اهدای پانصد جفت کفش به کودکان کار و خیابانی

به همت اهالی فرهنگ و هنر کشور برگزار شد

نمانامه: حضور اهالی فرهنگ و هنر در مراسم اهدای پانصد جفت کفش به کودکان کار و خیابانی در کارخانه کفش زندی در اسلامشهر با چهرهای سرشناسی چون پروفسور سید حسن امین برگزار شد. 

خانمها بهنوش بختیاری، گیتی معینی، فاطمه شکری، شقایق دلشاد، شقایق کفایی و آقایان، کیانوش گرامی، بهزاد کریمخانی، صفر کشکولی، چنگیز حبیبیان، سیامک اشعریون،، سیدشهریار سعیدی نیا، حسین خرمی، ناصرالدین قاضی زاده، سیاوش قاسمی، شهاب اشعریون ، نادر داهیم، مبین رستگاری، قهرمان آشتیانی، حسن محمدلو, قاسم رحیمی و … در این مراسم حضور داشتند.

مشروح سخنرانی پروفسور سید حسن امین 

انسان عاقل باید از هر خبر خوبی در میان این همه اخبار نگران کننده، استقبال کند‌. یکی از این اخبار خوشحال کننده، تداوم خدمت داوطلبانه و خالصانه مردمی در عرصه های مختلف اعم از حفظ محیط‌زیست، حیات وحش، رسیدگی به حیوانات و کمک به همنوع است. بسیاری از شهروندان به نیازمندان و‌ گروه های آسیب پذیر در شرایط اقتصادی کنونی در سطح وسیع جامعه کمک می کنند، خیریه ها، صندوق های قرض الحسنه و همیاری در مدرسه سازی و تسهیل آموزش عمومی نمونه این خدمات است.
یک زمینه دیگر خدمات نیکوکارانه، رسیدگی به کودکان کار و کودکان خیابانیاست که از آسیب های دردناک اجتماعی امروز ماست. وقتی از اجاره کردن کودکان برای تکدی، ناقص العضو کودکان سالم برای فروش اعضای بدن و قاچاق کودکان زیبا برای امور جنسی و کودک آزاری، به عنوان یک خطر ممکن الوقوع در جامعه ای با تمدن دوازده هزار ساله در قرن پانزدهم هجری سخن می رود، انسان چو‌ بید بر سر ایمان خویش می لرزد! و به انسانیت خودش و هم‌روزگارانش شک می کند!
برابر کنوانسیون حقوق کودک و به تبع آن قانون حمایت از کودکان و نوجوانان ۱۳۸۱ کلیه افراد انسانی زیر ۱۸ سال کودک محسوب می شوند. در هر جامعه ای بویژه در یک جامعه ناسالم، کودکان آسیب پذیرتر از بزرگسالان اند. در میان کودکان کار و کودکان خیابانی که خطر سوق یافتن آنان به کارهای خلاف و سو استفاده از آنان در مسیر تکدی، پخش مواد ، سرقت، فساد و فحشا و دیگر کار های خلاف، بسیار است، تعدادی بی سرپرست اند که شاید بهزیستی به آنان رسیدگی کند، اما بسیار کودکان بدسرپرست هم هستند که چون قانونا ولی قانونی و پدر و مادر معلوم و مشخص دارند، نمی توانند زیر پوشش بهزیستی قرار بگیرند. بدتر از همه، اوضاع و احوال زندگی بعضی از این پدر و مادران نوعی است که به کار اجباری کودکان خود یا بهره کشی و استثمار از آنان راضی اند و بعضاً انتخاب می کنند که فرزندان خود را به اجاره دهند یا برای بهره کشی به دست سودجویان بسپارند.
