پایگاه خبری نمانامه: آب در سرزمین ایران همواره از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. ایرانیان در دوران ماقبل تاریخ، با بینش طبیعی خود نسبت به جهان، اصلی ترین عناصر موجود در طبیعت را سرمنشا حیات می دانستند. مورخین بسیاری ازجمله هرودوت به ستایش عناصر طبیعی توسط ایرانیان اشاره داشته اند. از میان این عناصر، به آب را که در ارتباط نزدیک با حیات بوده است توجه بیشتری می شده است. این احترام تا آنجا بود که برای آب ایزد بانویی همپایه ی اهورامزدا داشتند. ایزد بانویی که نام آن ناهید یا آناهیتا بود و برای آن معابد بسیار ساخته می شد. با نگاهی اجمالی به جغرافیای طبیعی ایران درمی یابیم که این سرزمین، کوهستانی و نیمه خشک است. از ۱۶۵ میلیون هکتار کل مساحت آن، ۱۲۰ میلیون هکتار در وضعیت اقلیمی خشک و کویری قرار گرفته است. در حقیقت این کشور در منطقه ی کمربند مناطق خشک و بیابانی جهان واقع شده است. طبق آمار اطلس ملی ایران در سال ۱۳۸۰، در خشک ترین و گرم ترین مناطق ایران متوسط بارندگی سالانه ۵۰ میلی متر و در پرآب ترین نواحی آن متوسط بارندگی سالانه ۱۲۰۰ میلی متر در سال است. از سوی دیگر با مطالعه ی تاریخ آب در ایران، از شواهد و اسناد تاریخی چنین بر می آید که دراین کشور شکل گیری سکونتگاه ها در ارتباط تنگاتنگ با میزان بهره مندی از آب داشته است و خاستگاه های اولیه ی روستاها در کنار آب شکل گرفته اند. در نواحی خشک ایران دسترسی به آب یکی از عوامل مهم در توسعه ی شهری به شمار می رود حال آنکه در مناطق پر آبی مانند شمال ایران عوامل اقتصادی عامل تعیین کننده بوده اند. در طول تاریخ، هدایت آب از کوهستان ها به مزارع و سکونتگاه ها بقای جامعه ی شهری ایران را در نواحی خشک ممکن کرده اند
بر اساس اطلس ملی ایران، متوسط بارندگی در شهر تهران بین۲۰۰ تا ۳۰۰ میلی متر در سال است. در گذشته به دلیل وضعیت اقلیمی دشت ری، آب مورد نیاز مردم در تهران قدیم از طریق قنات ها و چاه ها تامین می شد. چراکه این شهر نیز با مسئله ی بی آبی به گونه ای جدی مواجه بوده است. مصرف آب های آلوده و انتقال بیماری های واگیردار و یا عفونی از طریق آب در تهران و دیگر شهرهای ایران بسیار معمول بوده است. مشکلی که امروز در این شهر دیگر به ندرت دیده می شود تا چند دهه ی گذشته جان بسیاری از انسان ها را می گرفت. در تهران قدیم از آنجایی که لوله کشی آب وجود نداشت و نهرها نیز سرباز بودند، مردم در آلوده کردن آن سهم زیادی داشتند . به گفته ی جعفر شهری، تهران نه یک شهر کم آب بلکه شهری بی آب بود و به همین دلیل هم از شهرهای اطراف مهاجرت چندانی به آن انجام نمی شد . از آنجایی که رودخانه ای در داخل شهر وجود ندارد آب شهر توسط قنوات تامین می شد. همین بی آبی یکی از موانع رشد و توسعه ی تهران بود. تنها خانوارهایی دسترسی به آب تمیز داشتند که خانه های آنها در نزدیکی سرچشمه ی آب قرار داشت . در ایران و در سایر کشورهای در حال توسعه، به دلیل نرخ بالای شهر نشینی، تبدیل شدن روزافزون روستاها به شهرها، و نیز تمرکز جمعیت بالای انسانی در یک پهنه ی جغرافیایی به نام شهر، این مراکز جوامع انسانی با کمبود منابع طبیعی روبرو هستند. برنامه ی نمونه در کشوری چون ایران که اقتصاد اصلی را در شهرها و روستاها، کشاورزی تشکیل می داده است تقسیم آب میان همه ی کشاورزان آن هم در فصول گرم سال از مسائل پیچیده ی و پرتنش بوده است.
