پایگاه خبری نمانامه: یکی دیگر از فیلم های به نمایش درآمده در بخش مسابقه سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر که سیمرغ های زیادی هم به دست آورد، «بی همه چیز» ساخته محسن قرایی است. به بهانه آغاز اکران فیلمها در این برهه، نگاهی کوتاه به آن میاندازیم، شب سوم؛ بی همه چیز!
قرایی و محمد داودی که فیلمنامه این فیلم را با نگاهی به نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فردریک دورنمات نوشته اند، یک افتتاحیه درخشان را خلق کرده اند که به شکلی موجز شخصیت های اصلی خود را معرفی کرده و مساله شان را طرح می کند بدون آن که زیاده گویی کند. ورود زنی به نام لی لی که می تواند سرنوشت اهالی روستایی که از مظاهر تمدن تنها خط آهن آن را دارند عوض کند، جانمایه فیلم به حساب می آید که به فصل استقبال از لی لی حس و حال خوبی بخشیده است.
سفر لی لی به روستا برای گرفتن انتقام از امیرخان، نقطه عطف نخست فیلمنامه به حساب می آید که به خوبی به قصه پیچ و تاب داده و آن را وارد پرده میانی می کند. پس از انتقام که تم اصلی فیلم به حساب می آید، پول را می توان دیگر عنصر کلیدی فیلمنامه به حساب آورد که موتور آن را روشن کرده و روستایی های بی پول و درگیر با ملخ و از بین رفتن محصول را به حرکت وادار می کند.
نویسندگان کار در پرداخت امیرخان و لی لی عالی عمل کرده و بخش مهمی از موفقیت فیلم خود را بر این اساس رقم زده اند. در عین حال از کنار شخصیت های مکمل از دهدار و دکتر تا همسر امیر و دخترش آسیه و صبری شیرین عقل نیز به سادگی عبور نکرده اند.
ستاره بی چون و چرای فیلم بدون هیچ تردیدی «هدیه تهرانی» است که کاملا انگ نقش بوده است. بازی درونی او که کاملا با شخصیت چندلایه لی لی همخوانی دارد، وقار فوق العاده ای به آن بخشیده و در عین حال وجوه خاکستری اش را به نمایش می گذارد. پرستویی هم پس از سال ها، حضور مقتدرانه ای جلوی دوربین محسن قرایی داشته و تماشاگران را به یاد سال های اوج خود می اندازد.فیلم به لحاظ تکنیکی هم در سطح بالایی قرار داشته و فصل شبانه حضور شخصیت های اصلی در ایستگاه راه آهن، یکی از نمونه های درخشان آن به حساب می آید.
«بی همه چیز» در صورت برخورداری از یک اکران مناسب می تواند به یکی از ده فیلم پرفروش سینمای ایران تبدیل شود.
انتقاد از نمایش بازیگر با «آرایش و لباس فرح دیبا» در جشنواره فجر
علیرضا سربخش، کارشناس فرهنگی و از اعضای هیات منصفه مطبوعات معتقد است برخی از فیلمهای این دوره جشنواره براندازانه بودند و به گونهای که اکثر مخاطبان ناراضی از سینماها بیرون رفتند.
او در گفتوگو با خبرگزاری فارس گفت: اگر آثاری که نهادهایی چون موسسه اوج ، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و حوزه هنری را از میان فیلم های به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر مجزا کنیم می توانم به جرات بگویم سینمای ایران چیزی برای گفتن نداشت.
سربخش درباره براندازانه بودن برخی از فیلم ها گفت: وقتی ترامپ در اواخر دولتش دیوانه شده بود و گفت عملی را انجام می دهد که در آینده شاهد نتایج آن خواهید بود. الحق و الانصاف نیروهای مسلح کشور ارتش و سپاه به خوبی ایستادند که در مقابل این یاوه گویی ها مقابله کنند. اما متاسفانه در داخل کشور افرادی در بخش های مختلف دست دردست آمریکا کشور و مردم را تضعیف کردند و به جای تهییج مردم در مقابل دشمن پشت مردم را لرزاندند.
این کارشناس تصریح کرد: در این شرایط و اوضاع و احوال در سینمای ایران هم شاهد افرادی هستیم که دست به دست دشمن دادند و در مقابل دشمن مردم را به سمت سیاست های آمریکا تشویق کردند و فیلم هایی را ساختند و در جشنواره به نمایش درآمد که مردم را تشویق به اعتراض و اعتصاب کردند. این نگاه و ایدئولوژی در سینمای ایران کاملا دیده می شود و ما تاب دیدن این آثار را نداریم. جالب است که در یکی از فیلمهای به نمایش درآمده هنرپیشه را با آرایش و لباس فرح دیبا به نمایش می گذارند و منتظر ناجی که به گمان خودشان فرح دیباست، هستند!
منتقد دیگری نیز در مورد فیلم بی همه چیز می نویسد:
«بی همه چیز» ساخته محسن قرایی بعداز دو فیلم «خسته نباشید» و«سد معبر» نوید تولد کارگردان شجاعی را میدهد که با بازیرکی هر چه تمام توانسته است حقایق وشرح حال امرور جامعه ایرانی را بابیانی صریح وبی پروا بیان کند.روستای محل وقوع رخدادهای فیلم وشخصیت های فیلم دقیقا مشابه اشخاص واقعی درمقیاس بزرگتر در مدار ایران زمین هستند. هرببینده ای دروهله نخست بادیدن فیلم دچار همزات پنداری عجیب میان خود و شخصیتهای فیلم می شود، توگویی این تو ومن هستیم که برپرده نقره ای لب به سخن گوشیده ایم ورازهای سربه مهرخویش را بازگو می کنیم. «امیرخان» بابازی باورپذیر پرویز پرستویی و «لیلی نظریان» با بازی هدیه تهرانی که بازگشت شکوهمندی بااین فیلم برپرده نقره ای دارد ونیز سایر اهالی روستا کاملا مابه ازای بیرونی در عالم واقع دارند. ورود لیلی به روستای آباء واجدادی خویش وتطمیع اهالی روستا به قصد انتقام از امیر خان قصه آشنایی است که در تاریخ معاصر ایران بارها وبارها شاهد تکرار آن توسط چپاولگران بوده ایم.هربار دریک بزنگاه مهم تاریخی آمدیم تصمیم درستی بگیریم بایک گونی برنج یا وعده افزایش یارانه وهزاران کوفت وزهر ماردیگر قهرمانان خود را فروختیم. قهرمانانی که بی عیب نیستند وممکنست لکه های تاریکی در گذشته آنها وجود داشته باشد. بی همه چیز به خوبی توانسته زبان حال جامعه ایرانی باشد ودراین بین محسن قرایی با موفقیت توانسته از برخی ضعفهای فیلم نامه به مدد هنربازیگرانش بگذرد ویک اثر خوش ساخت کارگردانی شده را به مخاطب عرضه کند.برخی زمزمه های تخطئه کننده توسط برخی افراد بعدازروز نخست اکران بی همه چیز بیانگر این مطلب است که کارگردان وسایر عوامل فیلم توانسته اند به خوبی پیام فیلم را به مخاطب برسانند وهمین امر سبب تشویش ونگرانی کسانی شده است که همواره نماد نگاه بالادستی حاکم بر جشنواره فجر بوده اند. بعداز توقیف «قاتل ووحشی» «بی همه چیز» اگر نگوییم بهترین فیلم، حداقل متفاوت ترین فیلم جشنواره سی ونهم است .
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0