پایگاه خبری نمانامه: در ضرورت مذاکره می توان گفت که اگر الزام آن برای همه درک می شد، بی شک به صورت جدیتر به آن نگریسته می شد و شاید به عنوان یک بحث عمومی، این دانش و هنر جای خود را در مفاد آموزشی سطوح پایینتر از دانشگاهها و حتی برای عموم دانش آموزان باز می کرد. اگر به ادامه این گفتار دقت شود، بی شک شما نیز به چرایی چنین پیشنهادی و ضرورت فراگیری مذاکره توسط همگان پی خواهید برد.
شاید در تصور عامه، مذاکره فقط مرتبط با فعالیت های تجاری باشد، اما آنچه که در واقعیت ماجرا وجود دارد ایناست که مذاکره با تمامی مراحل زندگی مردم عجین شده است و نقش اساسی ایفا می کند. چرایی این ماجرا را باید در تعریف مذاکره و کاربردهای آن جست وجو کرد.
طبق تعریف، مذاکره عبارت است از تلاش و گفت وگو برای به دست آوردن منفعتی از دیگری، در شرایطی که وی نیز به دنبال منفعتی از شما باشد. دقت کنید که منظور از منفعت الزاماً مسائل مالی و حتی منافع ملموس نیست و گاهی شامل منافع غیرمالی و غیرملموس نیز می شود. از نگاه این تعریف، هر وقت یک نفر با دیگران درباره تبادل منفعت وارد گفت و گو و اقدام شود، در حال مذاکره است. برای مثال، زمانی که شما با پدر خود برای گرفتن اتومبیل وی وارد گفت و گو می شوید نیز در حال مذاکره هستید؛ چرا که برای رسیدن به این منفعت وارد تلاش و گفت وگو شده اید، در حالی که پدر شما نیز برای دادن یا ندادن سوئیچ اتومبیل دلایل یا، به زبان مذاکره ،منفعتی دارد که وی را مجاب به گفت و گو و تصمیم گیری می کند.
عموم مردم گمان می کنند که مذاکره به معنای یک میز و چند صندلی است که چهره هایی سیاسی یا گروهی از تاجران پیرامون آن گرد هم می آیند و در حال گفت و گو برای دستیابی به توافق هستند، اما از مثال ساده ای که پیشتر گفته شد و مثال هایی از این نوع، به راستی متوجه می شوید که مذاکره در بطن زندگی همه جاری است و طی روز و شب بارها از آن استفاده می کنند. به طور مثال، زمانی که به فرزندتان قول خرید دوچرخه به ازای کسب نمرات خوب یا رتبه اولی را می دهید، در حال مذاکره با وی هستید، یا زمانی که برای خرید پوشاک با فروشنده وارد گفت و گو و گاه بررسی شرایط برای معامله می شوید، در حال مذاکره اید. اگر بخواهیم انواع مثالها را ارائه کنیم، صفحات کاغذ و مصادیق بسیار گنجایش پذیرش حجم مثال ها را نخواهند داشت .
برای بیان ضرورت و اهمیت مذاکره، دلایل متعددی قابل ارائه است، اما به نظر همین شرح می تواند کافی باشد.
از مطالب گفته شده به وضوح پیداست که ما همواره از صبح که بیدار می شویم به جز مواقعی که دستور میدهیم ،وقتی با دیگران وارد گفت و گو برای تبادل منفعت می شویم، در حال مذاکره ایم. از این رو، مذاکره و فراگیریآن برای همه لازم است.
از آنجا که انسانها بر پایه منافع خود، اعم از منافع مادی یا غیرمادی و ملموس یا غیرملموس، حرکت می کنند وبرای تأمین آن می کوشند و از سوی دیگر، با توجه به اینکه عموماً بین افراد تضارب آرا و منافع وجود دارد، بدیهی است که همه افراد درصدد تأمین منافع خود هستند. بنابراین، باید شیوه مذاکره را آموخت تا بتوان در مسیر تعامل با دیگران، با آنها صحبت کرد و وارد تبادل شد.
بنابراین، درباره ضرورت مذاکره همین بس که باید پذیرفت در دنیای فعلی دانش مذاکره باید به عنوان نوعی ابزار ضروری کنار افراد برای موفقیتشان قرار گیرد و استفاده شود
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0