نمانامه: به نظر شما یک رهبر خوب چه ویژگیهایی دارد؟ پاسخ شما به این سوال میتواند ویژگیهای سبک رهبری شما را مشخص کند. رویکردهای مختلفی وجود دارند که به مدیران در پیشبرد اهداف سازمانی کمک زیادی میکنند. اما نکتهای که وجود دارد تغییر مدام این رویکردها باتوجهبه سابقه هر مدیر است. اگر به این سوال پاسخ دادید و منتظر شنیدن جواب درست آن هستید، باید گفت هیچ پاسخ صحیحی وجود ندارد و کیفیت رهبری هر فردی تا حد زیادی به دیدگاه شخصی خود او نسبت به ویژگیهای یک رهبر خوب بستگی دارد. اما یک ویژگی مشترک را میتوان برای هر رهبری در هر جایگاهی در نظر گرفت و آن توانایی تشخیص جایگاه خود در حال حاضر و در آینده است.
چرا باید سبک رهبری خود را بشناسید؟
شناخت سبک رهبری مسئله مهمی است؛ چون به شما کمک میکند تا بر افراد زیردست خود تاثیر مطلوبی به جا بگذارید. این موضوع به آنها این حس را میدهد که شما یک رهبر موثر و کارآمد برای سازمانشان هستید. همچنین شما میتوانید با انتخاب سبک رهبری مناسب خود، به شکل فعالانهای ایرادات کار خود را مشاهده کنید و اقدامات لازم را نسبت به اصلاحات آنها هم انجام دهید. آمادهاید که بهترین سبک رهبری مناسب خودتان را پیدا کنید؟ کافی است به ۱۰ سبک رهبری که در ادامه معرفی میکنیم توجه کنید!
انواع سبک های رهبری در سازمان
شاید پیش خود تصور کنید باید به دنبال بهترین شیوه رهبری برای رشد و توسعه سازمانتان باشید. اما حقیقت ماجرا این است که تمام سبک های رهبری جایگاه خاص خود را دارند و هیچکدام را نمیتوان بهتر از بقیه دانست و یک مدیر توانا باید بتواند در هر شرایطی متناسب با نیاز شرکت از سبک موردنظر خود بهره بگیرد. به این ترتیب هر رهبری میتواند به شکل آگاهانهتری مسیر خود را انتخاب کند و به یک رهبر منحصربهفرد در سازمان تبدیل شود. در ادامه مهمترین انواع رهبری در سازمان را بررسی میکنیم.
۱. سبک رهبری دموکراتیک (Democratic Leadership)
- نظر شما راجع به آن چیست؟
تصمیمگیری رهبر در رهبری دموکراتیک بر اساس نظرات هر یک از اعضای تیم انجام میشود. در این نوع سبک رهبری، رهبر حرف آخر را میزند اما تمام کارکنان به یک اندازه در تعیین مسیر پروژه نقش دارند. رهبری دموکراتیک یکی از کارآمدترین و موثرترین سبکهای رهبری است؛ چون رابطه خوب مدیر با تمام افراد سازمان در تقویت اعتماد، خلاقیت و روحیه تیمی کارکنان نقش بسزایی دارد.
سبک رهبری دموکراتیک شبیه تصمیمگیری در جلسات هیئت مدیره شرکت است. مثلا رهبر دموکراتیک در جلسه هیئتمدیره شرکت ممکن است چند گزینه مرتبط را برای تصمیمگیری به تیم بگوید. سپس تیم درباره هرکدام از گزینهها بحث میکند. پس از بحث و گفتوگو، رهبر نظرات و بازخورد هیئتمدیره را لحاظ میکند یا ممکن است آن تصمیم را به رأیگیری بگذارد.
۲. سبک رهبری استبدادی (Autocratic Leadership)
- من میگویم همهچیز چگونه باشد
سبک رهبری استبدادی یا خودکامه یکی دیگر از انواع سبک های رهبری به شمار میآید که درست نقطه مخالف رهبری دموکراتیک است. رهبر در این سبک خود را باهوشترین فرد در سازمان میداند و بدون توجه به نظر زیردستان خود تصمیمگیری میکند. پیش از انتخاب مسیر، نه با کارکنان مشورت میکند و نه حتی به نظر آنها توجه میکند، تنها از آنها انتظار دارد که بر اساس زمانی که رهبر تعیین کرده است از تصمیم گرفته شده اطاعت کنند.
