پایگاه خبری نمانامه: عرق سرد” به تناسب موضوع محوری داستان و درونمایههای اجتماعی توی گیومهای چون «حقوق طبیعی و شهروندی زنان» و «حق طلاق» و «تبعیض»های عرف و قانون میان مرد و زن، باید فیلمی بسیار صریحتر از “من” باشد؛ در حالی که مهارت اصلی سهیل بیرقی در نهانگویی و ظریفکاری و آشکارسازی تدریجی آنچه در زیر نهفته، خودش را به رخ میکشید. حتی در “عرق سرد” هم بهترین سکانس فیلم به لحاظ ساز و کار سینمایی، از همین جنس است؛ وقتی یاسر (امیر جدیدی) بعد از مدتها افروز (باران کوثری) را یک شب در خانه دارد و هر نگاه و مکث و لبخند و حتی نزدیک یا دور ایستادن او زیربنای تمنای جنسی از همسرش استوار است و هر واکنش و لبخند و حرکت دست و دور شدن زن، نشانی از نخواستن و پس زدن و عوض کردن و عادی کردن فضا. اما اساسا “عرق سرد” شهرت و اقبال احتمالی خود را نه از این زوایای سینمایی، بلکه به منزله یک گزاره اجتماعی معترضانه به دست آورده و اهداف ارزشمند سازندگان اصلی آن هم جز این نبوده است. جمله پایانی فیلم را که میخوانیم -در باب شمار زنان ورزشکاری که فقط طی یک سال توسط شوهران ممنوعاخروج شدهاند- باید بدانیم که تازه اینها عده اندکی بودند که در بنبست زندگی خانوادگی، به سیم آخر زدهاند و خبر ممنوعیت را رسانهای کردند. بسیارترند آنهایی که از بیم تخریب زندگی زناشویی، صدایش را در نیاوردهاند و حتی باردار شدن، بهانهای دیگر برای نرفتن به سفرها و مسابقهها ساختهاند. فراتر از این باید بدانیم که مضمون فیلم مطلقاً به ورزش بانوان محدود نیست و تمام عرصههای فعالیت اجتماعی و حتی حقوق انسانی خانمهای ایرانی را در برمیگیرد.
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0