روز اول کاری شما با یک کار جدید و در یک محل جدید است. شما کمی عصبی و مردد هستید. صبح زود آپارتمان خود را ترک و با تراموا عازم محل کار خود میشوید. شما نمیتوانید یک تابلوی ساده راهنما را بخوانید، اما مسیر خود را روز قبل مورد بررسی قرار دادهاید. بعد از مدت کوتاهی که وارد شرکت میشوید، با رئیس جدیدتان وارد جلسه کاری با گروه کارمندان میشوید. در همان وقت که رئیس شرکت دستور جلسه[۱] را تنظیم و در مورد نحوه کار شما با بقیه اعضای تیم شرکت صحبت میکند، شما از تازهوارد بودنتان کاملاً آگاه میشوید. در این حال که در تمرکز بر روی این موضوع هستید که به یک کشور جدید نقل مکان کرده، و کار جدیدی را آغاز نمودهاید و رئیس جدیدی دارید، دستورات مستقیم را دریافت مینمائید.
شما باید یک زبان جدید را بیاموزید. شما در حال آمادهسازی خود برای مدیریت یک کار که از نظر جغرافیایی دارای پراکندگی مکانیای که اعضایش در پنج کشور دنیا زندگی میکنند و به هشت زبان مختلف تکلم میکنند و در شش مقیاس زمانی مختلف کار میکنند، میباشید.
درواقع این سناریو از مدیریت شبیه نوشتن با دست راست است، در حالی که شما در تلاش برای نوشتن نامه با دست چپ خود هستید.کمی عجیب و غریب است. این موضوع ناخوشایند و چالشی است، ولی شما مجبور به تمرکز روی جزئیات میباشید. اینجاست که توان متعارف شما در حال آزمایش شدن است، راه و روش موفقیت قبلیتان دیگرکاربرد نداشته وشما احساس فردی را دارید که تازه شروع به کار کرده است. اگر موقتاً کاربرد دست غالب خود را از دست دادهاید، ممکن است قادر باشید
با دست دیگرتان کار کردن را بیاموزید. بطور مشابه، اگر مأموریت خارج از کشور خود را ترک نمودید و به کشور خود بازگشتید، احتمالاً به عادات و تکالیف گذشته خود باز میگردید.
بنظر میرسد که انطباقپذیری حرکت برخلاف این غرایز طبیعی و تمایز بین آن چیزی است که شناخته شده و ثابت است. بطور مثال افراد انطباقپذیر از مبارزه با انجام کارها با دیگر دست خود لذت میبرند، بعبارتی کار در قلمرویی دیگر. آنان تغییر را میپذیرند، استراتژی[۲]ها را برای مواجهه با ناشناختهها بکار میگیرند و رفتار خود را جهت تطبیق با شرایط و چالشهای جدید سازگار مینمایند.
از نظر مدیران، انطباقپذیری به معنای واکنشی مؤثر به رویدادهای متغیر در محیط سازمان است. شما در برابر اینکه شرایط، همکاران، یا اینکه محیط ناگهان تغییر میکند چقدر انعطاف پذیر هستید؟
چرا انطباقپذیری برای مدیران دارای اهمیت است؟
مدیران در سراسر دنیا همانند مثالی که قبلاً اشاره شد -فرهنگ جدید،کار جدید، بازارهای جدید و هر چیز دیگر جدید- در مواجه با تغییرات هستند. تغییرات شگرف احساسی از نااطمینانی[۳]، ناخودآگاهی و حتی ترس را ایجاد مینماید. احتمالاً همانطور که میدانید، به تجربه ثابت شده که تغییر کوچک میتواند یک تأثیر قدرتمند داشته باشد. نه به این معنا که بطور جهانی کار کنید تا تحت تأثیر سرعت و پیچیدگی تغییرات قرار بگیرید. در هر شهر و در هر شغلی، مدیران مواجه با چالشهای کسب و کار و مدیریت هستند، البته نه شبیه آن مثالی که پیشتر ذکر شد.
