سهراب شهیدثالث کارگردان موج نوی تاریخ سینمای ایران

 

پایگاه خبری نمانامه: سهراب شهید ثالث متولد ۷ تیر ۱۳۲۳ در تهران، در ۱۰ تیر ۱۳۷۳ در ۵۴ سالگی در شیکاگو بر اثر سرطان روده درگذشت. مرحوم شهید‌ثالث برای تحصیل سینما ابتدا به وین رفت اما به دلیل بیماری سل تحصیلش نیمه تمام ماند و برای درمان به پاریس رفت و در فرانسه تحصیلات هنری خود را ادامه داد و در بازگشت به ایران در وزارت فرهنگ و هنر وقت مشغول به کار شد.

او به دلیل ساخت مستندهای انتقادی در ایران مغضوب شد و به آلمان و سپس چکسلواکی رفت. فیلم‌های «یک اتفاق ساده»، «طبیعت بی‌جان» و «در غربت» از جمله آثار موفق این کارگردان جریان موج نوی سینمای ایران در دهه پنجاه است که جوایز جهانی برای سهراب شهیدثالث به دنبال داشت.

شهیدثالث در آلمان با ساخت چند فیلم مستند موفق در این کشور نیز به شهرت رسید اما به دلیل عدم موافقت با اقامتش مجبور به ترک آلمان شد و دیگر نتوانست به موفقیت در فیلمسازی دست یابد. برخی آثار این کارگردان فقید از نظر ساختار موج نو و ریتم و تدوین همچنان در دانشگاه‌های هنر و سینما تدریس می‌شوند.

امیر نادری کارگردان فیلم درخشان و به یاد ماندنی دونده درباره سهراب شهید ثالث نوشته است:
سهراب آدمی بود که خیلی زود آمد، خیلی زود رفت، ولی برای همیشه ماند. چقدر لذت بردم از دیدن لحظاتی که در فیلم «سفر سهراب»، دوست من صریح و صادقانه درباره خودش و فیلم هایش حرف می زد. وجود سهراب شهیدثالث برای من مانند موتسارت در موسیقی است. یک نوع آمدن و رفتن سریع که جای پا و طرز فکرش برای همیشه باقی می ماند. می خواهم بگویم آقای شهیدثالث هر روزی که فیلمساز جوانی در هر گوشه ای از این سرزمین به یاد شما باشد و فیلمی بسازد که در آن خودش را به آنچه شما می خواستید نزدیک کند، آن روز متعلق به شماست. هر زمان که می خواهند فیلم خوبی نشان دهند و به آدم هایی که قبلاً در این سینما کار کردند و زحمت کشیدند فکر کنند، آن روز متعلق به شماست. نه تنها من بلکه افرادی مثل عباس کیارستمی شاهد بودیم که شما این نوع سینما را در چه زمانی بنا کردید.

وقتی داشتم به شهیدثالث فکر می کردم به یاد عباس کیارستمی هم افتادم و واقعاً قلبم درد گرفت. انگار زندگی دارد این عزیزان را از ما پس می گیرد و این موضوع خیلی عجیبی است. اما چقدر خوب است که از آدمها شعر، نقاشی، کتاب و یا یک فرزند خوب می ماند و از شهیدثالث فیلم های خوب در سینما به یادگار مانده است.

سهراب شهیدثالث با دو فیلمی فوق العاده ای که در ایران کارگردانی کرده، به نوعی راهگشای سینمای مدرن در ایران بوده و بارها گفته ام که شهیدثالث پدر واقعی سینمای مدرن ایران است. البته فیلم های مهمی هم در آلمان ساخته است که من تعداد زیادی از آنها را دیدم و یادم می آید که تلاش زیادی کردم آنها را در نیویورک نشان دهیم. اما متاسفانه نتوانستیم نسخه های خوبی از فیلم ها پیدا کنیم. ولی حالا شنیدم امکانی فراهم شده تا آثار آلمانی او در ایران دیده شود که این یک فرصت عالی است.

محسن عبدلی کارگردان و مدرس سینما درباره او نوشته است: 

سهراب شهید ثالث، یکی از تاثیر گذارترین کارگردان های موج نو در سینمای ایران بود که شاخص های موج نو سینمای ایران را به سینمای آلمان برد.  آن هم در زمانی که کارگردان هایی همچون ورنر هرتسوگ، ویم وندرس، آلکساندر کلوکه، شلندروف و فاسبیندر بر سینمای آلمان فرمانفرمایی می کردند!

او در آلمان به معروفیت و شهرت خوبی رسید و آن چنان جامعه ی سرمایه داری آلمان را به نقد کشید که به قول خودش در مصاحبه با مجله ی فیلم : آلمان ها تاب تحمل فیلم های مرا ندارند، نمونه های مشخصی مثل «در غربت» که به وضعیت زندگی کارگران ترک در آلمان و رفتاری که با آنها می شود، همین طور «بلوغ» که وضعیت روابط آزاد زنان و مردان را به نقد می کشد و خاطرات یک عاشق که دوستی و عشق را به زیر سوال می برد…
به طور کلی ریتم فیلم های شهید ثالث کند و یکنواخت بود که این سبک متاثر از سبک فیلمسازی یاساجیرو اوزو ، فیلمساز ژاپنی است. هدف وی از این ریتم کند و یکنواخت، به خصوص در فیلم های یک اتفاق ساده و طبیعت بیجان، مبارزه با تبلیغات و پروپاگاند سیستم حکومتی در باب پیشرفت و مدرنیته زندگی ایرانی ها است. سکانس معروف نخ کردن سوزن توسط پیرزن در فیلم طبیعت بیجان که بسیار کند و یکنواخت است، در فیلم ناصرالدین شاه ، آکتور سینما ، ساخته ی محسن مخلمباف به طنز نمایش داده می شود و شاه و تماشاچیان حوصله اشان سر رفته و عده ای به خواب رفته اند. ناصرالدین شاه به ملیجک اشاره می کند که به کمک پیرزن رفته و سوزن را نخ کند. ملیجک به کمک جلوه های سینمایی به درون پرده ی نمایش رفته، سوزن را از پیرزن گرفته و آن را نخ می کند !!