انگشت شمارند افرادی که به طور مفصل آب تهران را مورد بررسی قرار داده باشند. عمده ی اطلاعاتی که در زمینه ی تاریخ فرهنگی آب می توان به دست آورد در کتبی است که درباره ی تاریخ تهران قدیم نوشته شده است. برخی از فصول این کتب به آب تهران تخصیص یافته است : “تهران قدیم” : م حسن بیگی، “جغرافیای تاریخی ری- تهران”: میرحسین یکرنگیان، “تهران قدیم”: سعید نفیسی، “تهران در گذرگاه تاریخ ایران”: ح.م زاوش، “جغرافیای تاریخی تهران”: محسن معتمدی، “سرگذشت تهران”: حسین شهیدی مازندرانی، “تهران به روایت تاریخ” : مسعود نوربخش، “اینجا طهران است” : منصوره ی اتحادیه، “طهران قدیم”: نوشته ی جعفر شهری، “تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران”: دکتر ناصر تکمیل همایون، “دارالخلافه ی تهران”: ناصر نجمی ، “سرگذشت تهران”: امیرحسین ذاکرزاده. از سوی دیگر دسته ای از پژوهشگران به طور ویژه به موضوع آب تهران پرداخته اند؛ “آبنامه ی تهران”: اسماعیل عباسی، “مطالعه ی موردی قنوات شهر تهران”: احمد مالکی و احمد خورسندی آقایی، “قنات، فنی برای دستیابی به آب” :هانری گوبلو ترجمه ی محمد حسین پاپلی یزدی و ابوالحسن سرو قد مقدم ، ” نظام های آبیاری سنتی در ایران”: جواد صفی نژاد
در تهران قدیم افرادی بودند که کار و کسبشان به طور مستقیم در پیوند با آب بود. از آن جمله می توان به سقاها، میراب ها و دلاک ها اشاره کرد.
سقاها: سقایی در گذشته از مشاغل سطح پایین جامعه بود. سقاها از پوست گوسفند، مشکی درست و درون آن را از آب پر می کردند و برای فروش آن را به در خانه های و مغازه ها می بردند. سقاخانه آبگاهی بود که در آن جام و پیاله ای قرار می دادند و تشنگان می توانستند از آب آن بیاشامند. در سقاخانه پولی بابت آب دریافت نمی شد و این کار از جمله کارهای خیر به شمار می رفته است.
میراب ها: در گذشته میرآب ها تقسیم آب در کشاورزی را بر عهده داشتند. به همین دلیل ماموران امنیتی در تهران به این نتیجه رسیدند که برای جلوگیری از نزاع و درگیری بهتر است از میرآب ها استفاده کنند. میرآب محله از افراد خوشنام بود اما گاهی هم می شد که میرآب ها در تقسیم آب تمیز و بی انصافی می کردند. مثلا آب را هنگام شب که آلودگی کمتری داشت بر روی برخی از خانه ها باز می کردند. اشیاء ای که همیشه یک میراب به همراه داشت، یک فانوس و یک لنگ قرمز بود. تنها کسی که اجازه ی بازکردن یا بستن آب به خانه ی مردم را داشت همین میرآب بود. بنابراین می توان وظیفه ی آب را در این موارد خلاصه کرد: ۱) تقسیم عادلانه ی آب ۲) حل مناقشات محله ای ۳) حضور در خلوت و اندرونی خانه ها ، در مجموع می توان گفت که نقش میرآب ها مثبت و مثمرثمر بوده است.
دلاک ها: دلاک ها افرادی بودند که در حمام ها اصطلاحا به “مشت و مال” دادن مشتریان و یا حجامت آنها مشغول بودند. در گذشته انگیزه اصلی مردم برای رفتن به حمام به جا آوردن تکلیف شرعی بود. حمام های تهران قدیم دارای خزینه بودند. در این حمام های کتیبه هایی همراه با تصاویری حماسی از نبردهای شاهنامه غالبا نبرد رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، نبرد رستم با اکوان دیو و تصاویری از این دست منقوش بوده است. در ابتدای محوطه ی حمام حوض نسبتا بزرگی وجود داشت که شخص باید پاهای خود را در آن شستشو می داد. در داخل حمام علاوه بر خزینه ی آب گرم، یک یا دو عدد خزینه ی آب سرد هم وجود داشت. حجامت نیز از دیگر رسم های متداولی بود که هر ساله در فصل بهار بر روی افراد بالای ۱۵ سال انجام می شد.
