□ «مرغ سحر» از مشهورترین و مستحکمترین ساختههای ملکالشعرای بهار است. بهروایت مهدی اخوانثالث (بهنقل از شادروان روحالله خالقی)، «آهنگ این تصنیف را مرتضی نیداود ساخته است و نخستین بار زندهیاد قمرالملوک وزیری آن را خوانده است.»
ترانهی حماسی «مرغ سحر» با وجودیکه بیش از حدود نیمقرن از ساختن آن میگذرد، همواره تازگی و شور و حال و استحکام خود را حفظ کرده است. علاوه بر قمر در دهههای اخیر، چندین خواننده با اجراهای مختلف آن را خواندهاند.
بند اول
مرغ سحر، ناله سر کن
داغ مرا تازهتر کن
ز آه شرربار،
این قفس را
برشکن و زیر و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمهی آزادی نوع بشر سُرا
وز نفسی عرصهی این خاک توده را
پُر شرر کن
ظلم ظالم
جور صیاد
آشیانم، داده بر باد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن.
نوبهار است، گل بهبار است
ابر چشمم، ژالهبار است
این قفس چون دلم تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت، گل عمر مرا مچین
جانب عاشق، نگه، ای تازه گل، ازین
بیشتر کن.
مرغ بیدل، شرح هجران
مختصر، مختصر، مختصر کن
بند دوم
عمر حقیقت به سر شد
عهد و وفا پی سپر شد
نالهی عاشق،
ناز معشوق،
هر دو دروغ و بیاثر شد
راستی و مهر و محبّت فسانه شد
قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد
دیده تر شد.
ظلم مالک
جور ارباب
زارع از غم، گشته بیتاب
ساغر اغنیا پر می ناب
جام ما پُر ز خون جگر شد
ای دل تنگ، ناله سر کن
از قویدستان، حذر کن
از مساوات صرف نظر کن
ساقی گلچهره، بده آب آتشین
پرده دلکش بزن ای یار دلنشین
ناله برآر از قفس، ای بلبل حزین
کز غم تو،
سینهی من پُر شرر شد
کز غم تو سینهی من
پُر شرر، پُر شرر، پُر شرر شد. ■
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0