در این شرایط، قبل از هر چیز، رسیدگی به نیازهای اولیه این کودکان یعنی خوراک، پوشاک و سرپناه امن برای آنان در اولویت است. این کمک ها ولو محدود و اندک، خوشبختانه ، بی سر و صدا در سطح کلان شهرهای کشورمان صورت می گیرد‌. چند اغذیه فروشی هست که با خط درشت جلوی مغازه نوشته اند: در این مغازه به کسانی که توانایی خرید غذا ندارند، «آش مهربانی» اهدا می شود!! این ابراز عاطفه انسانی، یادآور سنت از یاد رفته جوانمردان و عارفان نسل های پیش از ما امثال حاج مرشد چلویی (با نام شناسنامه ای احمد عابد نهاوندی) است که در بازار تهران با مهر و عشق به نیازمندان آبرومند غذای رایگان می داد. اگر دورتر برویم، به شیخ ابو الحسن خرقانی می رسیم که بر سردر خانقاه یعنی خوانگاه و سفره خانه صلواتی اش نگاشته بود: هر کس که به این خانقاه درامد، نامش دهید و از ایمانش مپرسید.
پس از خوراک، تهیه کفش مناسب و به اندازه هم از نیازهای اولیه برای کودکان کار و کودکان خیابانی است. در همین راستا مدیر گروه تولیدی کفش زندی که خود در کودکی و نوجوانی، کودک کار بوده و این خطرات را شخصا تجربه کرده و از سر گذرانده است و امروز به همراه همسرش کارآفرینی موفق در رأس گروه زندی است، در تامین رایگان کفش مناسب برای کودکان کار و خیابانی پیشگام است.
در حمایت از این نیکوکاری صادقانه، به همت و کارگردانی امیر مطلق، در روزهای اول تیرماه، حرکتی جدی به عمل آمد و تعدادی از اهالی فرهنگ و هنر در برنامه ویژه ای که در محل کارگاه تولیدی کفش زندی در شهرک صنعتی آیرین در اسلامشهر در روز یکم تیر ۱۴۰۱ برگزار شد، گرد هم آمدند و این خدمت صادقانه را ستودند.
پروفسور سیدحسن امین یکی از حامیان و سخنرانان ویژه این برنامه، سخنرانی خود را با ذکر خاطره ای از سید محمود دعایی مدیر مسئول تازه درگذشته روزنامه اطلاعات آغاز کرد. این استاد حقوق و فلسفه و ادبیات گفت:
سید محمود دعایی با من دوست بود و ما در سفر و حضر با هم معاشر و مصاحب بودیم. من پدر او سید محمد زارعی را قبل از خود او دیده بودم. مادر دعایی در کودکی او از پدرش جدا شده بود. سرپرست این خانواده، مادری تنها بود که زندگی اش را در کرمان از راه کارگری در کارخانه نخ ریسی تامین می کرد و توانایی کافی برای سیر کردن شکم خود و فرزندش نداشت. اما همین دعایی با آن تجربه فقر، پس از انقلاب، سفیر ایران در عراق، نماینده مردم تهران در مجلس و مدیر روزنامه اطلاعات شد و شجاعانه از روی آوردن به جمع مال و حتی گرفتن حقوق مقرر نمایندگی مجلس یا مدیریت روزنامه خودداری کرد و درعوض، با مهر و مدارا در کمک و گره گشایی از مشکلات محرومان، مظلومان، مغضوبان و محذوفان از هیچ خواهش و تمنا و پایمردی مضایقه نمی کرد.
پروفسور امین افزود که البته نیازهای نیازمندان در ایران امروز اعم از کودک، نوجوان، جوان، میانسال و کهن سال از جهات تربیتی و اخلاقی و فرهنگی و نیز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، بسی بیش از اینهاست، اما همه نیازها را یک تن یا یک صنف حتی حکومت مرکزی نمی تواند تامین کند و افزون بر دستگاه های دولتی، بخش خصوصی بویژه سازمان های خیریه مردم نهاد و هر شخص حقیقی و حقوقی توانمند باید به قدر امکانش و همتش و در ردیف کارش به خدمت بپردازد و من به همین دلیل به هر حال، از هر کار خوب به هر اندازه و در هر حد، قدردانی و پشتیبانی می‌کنم.