با بررسی تاریخی موضوع در می یابیم که آب و تقسیم آن برای برطرف کردن نیازهای گوناگون از جمله آشامیدن، کشاورزی، زیبا سازی، بهداشت و غیره نیازمند یک شبکه ی فرهنگ مادی و معنوی بوده است. به عبارت دیگر یافتن راه حل برای مسئله ای تا این اندازه حیاتی جز از طریق تعاون و همزیستی کنشگران اجتماعی با یکدیگر ممکن نمی شده است. چنانچه ازراپارک (Robet Ezra Park) در نظریه ی محیط شناسی شهری خود نیز سازمان یافتگی جوامع انسانی را در دو سطح در نظر می گیرد. یک سطح زیستی و یک سطح فرهنگی. او در سطح زیستی اصل را بر رقابت و در سطح فرهنگی، اصل را بر ارتباط و سازش قرار می دهد. رعایت این دو اصل نظم اجتماعی را سامان می دهد . در ایران و درباره ی آب با چنین رویکردی روبرو هستیم. گوبلو، پژوهشگر فرانسوی که ۲۰ سال از عمر خود را صرف پژوهش بر روی آب و قنوات ایران کرده است تاریخچه ی آبی که استفاده از آن جمعی شده است را موضوع پر اهمیتی می داند. در بررسی آب، به عنوان یکی از عناصر بسیار مهم طبیعی ما با دو لایه روبرو هستیم. نخست لایه ی زیستی که همان تامین نیازهای ضروری انسان از طریق آب، مانند خورد و خوراک و بهداشت است. در سطح دیگر ما با لایه ای فرهنگی روبرو هستیم. در تهران آب به دسته ای از گروه های اجتماعی شکل می دهد؛ برای نمونه گروهی از خیرین که در طول تاریخ تکامل تهران، سقاخانه ها، آب انبارها، قنوات، چاه ها و نهرهای آب را به خرج و بعضا به دست خود ایجاد کرده اند. بر اساس اندیشه ی تامس هابز ، تنها “محرک” آدمی، منافع شخصی اوست. لیکن به نظر می رسد که انسان علاوه بر اینکه تمایلات سودجویانه و منفعت گرا دارد، “غرایز نوع دوستانه ای دارد که بر مبنای دوست داشتن اجتماع استوار است”. همچنین آب در تهران موجب شکل گیری تقسیم کار اجتماعی هم شده است. این تقسیم کار اجتماعی از طریق ایجاد مشاغل تازه مرتبط با ساز های آبی می باشد. در تهران شغل میراب ها و تقسیم آبی که توسط آنها و سقاها و … انجام می شد. با تقسیم کار اجتماعی میان اعضای یک جامعه، پیوندها و همبستگی هایی میان آنها شکل می گیرد، درست همانطور که حیات یک جاندار از همبستگی میان اندام آن ممکن می گردد. از دیگر نتایج لایه ی فرهنگی مرتبط با آب می توان به شکل گیری آداب و سنن ، قوانین مدنی و حقوقی، اصطلاحات و واژگان نوین ، احکام شرعی ، اصول بهداشتی و … را که همگی بر اصل ارتباط و سازش میان انسان ها استوار است نام برد. بنابراین آب مانند سکه ای طلا در یک سو برطرف کردن نیازهای اولیه ی انسان ها را موجب می شود و در سوی دیگر خود شکل دهنده ی مجموعه ای از کنش های اجتماعی و فرهنگی می شود. از سوی دیگر در نظریه ی محیط شناسی ما با رابطه ی میان فرهنگ مادی و منابع طبیعی ، الگوهای رفتاری و تکنولوژی یک فرهنگ و رابطه ی میان الگوهای رفتاری با سایر عناصر فرهنگی روبرو هستیم. اینکه چگونه فعالیت هایی که ساکنین تهران برای بهره برداری از منابع آب و بقا و تامین مایحتاج زندگی خود و انجام می دادند منجر به ایجاد فرهنگ مادی شد؛ حمام ها، ابزار شستشو، سقاخانه ها، ابزار آنها و … همه نمونه هایی از این فرهنگ مادی هستند که در رابطه با آب ساخته و استفاده شدند. برای استفاده از آب با ابزارهای موجود پاره ای از الگوهای رفتاری شکل گرفت. برای نمونه در حمام های قدیم تهران علاوه بر اینکه مردم در آنجا به شستشوی خود مشغول می شدند به چپق کشیدن، کشتی گرفتن، گفتگو با یکدیگر، نوشیدن شربت و یا خوردن میوه هایی مثل هندوانه، انار و … مشغول می شدند.
