به قلم: علی رفیعی وردنجانی
«مطرب» یک اثر به واقع کمیک و نه کمدی از گذشته تا به امروز سینمای ایران است که نتوانسته مضمون انباشته شده در ذهن مولف را به نمایش بگذارد . مصطفی کیایی فیلمسازی است که ژانر کمدی را خوب می شناسد اما فرهنگ ایرانی در آخرین ساخته وی عقب مانده است .
*نقیضه گویی محض
پرویز پرستویی در نقش ابراهیم یک اتفاق کمدی محسوب نمی شود و تنها چهره ای کمیک از عقده های به جا مانده روانی به اصطلاح هنرمندی است که نه شخصیت ساخته و نه متد درستی برای اجرای آن انتخاب کرده . مجموعه قراردادهای لبخند آوری که مولف به عنوان پیرنگ کمدی از ابتدای این اثر با مخاطب بسته است به مرور قابل حدس می شوند . پویایی یک اثر سینمایی به مراتب انگیزه داستانی بالاتری نسبت به دیگر حوزه های هنری دارد . همان اندازه که از قصه انتظار می رود تا تکلیف برگزاری کنسرت یک خواننده کوچه بازاری را مشخص کند، انباشت تجربی مولف نشان می دهد عنصر جدیدی برای ژانر کمدی در سینمای ایران تولید نخواهد کرد .
*امان از دستت نهنگ عنبر!
نوستالژی سازی سطحی و برداشت غیر قابل اعتماد در سینمای ایران از مرز میان انقلاب فرهنگی و قبل از آن، از سینمایی «نهنگ انبر» آغاز شد . این آغاز پایانی بر همه محدودیت های انباشته شده در ذهن مخاطب در برابر پتانسیل های موجود آن زمان است . اما متاسفانه از آنجایی که مولف در سینمای ایران به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد، باید اذعان کرد هجوم فیلم ساز برای به نمایش گذاشتن قبل و بعد یک اتفاق فرهنگی با پنهان شدن زیر چادر کمدی و کنایه های طنز آلود، غیر عادلانه است . از «هزارپا» تا «مطرب»، سینمای ایرانی نه تنها گامی در تحقق اهداف ژانر کمدی بر نداشته، بلکه اندک فرصت هایی مانند «لیلی با من است» را هم از ضایع کرده .
*دست و پنجه در باتلاق
نگاه مینی مال به عناصر سینمایی ژانر کمدی در برخورد غیر عادلانه مصطفی کیایی از «بعد از ظهر سگی سگی» آغاز شد . در واقع این ویژگی به نقض فرهنگ می پردازد . فرهنگ نماد کشور است . مانند سربازی که شبانه پاسداری می دهد . اگر برخورد جهان شمول و تحقیقات گسترده برای کشف لایه های حشو آلود آن انجام نشود، به نقدی کورکورانه و بعضاً جانبدارانه ختم خواهد شد . به طور کلی لحظات لبخند آور مطرب نه فرم سینمایی دارد و نه محتوای کمدی. تنها نشانه های اعتراض فیلم سازی است که در یک «عصر یخبندان» خود را «ضد گلوله» کرده است . این گونه مولف با دست و پنجه زدن در باتلاق ضدیت فرهنگی بیشتر به عمق سطحی گرایی نفوذ می کند .
*ماجرای یک خواننده
تعجب ابراهیم از نوع خوانندگی فواد تنها نکته پایدار و کمدی مطرب است . جای توضیح ندارد که اختلاف سلیقه دو بُعد تاریخی چرا به لبخند ختم خواهد شد اما همین بس که اقرار کنیم به محترمانه بودن آن . بعضی از شوخی ها اگر چه هنوز به مرز مستهجن شدن نزدیک نمی شوند، اما می توانند نسبت عکس با ذائقه برخی مخاطبان سینما داشته باشند . با تمام این تفاسیر مطرب را نمی توان یک اثر سینمایی با فرم و محتوای هوشمندانه قلمداد کرد . این فیلم تنها کوششی است برای محترمانه خنداندن مخاطب که در آن ابتر می ماند .
ارسال دیدگاه
در انتظار بررسی : 0