وقتی که مدیری ساعات کاری تعدادی از کارمندان خود را بدون اطلاع به آنها تغییر میدهد، یعنی از سبک رهبری استبدادی پیروی کرده است. این سبک از رهبری کاملا منفور بوده و بهندرت موثر و کارآمد است. در حال حاضر بیشتر سازمانها چنین شرایط و فرهنگ دیکتاتوری را تحمل نمیکنند و نتیجه اصلی این سبک از رهبری ازدستدادن کارکنان خواهد بود. بهتر است که رهبری نظرات و عقاید سایر اعضای تیم را هم در نظر بگیرد.
۳. سبک رهبری بدون مداخله (Delegative leadership)
- اجازه دهید کارشان را بکنند
معادل فرانسوی سبک رهبری بدون مداخله اصطلاح laissez-faire leadership است. این اصطلاح خنثیترین شکل رهبری است که در آن مدیریت هیچگونه مداخلهای ندارد. معنای تحتاللفظی این اصطلاح فرانسوی این است که «اجازه دهید کارشان را بکنند» و رهبرانی که این سبک از رهبری را دنبال میکنند، تقریبا تمام اختیار و قدرت خود را به کارکنانشان واگذار میکنند.
مثلا در یک استارتاپ نوپا و تازهکار ممکن است با بنیانگذاری مواجه شوید که پیرو سبک رهبری عدم مداخله است و هیچ سیاست اداری مهمی درباره ساعات کاری ندارد. آنها به کارکنانشان اعتماد کامل دارند و روی کل کارهای اداره شرکت متمرکز میشوند.
اگرچه سبک رهبری بدون مداخله با اعتماد کردن به کارکنان که بر اساس میل خود کار کنند، باعث توانمندسازی کارفرماها میشود؛ بااینحال ممکن است مانع فرصتهای رشد و پیشرفت شرکت شود و آنها را به رهبری گوشهگیر تبدیل کند؛ به همین دلیل مهم است که این سبک رهبری همواره تحت کنترل و نظارت باشد. این سبک رهبری در میان دیگر انواع سبک های رهبری ممکن است فقط گاهی موثر باشد.
۴. سبک رهبری استراتژیک (Strategic leadership)
- اهداف سازمان چیست؟
رهبرانی که از سبک استراتژیک پیروی میکنند، برنامههایشان را در جهت رسیدن سازمان به اهداف تعیین شده برای آن تنظیم میکنند. این نوع مدیر با برنامهریزی دقیق برای همه قسمتهای شرکت، تمام اعضای تیم را با یکدیگر هماهنگ میکند.
۵. سبک رهبری تحولآفرین (Transformational Leadership)
- از منطقه امن خارج شوید!
رهبر تحولگرا یا تحولآفرین همواره بر اساس مناسبات و معاهدههای شرکت، در حال تغییر، تحول و بهترشدن است. معمولا کارکنان وظایف و اهداف خود را به صورت روتین انجام میدهند، اما رهبر همیشه آنها را به سمت خارجشدن از منطقه امنشان تشویق میکند.
رهبر تحولآفرین چشماندازی کلی از اهداف به تمام کارکنان میدهد و زمان مشخصی را هم برای تحقق هرکدام از این اهداف مشخص میکند و در این راه آنها را حمایت و تشویق میکند. شاید این اهداف ساده به نظر برسند، اما هرچقدر که کارکنان بیشتر به سمت اهداف قدم بردارند، رهبران اهداف سختتر و چالشبرانگیزتری را برای آنها تهیه میکنند.
این مدل رهبری بسیار میان شرکتهای رشدگرا و یادگیرنده ترغیب و تشویق میشود، چون باعث ایجاد انگیزه در کارکنان میشود تا تواناییهای بالقوه خود را شناسایی کنند. اما در سبک رهبری تحولگرا این خطر هم وجود دارد که اگر زیردستان درست هدایت نشوند، ممکن است رهبر تحولگرا نتواند به منحنی یادگیری تمام افراد توجه کند.