جغرافی دانان و مورخان همواره تهران را منطقه ای کم آب دانسته اند. در تهران نیز مانند سایر مناطق ایران دو گونه منبع آبی موجود بوده است. منابع آبی سطح الارضی و منابع آبی تحت الارضی: در تهران منابع آبی سطح الارضی عبارت بودند از چندین رودخانه از جمله: هبله رود از فیروز کوه تا خوار. جاجرود که به رود دماوند می پیوندد و از دماوند و بخش های اطراف تا جلگه ی حاصلخیز ورامین ادامه می یابد. رود کرج که از دره های کندوان شروع و تا شهریار ادامه دارد. تعدادی رودخانه ی محلی منطقه ی شمیرانات که تا قسمت های داخلی سرزمین ری ادامه می یابند. منابع آبی تحت الارضی عبارت بودند از چشمه ها، چاه ها و قنات ها که از آب آنها برای مصارف کشاورزی و یا مصارف روزانه استفاده می شد و به واسطه ی آب انبارهای عمومی و خانگی و نیز سقاخانه ها در معرض استفاده ی عموم قرار می گرفت. معروف ترین چشمه های تهران عبارتند از چشمه آبعلی، آب البرز، چشمه علی و برخی دیگر. از آغاز انتخاب تهران به عنوان پایتخت و از آغاز پیدایش شهرنشینی در تهران، و با گسترش شهرنشینی مسئله ی تامین آب نیزبه عنوان یک مسئله ی اساسی مطرح شد. تنها راه حل این مسئله احداث قنوات بسیار بود. پیش از ورود آب رودخانه ی کرج به تهران، این شهر و ساکنین آن توسط تعدادی قنات که اکثر وقفی بوده اند، سیراب می شده است. در محله و منطقه چندین قنات توسط افراد خیرخواه حفر می شده است. با بررسی تاریخچه حفر قنات در تهران و بانیان شاید بتوان معروف ترین قنات تهران را ” قنات حاج میرزا علیرضا” دانست که در سرچشمه از دوره ی فتحعلی خان قاجار حفر شده است و تا سال ۱۳۶۲ ، به پر آب بودن آن اشاره شد است. همچنین در تهران قدیم تعدادی آب انبار به دست بانیان خیر برای رفع نیاز مردم احداث می شده است . این آب انبارها که حجم زیادی از آب را در خود جای می داده است، در هنگام خشکسالی و یا هنگامی که قنوات جوابگوی نیاز مردم نبودند بسیار پر فایده بودند. از مهمترین آب انبارهای تهران می توان به “آب انبار سید اسماعیل” اشاره کرد، که به قول ناصر نجمی نخستین بار در دوران سلجوقیان و در زمان طغرل اول بنا شد.
حفر قنات های جدید در زمان محمد شاه قاجار و با صدر اعظمی میرزا آغاسی به اوج خود رسید. با توسعه ی شهر تهران نیاز به آب نیز هر چه بیشتر و بیشتر احساس می شده است. تا آنجا که ۶ رشته قنات زمان آقا مجمد خان قاجار، در زمان میرزا آغاسی به ۴۰ رشته قنات رسید. تا آنجا که برای او شعر زیر را سرودند:
نگذاشت برای شاه حاجی درهمی شد حرف قنات و توپ، هر بیش و کمی
نه مزرع دوست را از آن آب نمی نه لشکر خصم را از آن توپ غمی
در دوره ی وزارت حاجی میرزا آقاسی، با افزایش مشکلات ناشی از کمبود آب در پایتخت، وی به فکر انتقال آب به تهران از دو رودخانه ی کرج در غرب و جاجرود در شرق افتاد. او در این زمینه تلاش هایی انجام داد، تلاش هایی که تا زمان صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر نیز ادامه داشت. اما این تلاش ها چندان کمکی به حل مسئله نکرد. در شماره ی ۱۰روزنامه ی اتفاقیه آمده است که پس از کشیده شدن نهری از رودخانه ی کرج، مردمی که تا به حال آب جاری در خانه های خود ندیده بودند و همیشه از آب سقاها و آب چاه استفاده می کردند حوض های خود را از آب پر کردند. مسعود نور بخش چنین استنباط می کند که ظاهرا نهری را که به