نقد و بررسی فیلم شعله ور

 

پایگاه خبری نمانامه: حمید نعمت الله را با بوتیک می شناسیم و باید گفت که این کارگردان تا امروز هم نتوانسته اثری موفق همچون بوتیک را به کارنامه سینمایی‌اش اضافه کند و دنیای سینمایی نعمت الله هنوز یک بوتیک دیگر کم دارد. این کارگردان و آثار متمایزش که کاملا می‌توان هنر کارگردانی او را در پس چهره فیلم‌هایش دید، بعد از بوتیک صرفا توانسته به پتانسیل‌های بسیار خوبی دست پیدا کند و آنها را هدر دهد. حالا او با فیلم شعله ور دوباره به سینماهای کشور بازگشته و در مطلب نقد فیلم شعله ور نگاهی خواهیم داشت به این مساله که آیا این بار هم با یک سری پتانسیل از دست رفته طرف هستیم با نعمت الله توانسته به سایه ای از بوتیک دست پیدا کند؟

فیلم شعله ور داستان زندگی فرید را نشانمان می‌دهد که امین حیایی نقش او را بازی می‌کند. فرید پدریست که تازه از دام اعتیاد رها شده و طلاق هم گرفته و دائما تصور این را دارد که در زندگی به آن چیزی که باید نرسیده و دنیا را مانند نامردی می‌بیند که باید از او بیزار بود. این خلق و خوی خاص فرید کمی تا قسمتی با حسادت و البته لجاجت هم در آمیخته و از او شخصی خشن و بی اعصاب ساخته که ویژگی‌های منحصر به فردی هم در این بین دارد. او به دلایلی به طور ناگهانی به زاهدان سفر می‌کند و حالا در ناکجاآبادیست که هیچ کس نه او را می‌شناسد و نه خبری از زندگی‌اش دارد از همین رو تصمیم می‌گیرد که دوباره متولد شده و در این شهر فرید دیگری باشد که در برابر مردم سرخورده نباشد. نوید، پسر او (با بازی دارا حیایی که در واقعیت هم پسر امین حیایی هست) به او در زاهدان ملحق می‌شود و این دو پدر و پسر زندگی تازه‌ای را در شهرهای جنوبی کشورمان شروع می‌کنند.

در این میان غواص قهرمانی که جسدهای غرق شده خانواده‌ها را بدون چشمداشت مالی از دل آب‌ها بیرون می‌کشد از قضا در زاهدان حضور دارد و نوید علاقه زیادی به آشنا شدن با این فرد مشهور دارد. فردی که زمانی همکلاسی فرید بوده و او دل خوشی از اینکه همکلاسی‌اش به این حد از موفقیت رسیده باشد ندارد…

از دوران ستاره بودن امین حیایی مدتهاست که گذشته و این بازیگر بعد از ایفاگری در یک سری فیلم خاص تاحدی از مردم خود را دور ساخت و بعد هم با وجود اظهار ندامت و پشیمانی بازهم نتوانست جایگاه ثابت خود را برگرداند. امین حیایی این روزها به واسطه دوستی دیرینه‌اش با گلزار و محبوبیت از دست نرفته محمدرضا گلزار، توانسته کمی از جایگاه خود بلند شود ولی شاید بتوان گفت که همین فیلم شعله ور بیشترین نقش را در احیای چندین باره او در سینما دارد. کاراکتر فرید که معلوم نیست بتوانیم او را قهرمان یا ضدقهرمان بنامیم (تمامی قهرمانان فیلم‌های نعمت الله این رنگ خاکستری را در روحیات خود دارند) کاراکتر منحصر به فردیست که بازی در آن هنر خاصی می‌طلبد و نوع پرداخت به این کاراکتر می‌تواند بازیگرش را تبدیل به یک ستاره کند.

از اینها گذشته مدت زمان طولانی فیلم (کمی بیشتر از دو ساعت) و چرخیدن پاشنه داستان و محوریت فیلمنامه روی فرید باعث پررنگ شدن این شخصیت شده و این موضوع بیشتر می‌تواند به قدرت بازیگری حیایی و نشان دادن این قدرت کمک کند. البته همین محوریت بیش از حد در برخی موارد مانند چای پررنگی می‌شود که با اینکه رنگ غلیظی دارد ولی عملا خوش طعم نیست.

در ضمن باید گفت که هنگامی که کلیت تمرکز یک فیلم روی محور یک کاراکتر باشد، بعید است که عوامل فیلم علی الخصوص بازیگر قصه، نتوانند از این شخصیت یک نقش به یاد ماندنی بسازند و لایه های زیرین و رویی و پیچیدگی آن را نشان دهند، این موضوع تنها در صورتی اتفاق نمیفتاد که بازیگر نقش فرید به معنای واقعی افتضاح باشد در صورتی که الان شخصی مثل حیایی با سابقه درخشان و قدرت بازیگری کافی پشت چهره فرید نشسته است و به خوبی در شعله ور، آتش بازیگری خود را دوباره روشن می‌کند.

دیگر بازیگران فیلم با اینکه هردو فعلا نابازیگر به حساب می‌آیند نیز به‌خوبی از پس نقش خود برآمده‌اند هرچند فیلم زمانی برای آنها را صرف نمی‌کند. حضور شخص قهرمانی به نام بهمن پرورش که در واقعیت هم غواصی است که جنازه‌ عزیزان خانواده‌ها را از دل آب‌ها بیرون می‌آورد، باور‍پذیری شغل عجیب و غریب او را راحت‌تر کرده است و ادای احترام بسیار شایسته‌ای برای این قهرمان دیده نشده امروز کشورمان در فیلم پدید آمده که ستودنیست.