۶. سبک رهبری مشارکتی (Participative Leadership)
- مشارکت و انگیزه برای همه
در سبک رهبری مشارکتی نظریههای دموکراتیک نقش مهمی را ایفا میکنند. در این سبک تمام اعضای تیم در فرایند تصمیمگیری برای اهداف سازمان مشارکت میکنند. در نتیجه همه انگیزه بیشتری برای پیشبرد اهداف سازمان به دست میآورند. اما در آخر این رهبر است که تصمیم نهایی را میگیرد و در صورت وجود اختلافنظر در تیم، به آن رسیدگی میکند.
۷. رهبری به سبک مربی (Leadership Coaching)
- تمرکز روی نقاط قوت فردی اعضا
این سبک از رهبری، اعضای تیمش را مثل مخزن استعدادی میبیند که باید شکوفا شود و درست مثل مربی یک تیم ورزشی، بر شناسایی و پرورش نقاط قوت فردی اعضای تیمش متمرکز میشود. همچنین به استراتژیهایی توجه میکند که باعث میشود تا اعضای تیم بهتر باهم کار کنند. این رهبری به سبک مربی، شباهت زیادی با رهبری استراتژیک و دموکراتیک دارد اما تاکید بیشتر آن روی رشد و موفقیت فردی کارکنان است.
این رهبر بهجای آنکه تمام کارکنان را مجبور کند که بر مهارتها و اهداف مشابه تمرکز کنند، تیمی میسازد که در آن هر کدام از کارکنان مهارتهای متفاوتی دارند. در بلندمدت، هدف این رهبران تاکید بر ایجاد تیمهای قدرتمندی است که بهخوبی با هم ارتباط برقرار کرده و مهارتهای منحصربهفرد یکدیگر را درک میکنند تا کاری را درست انجام دهند.
این رهبر با دادن وظایف و کارهای جدید، راهنمایی یا برگزاری جلساتی درباره بازخوردهای سازنده به کارکنان کمک میکند تا نقاط قوت خود را تقویت کنند. آنها همچنین اعضای تیم را تشویق میکند تا با فراگیری مهارتهای جدید از سایر همتیمیها، نقاط قوتشان را بیشتر کنند.
۸. سبک رهبری بروکراتیک (Bureaucratic Leadership)
- از قانون پیروی کنید!
این سبک از رهبری برخلاف رهبری استبدادی، به اطلاعات درونی تیم گوش میدهد اما اگر نظر کارکنان با سیاستها و دستورالعملهای سازمان مخالفت داشته باشد، رهبر هم با آن مخالفت میکند.
سبک رهبری بروکراتیک در میان انواع سبک های رهبری، بیشتر در سازمانهای بزرگتر، قدیمیتر یا سنتی جواب میدهد. در این شرکتها وقتی همکار یا کارمندی، استراتژی قدرتمندی پیشنهاد میدهد که در چارچوب قوانین سازمانی نباشد، رهبر بروکراتیک با آن مخالفت میکند.
در این سبک رهبری، حس کنترل و نظارت مانند سبک رهبری استبدادی وجود ندارد، اما خبری هم از آزادی عمل در انجام وظایف شغلی برای کارکنان نیست. این نوع رهبری مانع نوآوری است، به همین خاطر شرکتهایی که به دنبال آرزوها و اهداف بزرگ و رشد سریع هستند، بهتر است که از این سبک رهبری استفاده نکنند.
۹. سبک رهبری کاریزماتیک (Charismatic Leadership)
- پیش به سوی آیندهای روشن
این نوع سبک رهبری با هدف بهتر کردن وضعیت موجود شروع به کار میکند و معمولا در زمانهای بحران و بیثباتی ظهور میکند؛ پس در مواقع بحران میتوان روی این نوع از رهبران حساب باز کرد. تواناییهای فردی این نوع رهبران باعث ایجاد تحولاتی در درون سازمان و افراد حاضر در آن میشود. تاثیر این نوع رهبران بدون هیچ زور یا پاداشی اعمال میشود.
۱۰. سبک رهبری آمرانه (Authoritative Leadership)
- مرا دنبال کنید!