فرمان حاج میرزا آقاسی برای انتقال آب رودخانه کرج به تهران ایجاد کرده بودند چندان مثمرثمر واقع نشده و کم آبی در تهران به قوت خود باقی مانده بود. سرانجام میرزا تقی خان امیرکبیر دستور می دهد که در ابتدای امر نهر را مرمت کنند. به نقل از ح م زاوش در کتاب سرگذشت تهران چنین یاد شده است که در دوره ی صدارت امیرکبیر ، رودخانه ی کرج ۸۴ سهم شد و ۹ سهم از این آب به تهران تعلق یافت. مشکل کم آبی و آب های آلوده ی تهران تا دوره ی قاجاریه به قوت خود باقی بود. یکی از راه حل هایی که پیرامون موضوع آب از جانب کنت دومونت فرت به ناصرالدین شاه پیشنهاد شد ، انتقال آب رودخانه ی لار به تهران بود. این راه حل مورد پسند ناصرالدین شاه قرار گرفت و او هم از فرت خواست تا بررسی های لازم را انجام دهد. به نظر نوربخش از آنجایی که این پروژه در آخرین سال خدمت رژی کنت (رئیس نظمیه) پیشنهاد شده لذا وی زمان کافی برای توجیه عامه ی مردم نداشته است و بنابراین به دلیل عدم استقبال مردم این طرح به انجام نرسید. در دوره ی سلطنت رضاخان، مسئله ی ” آب لوله کشی ” مطرح شد. مقدمات لوله کشی در سال ۱۳۲۶ ش انجام پذیرفت. دو سال بعد از آغاز مقدمات کار، مجوز قانونی لوله کشی آب صادر شد و به این ترتیب از بهمن ماه ۱۳۲۹ ش لوله کشی آب آغاز شد. در زمان نخست وزیری مصدق پیشرفت هایی در این کار حاصل شد. پنج سال بعد و در سال ۱۳۳۴ ش ، مرحله ی نخست بهره برداری از این طرح آغاز شد. در سال ش۱۳۳۸، مرحله ی دوم انجام شد و به این ترتیب از آغاز دهه ی چهل ، لوله کشی آب تهران که آب مورد نیاز خود را از دو رودخانه ی کرج و جاجرود و برخی قنات ها و چاه های عمیق تامین می کرد، توسعه یافت.
از بهمن ماه ۱۳۲۹ ش لوله کشی آب در تهران آغاز شد. این امر از یک سو مشکل بی آبی را در تهران از بین برد، اما از سوی دیگر شبکه سنتی توزیع آب از جمله قنوات نیز از بین رفت. سازه های آبی از جمله قنوات، مشک ها، آب انبارها و غیره، نقش قابل توجهی در شکل گیری تقسیم کار اجتماعی، مدنیت و توسعه ی شهر تهران ایفا کردند.
بر طبق سرشماری عمومی جمعیت در سال ۱۳۴۵، ۳۹ درصد از مردم کل ایران شهرنشین بودند، اما رفته رفته با سیاست هایی که دولت در پیش گرفته بود، بر تعداد شهرنشینان افزوده شد تا آنجا که در سال ۱۳۵۵، شهرنشینان ایران ۴۷ درصد از کل جمعیت را تشکیل می دادند. دو عامل اصلی در تغییر “سازمان اجتماعی و سیاسی روستاها” عبارت بودند از ۱) “اصلاحات ارضی” که در طی یک دهه یعنی از سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ در ایران اجرا شد ۲) “سیاست منفی” ای که رژیم پهلوی در مورد کشاورزی به کار بسته بود. (۳۱) در نتیجه اصلاحات ارضی، دهقانان کار بر روی مزارعی که دیگر به آنها تعلق ندارد را رها کرده و در نتیجه مزارع بایر و قنات های آن ها به حال خود باقی ماندند. (۳۲) از سوی دیگر لوله کشی آب در تهران، نیاز به استفاده از آب قنوات، چاه ها، آب انبارها، حوض خانه ها، چشمه ها و سقاها را از میان برداشت. امروز در تهران دیگر اثری از سقاها وجود ندارد، آب انبارها برچیده شده اند، حوض ها خالی از آب مانده اند و قنوات جز معدودی از آنها که هنوز پر آب اند و آب آنها برای کشاورزی و آبیاری باغات استفاده می شود، یا خشک و یا تبدیل به مخازن فاضلاب شده اند.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0