پایگاه خبری نمانامه: بازیگر فیلم سینمایی «لیلی با من است» گفت: به این اصل معتقدم که هرزمانی بازیگر یا هر شخصی بخواهد دچار خود بزرگبینی و غرور بشود زمان افول و سقوطش فرا رسیده است.
به گزارش جام جم سیما ، رحمان باقریان در فیلم لیلی با من است در نقش یک رزمنده خاموش و فرزانه آذری زبان و در سریال مختارنامه در نقش زربی غلام وفادار و خادم مختار، در سریال کلاه پهلوی در نقش سیدعلی آسیابان و پدر زحمتکش سریال شیدایی بازیهای متفاوت و جذابی از خودش ارائه کرده است. سریال «دوردستها» به کارگردانی جواد ارشاد که یک ملودرام اجتماعی است و داستانش در بستر یک کارخانه روغن شکل میگیرد؛ کارخانهای که رسول و شریکاش صادق بعد از ۲۵ سال برای ادارهاش به بحران مالی خوردهاند و ادامه این وضعیت سبب میشود اتفاقاتی برای آنها و سایر شخصیتهای سریال رخ بدهد. باقریان در این سریال نقش زهیر یک پدر مهربان، قانع و خانواده دوست ایرانی را بازی میکند. با او درباره ابعاد نقشش و ویژگیهای سریال و سایر فعالیتهای بازیگریاش گفتوگویی انجام دادهایم. سالهاست ایفاگر نقش انواع و اقسام پدران ایرانی و آدمهای امروزی هستید. ایفای این نوع نقشها برایتان چه ویژگیهایی دارد؟ هر کدام از این نقشها برای خودشان ویژگیهای خاص و متمایزی دارد و برای من همهشان جذاب و دوستداشتنی هستند. همیشه تلاش میکنم از زوایای مختلف به نقش نگاه کنم و بتوانم نقش را به گونهای ارائه کنم که هم کارگردان رضایت داشته باشد و هم مخاطب با نقش ارتباط برقرار کند. من تلاشم را میکنم و نمیدانم به چه میزان در این تلاش به موفقیت رسیدهام و مخاطب و مردم و منتقدان هستند تعیین میکنند که چقدر تلاشم موفق بوده است. در سریال تاریخی کلاه پهلوی در نقش یک آدم متدین و اصولگرا بازی متفاوتی ارائه کردید… بله، سیدعلی جزو بزرگان و معتمدان محل شهر سامان است، شخصیتی که مردم به واسطه باورهای دینی و اعتقادات مذهبیاش برای او احترام خاصی قائل هستند، چون به آنها کمک میکند و حلکننده مشکلات مردم و آدم مردمداری است باعث میشود حرفش هم در سیاسیون شهر اثرگذار باشد. سالها بود سیدضیاءالدین دری کارگردان کلاه پهلوی را میشناختم و آثارش را دیده بودم. وقتی مرا دعوت به کار کرد، خیلی دوست داشتم با او همکاری کنم و مشتاقانه بازی در مجموعه کلاه پهلوی را پذیرفتم. جزو بازیگرانی هستید که همیشه در خدمت کار و نقش بوده و اهل خودنمایی در کار بازیگری نیستید… به این اصل معتقدم که هرزمانی بازیگر یا هر شخصی بخواهد دچار خود بزرگبینی و غرور بشود زمان افول و سقوطش فرا رسیده است. هنر چون ارتباط مستقیمی با مخاطب دارد و همیشه باید در راستای جلب نظر او و ارائه پیام و حرف ارزشمند باشد. بنابراین اگر هنرمندی بخواهد دچار خود بزرگبینی بشود و از مردم فاصله بگیرد و به سمت کارهای حاشیهای برود، سقوط و انحطاط آغاز میشود. اگر کار و هنر بازیگری مورد قضاوت و ارزشگذاری مردم قرار نگیرد و بازتاب پیدا نکند برای بازیگر تلاشهایش بیهوده خواهد بود و بازیگری در سینما و تلویزیون یک کار جمعی است. همیشه تلاش میکنم برای مردم کار کرده و راحت و ساده با آنها برخورد کنم و آنچه در وجود و توانم است در خدمت مردم به کار ببرم. نظرات مردم چقدر برایتان مهم است؟ همانطوریکه اشاره کردم من همیشه در کنار مردم زندگی میکنم و محل زندگیام در یکی از محلات جنوب شهر است و با آنها در کوچه، خیابان، تاکسی، مترو و اتوبوس عجین و همراه هستم. چون هر روز به رادیو در میدان ارگ میروم و در مترو با مردم برخورد دارم همیشه با دقت و احترام حرفهایشان را گوش میکنم. خدا را شاکرم که برخورد مردم خوب است و همیشه پیشنهادهایشان را مدنظر دارم. موقعی که جواد ارشاد پیشنهاد بازی در سریال «دوردستها» را به شما ارائه کرد چه ویژگیهایی از نقش برایتان جذابیت داشت؟ این اولین تجربه همکاریام با جواد ارشاد است و زمانی که با ایشان برخورد کردم متوجه شدم با یک هنرمند فرهیخته و متواضعی روبهرو هستم که معلومات و سواد زیادی دارد و در حوزههای کاری و تحلیل نقش و روانشناسی اطلاعاتشان کامل بود و در جلسات دورخوانی متن بخوبی نقشها و ابعادشان را مورد تجزیه و تحلیل قرار میداد و من در این جلسات با موقعیت کلی داستان و شخصیت زهیرآشنا شدم و از همان موقع یقین پیدا کردم ماحصل کار خوب و مخاطبپسند خواهد بود و همسرشان به عنوان تهیهکننده بخوبی امورات تولید را مدیریت کردند. در مورد نقش زهیر، ایشان ابتدا عنوان کرد که این مرد بزرگ یک خانواده متوسط طبقه شهری است؛ خانوادهای که محور اصلی درام داستان مجموعه است. این پدر تمام مسائلی را که در زندگی با آن مواجه شده است با صبوری و متانت تحمل میکند و تمام بار زندگی بر دوشش بود و آدم آبرومند، زحمتکش و با درایتی است. این پدر در طول سه دهه زندگی گذشتهاش با پستی و بلندیهای زیادی مواجه بوده است. به نظر میرسد زهیر با دخترش رباب با وجود نقاط مشترک زیادی که دارند، اما در مسائلی هم دچار اختلاف سلیقه هستند؟ رباب یک ذهنیت و عقیدهای دارد که با پدرش در برخی مسائل متضاد است و تصور میکند ریشه برخی مشکلاتی که در زندگیشان وجود دارد، باعث و بانیاش پدر است. درحالی که در واقعیت اینگونه نبوده و حداقل رباب در این مورد احساسی برخورد کرده است. زهیر با آرامش استدلالهایی را که مطرح میکند و در طول روند قصه ذهن رباب را با واقعیت آشنا میکند. یک نوع آسانزیستی، خرد و فرزانگی در نوع زندگی و منش و رفتار زهیر دیده میشود… بله، این ویژگیها را دارد. زهیر آنقدر در زندگی سختی و چالش تحمل کرده است که با الهام گرفتن از آموزههای دینی روحش صیقل خورده و به فرزانگی رسیده و مناعتطبع دارد و در زندگیاش زیادخواه نیست و در حق هیچکسی اجحاف نمیکند. شغل پرورش ماهی که در دل طبیعت زهیر به آن میپردازد در وارستگی روحیهاش بیتاثیر نیست… به نکته درستی اشاره کردید. زمانی که این نوع شخصیتها در داستان سریال مورد استفاده قرار میگیرند باید شغل و حرفهای داشته باشند که متناسب با شخصیت و ذهنیاتشان باشد. هر چقدر داستان سریال رو به جلو میرود متوجه میشوید این آدم چقدر مثل یک رود جاری است و میتواند روی آدمهای دوروبرش تاثیرگذار باشد و موفق میشود آرامش درونیاش را به سایرین منتقل کند. با نویسنده هم که صحبت میکردم قلم و شناخت خوبی داشت… فیلمنامه همزمان با فیلمبرداری نوشته میشد؟ فیلمنامه در ابتدا نوشته شده بود و قبل از شروع فیلمبرداری توسط کارگردان با توجه به اصلاحیههایی که شبکه مطرح میکرد بازنویسیهایی با حضور نویسنده در فیلمنامه انجام میشد. چقدر در مورد ایفای نقش زهیر به کارگردان پیشنهاد ارائه کردید؟ در حین نوشتن فیلمنامه که با نویسنده صحبت میکردم، متوجه شدم چند موضوع را بهطور همزمان و موازی پیش میبرد و این جذابیت داستان را جذابتر میکرد و هر کدام از این شخصیتها پیشینه و خاستگاهی دارند و به نظرم نویسنده به درستی این شخصیتها را خلق کرده بود. در حین فیلمبرداری جو خوب و مناسبی برای کار بازیگر وجود داشت؟ بله، یک جو خوب، صمیمی و حرفهای در کار وجود داشت و همه چیز درست سرجایش قرار داشت و در طول حضورم در این سریال زیاد آموختم و جزو تجربیات خوب کارنامه کاریم است. بارها پیش آمد درحین استراحت بین پلانهای سریال درباره عرفان و خودشناسی با جواد ارشاد صحبت میکردیم و با یکدیگر همعقیده بودیم که زهیر یک صوفی تمامعیار است. زیرا از شهر دل کنده و به دامان طبیعت رفته است. با توجه به طیف مختلف نقشهایی که بازی کردهاید چقدر به تنوع ایفای نقشهای مختلف اعتقاد دارید؟ اگر دقت کرده باشید بازیگر گزیدهکاری هستم و تلاش میکنم هر نقشی را بازی نکنم و برایم کیفیت نقش، همبازی شدن با عواملی که در گروه حضور دارند و اینکه چه سابقهای دارند، مهم است. تلاش میکنم نقشی که قرار است بازی کنم با نقش قبلیام متفاوت باشد و نمیخواهم در قالب شخصیت خاصی کلیشه شوم. در نوع بازیام هم به تفاوت ایفای نقش اعتقاد دارم و آن را انجام میدهم. همانطوریکه میدانیم مخاطب امروز بسیار دانا و آگاه است و متوجه بازی قوی یا ضعیف بازیگر میشود. اگر در خاطرتان باشد در سریال «دوران سرکشی» کمال تبریزی نقش خاکستری پیچیدهای بازی کردم که عین رنگینکمان مثبت و منفی و سیاه و سفید میشد. جاهایی مخاطب باید از این شخصیت بدش میآمد و جاهایی برایش دلسوزی میکرد و بازیام دیده شد و در جشنواره جامجم کاندیدا شدم. |
|
۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۱۲ |
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0