سبک رهبری آمرانه یا مقتدرانه برای کسانی مناسب است که دارای اعتماد به نفس لازم هستند. آنها با اعتماد کامل مسیر پیش رو را ترسیم میکنند و اعضای تیم را در جهت پیشبرد اهداف سازمان هدایت میکنند. آنها در این مسیر پیروانی برای خود پیدا میکنند و انرژی خود را به دیگران هم منتقل میکنند. این رهبران برخلاف رهبران استبدادی برای توضیح اهداف خود وقت میگذارند و دیگران را در جریان کارهای خود قرار میدهند. آنها فقط دستور نمیدهند، بلکه به اعضای تیم اجازه میدهند تا در مورد چگونگی دستیابی به اهداف مشترک، حق انتخاب داشته باشند.
ارزیابی انواع سبک های رهبری
مدیران میتوانند باتوجهبه صنعتی که در آن کار میکنند و موانعی که با آن مواجه هستند، ترکیبی از سبکهای رهبری بالا را انتخاب کنند. بیل تولبرت و دیوید روکی دو کارشناس حوزه رهبری و مدیریت اصل و ریشه انواع سبک های رهبری را «منطق عملی» نامیدهاند.
تئوری منطق عملی به دو سوال مهم پاسخ میدهد:
- رهبران چگونه محیط پیرامون را تفسیر میکنند؟
- وقتی قدرت یا امنیتشان به چالش کشیده میشود، چگونه واکنش نشان میدهند؟
یکی از ابزارهای مشهوری که بهمنظور بررسی و ارزیابی رهبری مورداستفاده قرار میگیرد، تحقیقات توسعه رهبری (Leadership Development) است. محققان با استفاده از این ابزار میتوانند درک شفافتری نسبت به نحوه رشد و توسعه رهبران داشته باشند.
انواع منطق عملی
۱. تکروی (فردگرا)
از نظر روکی و تولبرت، فردگرا و تکرو شخصی خودآگاه و خلاق است که بهجای تمرکز روی عملکرد کلی سازمان، بیشتر انرژی خود را صرف عملکرد و رشد شخصی خود میکند. این منطق عملی از میل به فراتر رفتن از اهداف شخصی و بهبود مداوم مهارتها ناشی میشود.
نظرات فردگراها به شرح زیر است:
- رهبر خوب باید همیشه به شم و شهود خودش اعتماد کند، نه فرایندهای سازمانی ثابتشده.
- برقراری ارتباط با دیگران مهم است تا بتوان ایدههای پیچیده را بهراحتی با آنها در میان گذاشت.
- من پیشرفت و روبهجلو رفتن را بیشتر از موفقیت پایدار دوست دارم.
۲. استراتژیست
استراتژیستها به محیطی که در آن کار میکنند واقف هستند. آنها درک عمیقی از سازهها و فرایندهایی دارند که به کسبوکارشان معنا میدهند، اما همزمان نگاهی انتقادی هم به این چهارچوبها داشته و آنها را برای بهبود ارزیابی میکنند.
آنچه که رهبران استراتژیست میگویند:
- رهبر خوب باید همیشه در گروههای جداگانه اجماع ایجاد کند.
- باید به توسعه سازمان بهعنوان یک کل کمک کرد، بهعلاوه اینکه رشد و موفقیت تکتک زیردستان هم اهمیت دارند.
- تعارض اجتنابناپذیر است، اما به اندازه کافی روابط شخصی و حرفهای کارکنانم را میشناسم تا بتوانم این مسئله را حل کنم.
۳. کیمیاگر
روکی و تولبرت این منطق عمل کاریزماتیک را رشدیافتهترین و موثرترین در مدیریت تغییرات سازمانی میدانند. آنچه که کیمیاگرها را از سایر منطقهای عمل متمایز میسازد، توانایی منحصربهفردشان در دیدن تصویر بزرگ هر چیزی است، اما اهمیت توجه به جزئیات را هم کامل درک میکنند. در سازمانی که رهبر کیمیاگر داشته باشد، هیچ بخش، واحد یا کارمندی نادیده گرفته نمیشود.
کیمیاگرها عقیده دارند:
- رهبران خوب به کارکنانشان کمک کرده تا به بالاترین سطح از توانایی خود برسند، آنها همدلی و آگاهی اخلاقی لازم برای رسیدن به هدف را دارند.
- تاثیرگذاری عمیق و مثبت روی هر چیزی که کار میکنم اهمیت زیادی دارد.
