشیم.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0