با توجه به پیچیدگیهای کار سرریز، حجم زیاد و محض اطلاعات و رخداد سریع تغییرات، این احساس تلقی میشود که مدیران و افراد تحت مدیریت آنان بایستی انطباقپذیر باشند. روی هم رفته افراد تمام تلاش خود را بکار میگیرند تا هر روز با تغییرات کنارآمده و خود را با آن تطبیق دهند. انطباقپذیری یک الزام مدیریتی است. بدون توانایی تطبیق با تغییر، یک مدیر که سابقاً یک مدیر موفق و با پتانسیل بالایی بوده، احتمالاً استخدام، تنزل مقام و یا در یک وضعیت ثابت شغلی قرار میگیرد.
بسیاری از چالشهایی که امروزه سازمانها با آنها مواجه هستند، بعنوان چالشهای سازگار و چالشهای سیستماتیک فاقد راه حل شفاف در نظر گرفته میشوند. این چالشها خالق فرایندهای جدید، سیستمها، یا مهارتهایی هستند، در حالیکه یک چالش فنی نیازمند توزیع منابع و یک برنامه با تشریح مناسب اقدامات میباشد. هرچه پیچیدگی چالشهای سازمانی امروزه بزرگتر شود، میطلبد تا مدیران با راههای جدیدتری وارد عمل شوند. لذا نیاز است تا آن مدیران تطبیقدهندههای ماهری گردند.
چرا انطباقپذیری؟
تکرار: مدیران باید پیوسته با تغییر همراه و همسو باشند.
جنبه شخصی: مدیران قبل از کمک به دیگران برای تغییر، باید خود شخصاً تغییر را بفهمند و درک نمایند.
نقش الگویی: افراد در زمان تغییر به مدیرانشان تکیه میکنند و از ایشان الگو میگیرند.
جنبه موفقیت: انطباقپذیری برای اثربخشی و موفقیت مدیران حائز اهمیت است، بخصوص در زمان تغییر.
زمانیکه مدیران غیر انعطافپذیر، جدی، یا دارای تمرکز کمتری باشند، توانایی خود را در پاسخ مؤثر به محیط متغیر محدود میسازند. دقیقاً با همین اهمیت، آنها انطباقپذیری همکاران و زیردستان را محدود و تضعیف میسازند و تازهکاران ممکن است متوقف گردیده و یا سرکوب شوند. مقاومت در برابر تغییر ممکن است به پروژههای مهم آسیب وارد نموده و یا ساختار اجرای آن را مختل نماید. هر اندازه
راهاندازی کسب و کار یا کار سازمان دچار مشکل گردد، اشتیاق، همکاری، روحیه و خلاقیت کارمند همگی دچار مخاطره میشوند.
هنگامیکه مدیران واکنش خود نسبت به تغییر را بشناسند و رفتار تطبیقی را پرورش دهند، برخورد آنها با تغییر مؤثرتر واقع خواهد شد. آنها راههایی را برای مدیریت بهتر چالشهای پیچیده و ناشناخته، یافته و مهارتها و رفتارهایی را میآموزندکه به آنان کمک میکند تا در زمان گذر از تغییر رشد نمایند. افرادی که با مدیران انطباقپذیر کار میکنند نقش کلیدیای دارند؛ چرا که به مدیران کمک مینمایند تا در یک مسیر رو به رشد و پر بازده فعالیت نمایند.
ایجاد و بروز انطباقپذیری در خودتان تأثیر مثبتی بر روی کسانی که شما را هدایت میکنند دارد. دقیقاً مثل زمانیکه شما با یک هواپیما مسافرت میکنید، مؤظفید قبل از کمک به دیگران از ماسک اکسیژن اضطراری جهت انطباقپذیری بیشتر استفاده نمایید. انعطافپذیری بیشتر به شما اجازه خواهد داد تا در تلاشهایتان در طی یک دوره از تصمیمگیری و مدیریت تغییر، مؤثرتر باشید. رفتار شما کمک خواهد نمود تا وضعیت کار در گروه و سازمان را تنظیم نمایید. همچنین شما ممکن است آغازگر یک نقش مربیگری یا پایشی به منظور تنظیم اهداف تیم جهت ارتقاء تواناییها برای انطباقپذیری باشید.
بخشی از کتاب : انطباق پذیری
اثر : آلن کلارکو ـ جوان گرویس
ترجمه : محمد علی عبدالعظیمی
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0