- من توانایی منحصربهفردی در ایجاد تعادل بین نیازهای کوتاهمدت و اهداف بلندمدت دارم.
۴. فرصت طلب
فرصتطلبها از عدم اعتماد دیگران استفاده میکنند و برای حفظ کارکنان خود از ظاهر کنترل استفاده میکنند. از نظر روکی و تولبرت، فرصتطلبها «رفتار بد خود را مشروع و قانونی میدانند.»
فرصتطلبها چه میگویند:
- رهبر خوب باید همیشه خود را در رقابت بالقوه با دیگران ببیند تا بهترین باشد، حتی اگر به بهای رشد و توسعه حرفهایشان تمام شود.
- این حق را دارم تا کسانی که با نظرات من مخالف هستند یا به آنها نقد دارند را نپذیرم.
۵. دیپلمات
یپلماتها برخلاف فرصتطلبها دنبال رقابت یا کنترل و نظارت بر شرایط کاری نیستند، بلکه آنها با تایید هنجارهای موجود و انجام وظایف روزانه خود با کمترین میزان اصطکاک، کمترین تاثیر را روی سازمان میگذارند.
دیپلماتها عقیده دارند:
- رهبر خوب باید همیشه با تغییر مخالفت کند چون خطر ایجاد بیثباتی در میان کارکنان وجود دارد.
- حتما باید پیوند اجتماعی در شرایط مختلف به دور از هرگونه تعارض و تضادی در تیم ایجاد کرد.
- ترجیح میدهم که در نقشهای رهبری حمایتی یا تیممحور باشم.
۶. متخصص و خبره
خبره در حوزه خودش متخصص است و همواره میکوشد تا دانش خود را از یک موضوع کامل کند و انتظارات بالایی را برآورده کند. از نظر روکی و تولبرت، خبره فردی مستعد، باهوش و منبع دانشی برای تیم است. اما این منطق عملی چیز بسیار مهمی را برای بسیاری از رهبران خوب ندارد و آن هم هوش عاطفی یا هیجانی است.
خبرهها عقیده دارند:
- رهبر خوب باید کسب علم و دانش خود را به نیاز سازمان و کارکنان ترجیح دهد.
- وقتی با همکاران مشکل سازمان را بررسی میکنیم، نظر من تنها نظر درست است.
چه سبک رهبری برای شما مناسب است؟
درحال حاضر سبکهای رهبری زیادی وجود دارند که هر مدیری با توجه به جایگاه خود در یک سازمان و خصوصیات فردی خود میتواند یک یا ترکیبی از این سبکها را برای رهبری خود انتخاب کند. هر روز هم به تعداد این سبکها هم اضافه میشود.
ما در این مطلب سعی کردیم مهمترین و موثرترین انواع سبک های رهبری را به شما معرفی کنیم. سبکهای دیگر رهبری هم وجود دارند که از بین آنها میتوان به رهبری مسابقهای (Pacesetting Leadership)، رهبری وابسته (Affiliative Leadership)، رهبری خدمتکارانه (Servant Leadership) و… اشاره کرد.
شاید اگر چند لحظه انواع سبک های رهبری را از نظر بگذرانید، بتوانید یکی از آنها را از همه به خود نزدیکتر بدانید. هرچه با تعداد منطق عملی بیشتری در میان انواع سبک های رهبری موافق باشید، احتمالا سبک رهبریتان ترکیبی از انواع سبک های رهبری مختلف خواهد بود. مثلا اگر با تمام نظرات استراتژیستها موافق باشید این یعنی که ۶۶ درصد رهبر استراتژیک و ۳۳ درصد رهبر دموکراتیک هستید. اما اگر فقط با جمله سوم آن موافق باشید و با تمام جملات کیمیاگرها، این یعنی ۵۰ درصد تحولگرا، ۲۵ درصد استراتژیک و ۲۵ درصد دموکرات هستید.
بهخاطر داشته باشید که این منطقها مراحل رشد و توسعه هستند و ویژگیهای ثابتی نیستند. بیشتر رهبران در دوران شغلیشان باتوجهبه موقعیتی که سازمان در آن قرار دارد، چند نوع رهبری مختلف را تجربه میکنند. مهمترین نکته توانایی تشخیص بهترین سبک رهبری برای موقعیت کنونی است
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0