فیلم شعله ور را میتوان به خاطر نوع نگاه خاص به محیط و تکیه کردنش به جغرافیای فیلم را نیز ستایش کرد، هرچند این یک مورد به همان معضل مطرح شده در اولین خط این مطلب برمی‌گردد و حمید نعمت الله از خطه سیستان و بلوچستان نتوانسته نهایت استفاده را ببرد و امید اینکه او بتواند همانند بزرگانی چون ناصر تقوایی، فرهنگ و جغرافیای یک منطقه را به تماشاگر در قالب یک داستان درام نشان دهد، تباه می‌شود. شاید دیدن مناظر و طبعیت بکر سیستان و بلوچستان در فیلم در نگاه اول جالب به نظر برسد اما فی الواقع باید اعتراف کرد که چشم مخاطبین ایرانی در سینما کمتر به این صحنه‌ها برخورد کرده و این نماها تبدیل به لنگه کفشی پاره اما غنی شده‌اند. استفاده و فیلمبرداری از این خطه کشورمان خوب است ولی فاصله بسیار زیادی با شاهکارهای دیگر سینمایی که در این مناطق فیلمبرداری شده وجود دارد و استانداردهای سینمایی فیلم هم آنچنان به روز نیست.

با توجه به پیشرفت تکنولوژی در نحوه و ادوات فیلمبرداری امروزه نسبت به سال‌های اولیه دهه ۷۰ و یا حتی پیش از آن، ضعف این مورد بیش از پیش حس می‌شود. نعمت‌الله وارد طبیعت و لوکشین‌های بی‌نظیری می‌شود، ولی نمی‌تواند صحنه‌های بی‌نظیر خلق کند و اگر هم این مورد از نظر برخی شاهکار به حساب می‌آید، صرفا بخاطر کمبود چنین آثاری در سینمای امروزیست که شاید فقط به سبب همین امر(استفاده نکرد از لوکیشن‌های تکراری سایر آثار سینمایی کشورمان) بتوان آن را قابل تقدیر دانست. از تمام اینها به کنار، تصویری که از خطه جنوبی کشورمان در فیلم شعله ور به نمایش در آمده دقیقا مطابق با تصورات یک شهرنشین و یا ساکن پایتخت کشور است و متاسفانه نعمت الله به جای آنکه دستی به سر و روی این تصور اشتباه بکشد، دقیقا همان را تکرار می‌کند و تصاویری از این نقطه جغرافیایی را نشان می‌دهد که با واقعیت این استان چندان همخوانی ندارد.

بزرگترین ضعف فیلم شعله ور به فیلمنامه آن مربوط می‌شود که حرف‌های خود را لا به لای سکانس‌های متعدد گم می‌کند و منسجم نمی‌شود. فیلمنامه‌ای پراکنده که نه خط داستانی درست و درمانی را پیش می‌گیرد و نه نقاط درامی را در طول خط صاف فرکانسی خود رو می‌کند تا مخاطب حوصله‌اش سر نرود و همین باعث می شود تا مخاطب نتواند فیلم را با علاقه دنبال کند.

همانند آثار قبلی نعمت الله، فیلم در بخش خصوصی چیزی کم نمی‌گذارد و سهراب پورناظری و همایون شجریان بزرگ را در نام کادر ساخت موسیقی متن خود گنجانده که می‌درخشند. این دو از نظر موسیقایی فیلم را نوازش می‌کنند و صحنه‌های تکراری و کسل کننده را تا حدی روح دار می‌کنند هرچند بازهم به نظر می‌رسد که بهتر بود در ساخت این موسیقی، بیشتر به سبک سنتی و محلی مناطق ناب جنوبی کشورمان (جایی که هسته فیلم در آن رخ می‌دهد و بدون حضور آن عملا با فیلمی کاملا معمولی طرف بودیم) توجه می‌شد. ضمن‌ اینکه همایون شجریان این‌بار برخلاف رگ خواب تنها تیتراژ انتهایی را خوانده و دلمان برای صدای او روی برخی سکانس‌های درام فیلم تنگ می‌شود.

آخرین فیلم حمید نعمت الله و آخرین حضور بازیگری امین حیایی در پرده سینماها فیلم شعله ور است که نمی‌تواند موفقیت‌های آثار قبلی نعمت‌الله را تکرار کند ولی عملا فیلم چندان بدی هم به شمار نمی‌رود و شاید انتظارات بالا از کارگردان باعث شده که این حس در فیلم ایجاد شود. با وجود اعتراضات رسمی یک سری از مسئولین دولتی سیستان و بلوچستان نسبت به نحوه نمایش فیلم و آگاهی‌های شخصی خودم درباره این مناطق، از کارگردان و عوامل فیلم دل شکسته می‌شوم که چنین پتانسیل‌های نابی را هدر داده‌اند و فرهنگ غنی این مناطق را فدای جذب مخاطب کرده‌اند.

فیلم شعله ور اما امین حیایی را دارد که به‌خاطر شخصیت عجیبش در فیلم می‌تواند تا حدی در ذهن‌ها ماندگار باشد و کاراکتر فرید او را کمتر در سینمای این روزها می‌بینیم و کشف لایه‌های پنهان او در برخی دقایق فیلم لذت بخش و در گاهی موارد روی اعصاب است که این مورد دومی، نشات گرفته از فول‌های کارگردان روی بیش از حد تمرکز کردن روی شخصیت اصلی‌اش است. در نهایت می‌توان گفت که فیلم شعله ور یک اثر ضعیف نیست و نباید آن را فیلمی بد تلقی کرد اما از آنسو نمی‌توان آن را یک اثر به یاد‌ماندنی هم توصیف کرد؛ بلکه فقط می‌توان آن را یک اثر معمولی با برخی ویژگی‌های بد و خوب (به میزان یکسان) توصیف کرد.